شاید بتوان گفت در میان ادیان و مذاهب منحرف جهان, مذهب شیعه اثناعشری؛ خرافی ترین مکتب و منشی باشد که از هر لحاظ با قرآن کریم و با عقل سالم و فطرت پاک انسانی و حتی با خود در تضاد و تناقض کامل و آشکار است. دروغها و تناقضات عقیده شیعه شانس آورده که در طول تاریخ؛ کسی از اهل علم و دانش به آن اهمیت جدی نداده و برای ابطال آن هیچ تلاش مؤثری صورت نگرفته است و الا در همان صدر اسلام منقرض میشد.
تنها واکنشی که اهل سنت نسبت به آن نشان داده اند فقط موضع شرعی اسلام را نسبت به آن بیان داشته اند, اما تلاشهایی که در جهت ابطال آن صورت گرفته بسیار محدود و متأخر بوده است.از بارزترین آن؛ تلاش شیخ الاسلام بن تیمیه در قرن هشتم هجری بود که آنهم واکنشی به یاوه سرایی و شبهه پراکنی بن مطهر حلی بوده و تلاش بعضی بعضی علمای دیگر اهل سنت مانند شاه عبدالعزیز دهلوی و علامه آلوسی و سویدی بغدادی و بعضی علمای هند و دیگرانی که بسیار متاخر بلکه صدها سال بعد از ظهور این خرافات بوده است.
امروز در عصر بلوغ رسانه و انفجار دانش اگر یک تلاش علمی منظم و جدی صورت گیرد بدون شک رسوایی این خرافات به حدی آشکار است که در مدتی بسیار کم خود فریب خوردگان این خرافات میتوانند باطل بودن و متناقض بودن آن را درک نموده و برای دیگران بیان کنند. مهدویت یا خرافۀ مهدی منتظر یکی از بارزترین پس لرزه های خرافۀ بزرگ امامت است که به گونۀ بسیار مسخره و خنده داری بروز کرده و امروزه به عنوان یک حقیقت مسلم و غیر قابل انکاری ترویج و تبلیغ میشود.
حتی بعضی ها که وقاحت را ماسک دانش و افتخار می دانند صدها آیه برای این افسانه مسخره تراشیده و آیات کریمه قرآن عزیز را سعی کرده اند که به آن بچسبانند. اما اخیرا سناریوی خیالی امام زمان و ادعای ظهور خلاف دین و عقل او؛ شکل بسیار جذابی اختیار کرده است! یک فلیم حقیقی و تماشایی جهانی!
فیلمی که بازیگران آن از یک سو دزدان حرفهای مال و ناموس مردم به شدت برای این افسانه و شخصیت تخیلی آن تبلیغ میکنند و به آن پروبال میدهند به گونه ای که نزدیک است بخش بزرگی از جامعه باور کنند که واقعا امام زمانی وجود دارد!
طبعا این دزدان حرفهای که کلید بانکهای و گاو صندوقها و حتی اختیار نانِ شب بخش بزرگی از مردم بیچاره و فریب خوردۀ شیعه را در اختیار گرفته اند؛ به هیچ وجه مایل نیستند که آحاد جامعه از عمق این افسانه و خرافه سر در بیارد و در باره جزئیات و مشخصات و تاریخِ به اصطلاح ظهور او چیزی بدانند!!
چون این به معنای پایان بازی و رسوایی بازیگران و محاکمه آنان خواهد بود! لذا بسیار خونسرد و بی خیال چنانکه تا کنون سعی کرده اند اکنون هم تلاش دارند مردم را سر گردان و سردرگم و کلافه نگهدارند تا این بازار مفت خواری سهم امام که در مجموع سر از میلیاردها و تریلیونها در می آورد ادامه داشته باشد!
اما از سویی بخش دیگری از بازیگران این فیلم جذاب و حقیقی بخشی از جامعۀ شیعه همیشه به این سناریو به دید شک نگاه کرده و کجکاو بودهاند.عده ای که حق جو بوده هدایت شده و حقیقت را دریافته اند؛ عده ای سرگردان مانده اند. و اینک عده ای دیگر که به قدرت سیاسی و رسانه دست یافته اند اصرار جدی دارند که به این سناریو پایان دهند!
البته نه اینکه کلا موضوع را حذف کنند بلکه مسئله امام غائب را منطقی یکسره کنند! اگر هست باید ظهور کند! اگر نیست که نیست پس باید تکلیف مشخص شود.
