علاوه از طبقۀ علماء و سلاطین و حکام، به زندگی عموم مردم نیز توجه نموده و بررسی کردند که در آن هر عنصری غیر دینی بدعات و منکرات، مغلطه و فریب کاری به وجود آمده بود، از همه انتقاد کردند. از مطالعۀ احیاء العلوم ثابت میشود که امام با توجه به اشتغال علمی و زندگی عالمانه از اوضاع محیط و روش زندگی عوام الناس با اطلاع هستند و زندگی آنها را به طور وسیع و فراگیر مطالعه کردهاند و زندگی عمومی مسلمانان و طبقات مختلف امّت را بررسی نمودهاند و به امراض و معایب مختلف آنها رسیدگی نمودهاند. از این امر میتوان قوت مشاهده و قوت نظر وی را درک نمود، ایشان یک باب مستقلی در مورد تفصیل منکراتی که جزو عادات شده بودند و مردم آنها را منکر و (خلاف شرع و اخلاق) احساس نمیکردند نوشتهاند. در این مورد ایشان به روش زندگی تمام شهر دقت نموده و منکرات نمایان آن را ذکر کردهاند و از مساجد گرفته تا بازار، خیابانها، حمام، و حتی منکرات مجالس دعوت و جشنها را بر شمردهاند[۱].
ایشان یک بخش مستقلی از احیاء العلوم (کتاب ذم الغرور) را به همین افراد تخصیص دادهاند که در مغلطهها و فریبهای مختلف نفس مبتلا هستند در این مورد ایشان سوء تفاهم و خودبینی افراد فریب خورده هر گروه را بیان نمودهاند و بعضی از خصوصیات و امراض روانی آنها را ذکر کردهاند؛ امراضی که فقط آنها را فردی دقیق النظر تجربه کار و متخصص امور روانی میتواند بفهمد. در این باب ایشان احوال علما، عباد، زهاد، امراء، اغنیاء و اهل تصوف را بررسی نمودهاند و کلیه امراض بیاعتدالی آنها را افشا کردهاند و در مورد هر یکی از این گروه چنین چیزهای دقیقی نوشته اند که از آن به ذهانت و دقت نظر و نکته سنجی ایشان میتوان پیبرد.
علمای معاصرش به اشتغال به هر علمی که از حد متجاوز میشدند به طور مثال در جزئیات فقهی، اختلاف علم کلام، مباحث و مجادله آن، وعظ تذکیر، علم حدیث و متعلقات این علوم از قبیل نحو، لغت، شعر و مبالغه در حفظ آن و تحقیق مفردات و اکتفا به ازبر نمودن حالات ملفوظات زاهدان را انتقاد نمودند و حتی خود ایشان در مورد مضامین ذکر شده به هر حسن ظن و سوء تفاهمی که مبتلا بودند آن را تحقیق و بررسی نموده و حقیقتش را بیان کردند و در آخر، این تجربه خویش را ذکر نمودند که کاملاً قرین قیاس است که در علوم دنیوی مانند طب، حساب و صنایع دیگر اینقدر حسن ظن و خود فریبی وجود ندارد که در علوم شرعی وجود دارد؛ زیرا کسی به این صورت تصور نمیکند که علوم دنیوی به ذات خود وسیله مغفرت هستند، به خلاف علوم شرعی که مردم آنها را قطع نظر از نتایج و مقاصد خود آن علوم را وسیله مغفرت و تقرب میدانند[۲].
[۱]– احیاء العلوم ج ۲ ص ۲۹۴، ۲۹۹٫
[۲]– احیاء العلوم ج ۳ ص ۳۴۳٫