از ابن عباس روایت شده که مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم باد را نفرین کرد. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: «لاتلعنوا الریح فإنها مأموره، وإنه من لعن شیئا لیس له بأهل، رجعت اللعنه إلیه»: «باد را نفرین نکنید؛ چون باد مأمور الهی است. و چون هرکس چیزی را نفرین کند که مستحق نفرین نباشد، نفرین به خود او بر میگردد». ترمذی این حدیث را روایت کرده و میگوید: این حدیث، غریب است.[۱]
شافعی میگوید: «سرزنش باد درست نیست؛ چون باد مخلوق و فرمانبردار الله و سربازی از سربازان خداست که الله تعالی هر وقت بخواهى آن را رحمت قرار میدهد یا هر وقت بخواهى آن را عذاب و شر میگرداند. سپس با اسناد خود حدیثی منقطع در این زمینه را روایت کرده که: مردی از فقر و نداری نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم شکایت برد. پیامبر صلی الله علیه و سلم به او گفت: «لعلک تسبّ الریح[۲]: «شاید باد را دشنام داده و نفرین میکنی».[۳]
مطرف میگوید: «اگر باد از مردم حبس میشد، تمام موجودات میان آسمان و زمین، گند میزدند».[۴]
عبارت: (فإذا رأیتم ما تکرهون) یعنی هرگاه از باد به خاطر شدت گرما یا سرمایش یا شدت وزش باد، بدتان آمد.
در فرمودهی: (فقولوا: اللهم إنا نسألک من خیر هذه الریح) پیامبر صلی الله علیه و سلم به روی آوردن و بازگشت به سوی آفرینندهی باد امر کرده است، چون کسی که زمام همهی امور به دست اوست و سرچشمهی باد از حکم اوست، به باد امر کرده که بوزد. پس هیچ چیزی به اندازهی طاعت و شکرگزاری خدا، نعمتی را جلب نمیکند و چیزی به اندازهی پناه بردن به خدا و اظهار درماندگی در برابر او و تواضع، ذلت و خواری برای او و دعای او و بازگشت به سوی او و طلب آمرزش از گناهان، عذابی را دور نمیکند.
(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– ابوداود در سننش، شمارهی ۴۹۰۸؛ ترمذی در سننش، شمارهی ۱۹۷۸؛ طبرانی در «المعجم الکبیر»، شمارهی ۱۲۷۵۷ و در «المعجم الصغیر»، شمارهی ۹۵۷ و در «الدعاء»، شمارهی ۲۰۵۰؛ ابن حبان در صحیحش، به شمارهی ۵۷۴۵؛ بیهقی در «شعب الإیمان»، ۴/۳۱۶ و ضیاء در «المختاره»، ۱۰/۲۷- ۲۹ این حدیث را روایت نمودهاند. ترمذی در سننش، به شمارهی ۱۹۷۸ دربارهی این حدیث میگوید: «حسن غریب است». اسناد این حدیث، صحیح میباشد و ابن مفلح در «الآداب الشرعیه»، ۱/۱۱ میگوید: «راویان این حدیث، ثقهاند.»
[۲]– شافعی در کتاب «الأم»، ۱/۲۵۳ این حدیث را از محمد بن عباس روایت کرده است. نووی در کتاب «الأذکار»، ص ۴۶۱، چاپ مکتبه التراث الاسلامی آن را به دلیل منقطع بودن، معلول دانسته است.
[۳]– عین کلام شافعی در «الأم»، ۱/۲۵۳ این است: «هیچ کس حق ندارد باد را سرزنش و نفرین کند؛ چون باد آفریده و فرمانبردار خدا و سربازی از سربازان خداست. خدا هر وقت بخواهد آن را مایهی رحمت و یا مایهی عذاب قرار میدهد. شافعی میگوید: محمد بن عباس به ما خبر داد و گفت: مردی از فقر و نداری پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم شکایت برد. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: «لعلک تسب الریح»: «شاید باد را سرزنش و نفرین میکنی».
[۴]– عبدالله بن امام احمد در «زوائد الزهد»، ص ۲۴۴؛ ابن ابی دنیا در کتاب «المطر والرعد والبرق والریح»، شمارهی ۱۴۰ و ابوشیخ در «العظمه»، ۴/۱۳۱۸ از طریق علی بن زید بن جُدعان از مطرب از کعب الأحبار این حدیث را روایت کردهاند. در اسناد آن علی بن زید وجود دارد که ضعیف است.