لذا بر اساس روایات ساختگی و جعلی خودشان سید علی خامنهای را سید خراسانی و احمدی نژاد را شیعب صالح و حسن نصرالله را سید یمانی معرفی کرده تا با کمک هم نقش امام زمان و دستیاران او را بازی کرده و خود را نماینده تام الاختیار خداوند متعال در زمین و همه کاره این جهان معرفی کنند و چند صباحی که زنده هستند آرزوهای خود را به کرسی بنشانند.
در اینجا نکتۀ بسیار ظریفی نهفته است و آن اینکه دزدان حرفه ای و خمس بیگران شهوتران که با لباس مقدس روحانیت بر کول مردم سوار شده اند همیشه می دانسته اند و یقین کامل داشته اند که بازی مهدویت؛ یک سناریوی دروغین سرگرم کننده ای بیش نیست! که هدف از آن فقط چاپیدن مال و ناموس مردم است!.
و لذا از همان اوایل در روایات جعلی و حواشی سخنان آیات عظام اشاراتی وجود دارد که اسم امام زمان را کسی نمیداند, و اگر کسی ادعا کند دروغگوست! خود امام زمان را هیچکس نمی بیند و اگر کسی ادعا کند دروغ میگوید!
اخیرا هم بارها گفته شده که صریح ترینش همین یک هفته پیش بود که آیت الله جوادی آملی احتمال ظهور مهدی افسانه ای را میلیونها سال عقب تر کشاند! دو سال پیش قبل از وفات آیت الله بهجت نیز در سخنان ایشان بود که: ممکن است امام زمان ناراحت شود و هیچوقت ظهور نکند!
طبعا هیچکدام این سخنان در حالات عادی گفته نشده! تقریا همه جزو سخنان غیر عادی و غیر طبیعی است که از زبان و قلم آنان در اوقات روحی و روانی خاصی که فشار درونی یا بیرونی بسیار شدید بوده بیرون زده! و به اصل ماجرا که دروغی بیش نیست اشاره شده است.
از سوی دیگر بعضی هایی که اساسا جزو مفت خواران و دزدان حرفه ای نیستند و حقیقتا از روی تدین و به عنوان یک عقیدۀ راستین به این خرافات روی آورده اند.این گروه پس از سالهای متمادی که با خود کلنجار رفتند و به هر وسیلۀ ممکن سعی می کردند تناقضات و دغدغه های درونی خود مبنی بر خرافی بودن این افسانه را حل کنند نتوانستند و سر انجام به بن بست رسیدند!
چون نه نصی؛ نه نقل صحیحی؛ نه عقل سالمی؛ نه حقایق ملموسی؛ جز مشتی دروغ و اوهام هیچ چیزی این افسانه را تأیید نمیکند!!
لذا به تئوریسین های زندۀ این افسانۀ خرافی التی ماتوم دادند که تکلیف ما را با این امام زمان کذایی! مشخص کنید! اگر هست ظهور کند و اگر نیست پس راه و چاره ای بسنجیم.
اینجا هر دو گروه, یعنی گروه تئوریسین های سود جو و دزدان حرفه ای و گروه فریب خوردگان یا عقیدت مندان از همه جا بی خبر و مأیوس در این باره با هم همنظرند که برای روایات جعلی و دروغین موجود در بطون کتب جعلی روایی که شکل احادیث و روایات اهل بیت علیهم السلام را به خود گرفته باید توجیهی بیابند!!
لذا برای سید خراسانی و شعیب بن صالح و سید یمانی مصادیقی خارجی یافتند تا از یک سو هویت کاذب مذهب خرافی مبنی بر دروغ و افسانه را حفظ کنند و در نهایت مریدان مقلد و شیر دهی که پول و ناموس خود را به نام خمس و صیغه در اختیار آنان میگذارند در خدمت خود نگه دارند!
و از سوی دیگر در میدان رقابت تاریخی با اهل سنت از قافله عقب نمانند چون به هر حال اعتراف به هر دو حقیقت تلخ است! اعتراف به بطلان مذهب شیعه اثناعشری! و اعتراف به حقانیت عقیده اهل سنت! جز برای اهل ایمان و حقیقت جویانی که فقط به آخرت و سعادت و رضای خداوند می اندیشند و بس.
منبع: سنی نیوز