نویسنده:
ابوبکر بن حسین
طی بحثی که با شیعیان در مورد “امامت از قرآن” داشتیم، شخص شیعی مدعی شد که “امام را خداوند نصب می کند” وی برای اثبات ادعای خود به چند آیه استناد کرد و گفت: شیعه گفت: ما در آیات قرآن این آیه را می خوانیم که خداوند در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود:«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» (بقره:۱۲۴) = و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید [خدا به او] فرمود من تو را امام مردم قرار دادم.»
یا در آیۀ: «وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ » (قصص:۵) این دو آیه و دیگر آیات صراحت دارند که امامت مقامی است که خدا آن را به شخصی تفویض می کند و انتخابی نیست؛ مقامی است که از جانب خدا نصب (جعل) می شود نه به وسلیلۀ مردم.
در جواب عرض می شود:
ابتدا فراموش نکنید تعریف شیعه را از امامت! شیعه با استناد به آیۀ فوق، امامت را از نبوت بالاتر می داند و ائمۀ خود را از پیامبران الهی بالاتر می شمارند! با توجه داشتن به این موضوع، به این آیه دقت کنید:
«وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (فرقان:۷۴) = « و (مومنین) کسانىاند که مىگویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را امام با تقوایان بگردان»
طبق این آیه من می توانم از خدا بخواهم که، خدایا مرا امام بگردان! حال اگر امامت از نبوت بالاتر باشد چگونه من می توانم آن مقام والا را از خدا درخواست کنم؟؟ آیا من اجازه دارم که بگویم: ای خدایا مرا پیامبر بگردان؟ مسلماً خیر و اگر کسی چنین بگوید به مقام نبوت توهین کرده و پیامبری را به سخره گرفته است(العیاذ بالله)، حال چگونه ممکن است من از خدا مقامی را در خواست کنم که از نبوت هم بالاتر است؟
مثل این است که با ۱۰ هزار تومان پول به بازار بروی و قیمت دو جنس را از فروشنده بپرسی؛ فروشنده بگوید، این ۱۲ هزار تومان است و این هم ۱۵ هزار تومان ؛ شما ۱۰ هزار تومان را نشان داده و بگویی: آن ۱۲ هزار تومانی را به من بده؛ فروشنده می گوید: پولت کم است و نمی توانی این جنس را بخری ! بعد بگویی ؛ باشد پس لطف کن آن جنس ۱۵هزار تومانی را به من بده!!!! آیا فروشنده حق ندارد فکر کند که دارند او را مسخره می کنند؟؟ یقیناً بله؛ پس چه می گویید در مورد بازی شیعیان با مقام نبوت که آن را به سخره گرفته اند؟
وقتی نتوانی نبی باشی چطور می توانی از خدا بخواهی که تو را امام کند در صورتی که امامت از نبوت هم بالاتر است؟؟ (به زعم شیعه البته)
شیعه در این موضع دنبال راه فراری می گردد و چاره را در این می داند که بگوید: «این دو امامت با هم فرق می کنند ؛ امامی که خود خدا به شخصی اعطا می کند این امامت از نبوت بالاتر است ولی آن امامتی که تو خود، از خدا بخواهی آن امامت از نبوت پایینتر است!»
در جواب می گوییم: معیار شما برای این ادعا چیست؟ به دلخواه آیات قرآن را تاویل و تفسیر به میل کردن، سخت نیست ولی کو دلیل قانع کننده؟ حال برای اینکه دل شیعیان نشکند می گوییم: باشد این ادعای شما را می پذیریم و می گوییم: قبول!!(البته فعلاً) این امامتی که من می توانم از خدا درخواست کنم مقامش پایینتر از نبوت است، دلیلش هم این است که این را خودم از خدا خواستم تا به من بدهد نه مانند حضرت ابراهیم که خداوند خودش آن را به وی اعطا نمود.
اما باز هم مشکلی به وجود می آید! ما در آیۀ ۵ سورۀ قصص در مورد قوم حضرت موسی می خوانیم:
«وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص:۵) = و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دستشده بودند منت نهیم و آنان را امام گردانیم و ایشان را وارث کنیم.»
دقت کنید به واژه “نجعلهم” که خداوند می فرماید: “ما قرار دهیم” ؛ یعنی این بار دیگر امامت را شخص از خداوند درخواست نکرده بلکه خداوند به آنها اعطا کرده است، پس با توجه به جواب شیعه؛ می گوییم: امامت قوم حضرت موسی از نبوت بالاتر است!!! یعنی قوم موسی از خود حضرت موسی والا مقام تر بودند و به جای اینکه آنان از حضرت موسی تبعیت کنند، حضرت موسی علیه السلام باید از آنان تبعیت کند!!
ما همین جواب را به شیعه ها دادیم ؛ ولی آنها به مغزهای خود فشار آورده جواب تراشیده و گفتند: مگر نمی دانید قوم حضرت موسی علیه السلام، بنی اسرائیل بودند؟ مگر نمی دانید در بین قوم حضرت موسی، “سامری” هم بود و مگر نمی دانید عده کثیری از این قوم گوساله پرست شدند و ….؟
ما هم در جواب می گوئیم: ما به کل قوم حضرت موسی کاری نداریم ؛اگر ۵ نفر از کل آن قوم اهل توحید بوده باشند برای ما کافیست، نه!! ۵ نفر زیاد است، ۲ نفر هم کافیست که ما بتوانیم بگوئیم: آن دو نفر مستحقتر به تبعیت بودند و حضرت موسی باید از آنها تبعیت می کرد، نه اینکه آنان از حضرت موسی تبعیت کنند! چونکه آنها امام هستند ولی حضرت موسی پیامبر است و به اعتقاد شما امام از نبی بالاتر است . پس حضرت موسی باید از تابعان خود(همان ائمۀ قوم) تبعیت می کرد!! تناقضی از این واضحتر تا به حال دیده اید؟ دالانی پر پیچ و خم تر از این، سراغ دارید؟!
در اینجا شیعیان کمی عقب نشینی می کنند و می گویند: این چه حرفیست که می گوئید: قوم حضرت موسی از خود ایشان، والا مقام تر بودند؟ اگر به خاطر امامت است که ما معتقدیم حضرت موسی هم پیامبر است و هم امام!
جواب: ما کاری به صادق یا کاذب بودن آنان نداریم، فقط در جواب می گوئیم: مگر شما ائمۀ خود را به این خاطر که به یکباره از مقام بندگی به مقام امامت رسیدند، از حضرت موسی بالاتر نمی دانید؟؟؟ پس چرا امامهای قوم حضرت موسی که به یکباره از بندگی به امامی رسیدند را از آن حضرت بالاتر نمی دانید؟؟ آیا این دو گانه گویی نیست؟
آخر مگر می شود عقیده ای حق باشد و این همه تناقضات بزرگ و واضح داشته باشد؟؟
در پایان:
۱٫طبق آیۀ ۷۴ سورۀ فرقان من هم می توانم امام شوم.
۲٫طبق آیۀ ۵ سورۀ قصص از قوم حضرت موسی کسانی بودند که در همان عصر امام شده اند.
نتیجه: امامتی که شیعه آن را اصل دین خود قرار داده هیچ جایی در قرآن ندارد و قرآن چنین امامتی را که از نبوت بالاتر باشد، نمی شناسد.
لینک زیر را نیز مطالعه کنید:
http://11islamtxt.findhere.org/content/article/591
التماس دعا