النهی عن سبّ الریح (نهی از ناسزا گفتن به باد) (۲)

از ابن عباس روایت شده که مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم باد را نفرین کرد. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: «لاتلعنوا الریح فإنها مأموره، وإنه من لعن شیئا لیس له بأهل، رجعت اللعنه إلیه»: «باد را نفرین نکنید؛ چون باد مأمور الهی است. و چون هرکس چیزی را نفرین کند که مستحق نفرین نباشد، نفرین به خود او بر می‌گردد». ترمذی این حدیث را روایت کرده و می‌گوید: این حدیث، غریب است.[۱]

شافعی می‌گوید: «سرزنش باد درست نیست؛ چون باد مخلوق و فرمانبردار الله و سربازی از سربازان خداست که الله تعالی هر وقت بخواهى آن را رحمت قرار می‌دهد یا  هر وقت بخواهى آن را عذاب و شر می‌گرداند. سپس با اسناد خود حدیثی منقطع در این زمینه را روایت کرده که: مردی از فقر و نداری نزد  پیامبر صلی الله علیه و سلم شکایت برد. پیامبر صلی الله علیه و سلم به او گفت: «لعلک تسبّ الریح[۲]: «شاید باد را دشنام داده و نفرین می‌کنی».[۳]

مطرف می‌گوید: «اگر باد از مردم حبس می‌شد، تمام موجودات میان آسمان و زمین، گند می‌زدند».[۴]

عبارت: (فإذا رأیتم ما تکرهون) یعنی هرگاه از باد به خاطر شدت گرما یا سرمایش یا شدت وزش باد، بدتان آمد.

در فرموده‌ی: (فقولوا: اللهم إنا نسألک من خیر هذه الریح) پیامبر صلی الله علیه و سلم به روی آوردن و بازگشت به سوی آفریننده‌ی باد امر کرده است، چون کسی که زمام همه‌ی امور به دست اوست و سرچشمه‌ی باد از حکم اوست، به باد امر کرده که بوزد. پس هیچ چیزی به اندازه‌ی طاعت و شکرگزاری خدا، نعمتی را جلب نمی‌کند و چیزی به اندازه‌ی پناه بردن به خدا و اظهار درماندگی در برابر او و تواضع، ذلت و خواری برای او و دعای او و بازگشت به سوی او و طلب آمرزش از گناهان، عذابی را دور نمی‌کند.

 

 

(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– ابوداود در سننش، شماره‌ی ۴۹۰۸؛ ترمذی در سننش، شماره‌ی ۱۹۷۸؛ طبرانی در «المعجم الکبیر»، شماره‌ی ۱۲۷۵۷ و در «المعجم الصغیر»، شماره‌ی ۹۵۷ و در «الدعاء»، شماره‌ی ۲۰۵۰؛ ابن حبان در صحیحش، به شماره‌ی ۵۷۴۵؛ بیهقی در «شعب الإیمان»، ۴/۳۱۶ و ضیاء در «المختاره»، ۱۰/۲۷- ۲۹ این حدیث را روایت نموده‌اند. ترمذی در سننش، به شماره‌ی ۱۹۷۸ درباره‌ی این حدیث میگوید: «حسن غریب است». اسناد این حدیث، صحیح می‌باشد و ابن مفلح در «الآداب الشرعیه»، ۱/۱۱ می‌گوید: «راویان این حدیث، ثقه‌اند.»

[۲]– شافعی در کتاب «الأم»، ۱/۲۵۳ این حدیث را از محمد بن عباس روایت کرده است. نووی در کتاب «الأذکار»، ص ۴۶۱، چاپ مکتبه التراث الاسلامی آن را به دلیل منقطع بودن، معلول دانسته است.

[۳]– عین کلام شافعی در «الأم»، ۱/۲۵۳ این است: «هیچ کس حق ندارد باد را سرزنش و نفرین کند؛ چون باد آفریده و فرمانبردار خدا و سربازی از سربازان خداست. خدا هر وقت بخواهد آن را مایه‌ی رحمت و یا مایه‌ی عذاب قرار می‌دهد. شافعی می‌گوید: محمد بن عباس به ما خبر داد و گفت: مردی از فقر و نداری پیش پیامبر  صلی الله علیه و سلم شکایت برد. آن حضرت  صلی الله علیه و سلم فرمود: «لعلک تسب الریح»: «شاید باد را سرزنش و نفرین می‌کنی».

[۴]– عبدالله بن امام احمد در «زوائد الزهد»، ص ۲۴۴؛ ابن ابی دنیا در کتاب «المطر والرعد والبرق والریح»، شماره‌ی ۱۴۰ و ابوشیخ در «العظمه»، ۴/۱۳۱۸ از طریق علی بن زید بن جُدعان از مطرب از کعب الأحبار این حدیث را روایت کرده‌اند. در اسناد آن علی بن زید وجود دارد که ضعیف است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …