القاء شبهات

 

از جمله ابزارهایی که شیطان توسط آن فرزندان آدم را به گمراهی می کشاند، ‌ایجاد تزلزل در عقیده بوسیله القای شکوک و شبهات است. رسول الله صلی الله علیه وسلم  از برخی از این گونه شبیهات ما را بر حذر داشته است. در بخاری و مسلم از ابو هریره رضی الله عنه روایت شده‌ که‌ ‌رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود:

«یأتی الشیطان أحدکم فیقول: من خلق کذا وکذا؟ من خلق کذا؟ حتى یقول: من خلق ربک؟ فإذا بلغه فلیستعذ بالله ولیْنتهِ».

(شیطان پیش شما می آید و می گوید: فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ فلان چیز را چه کسی آفریده است؟ تا به اینجا می رسد که می گوید: چه کسی پروردگار شما را آفریده است؟ هرگاه انسان با چنین سؤالی مواجه شد از شرارت شیطان به خدا پناه جوید و سعی کند تا شکار چنین وسوسه ای نشود).( بخاری: ۶/۳۳۶  شماره: ۳۲۷۷۰٫)

حتی صحابه رضی الله عنه از شک و شبهه های شیطان جان سالم بدر نبرده اند، بعضی از اصحاب نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌آمدند و از شک و وسوسه های شیطانی شکایت می‌کردند. در صحیح مسلم از حضرت ابروهریره رضی الله عنه روایت شده‌ که‌ می گوید: عده ای از اصحاب نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند و پرسیدند: ای رسول خدا! گاهی دچار وسوسه ای می شویم که نمی توانیم آن را بر زبان بیاوریم و تکلم بدان را گناه عظیم می پنداریم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود: «آنچه شما حس می کنید، عین ایمان است».( مسلم: ۱/۱۱۹ شماره: ۱۳۶ .)

عین ایمان بود که صحابه سعی می کردند تا وسوسه شیطان را از خود دور کنند و آن را نمی پسندند و تلفظ به آن را گناهی عظیم تلقی می کردند. از رسول الله صلی الله علیه وسلم  درباره وسوسه سؤال شد؟ ‌فرمود: این گونه وسوسه نشانگر ایمانی خالص است .

آری، توجه بفرمائید که صحابه رضی الله عنهم درباره دفع وسوسه های شیطان چقدر شدت رنج را تحمل می کردند . امام ابو داود در سنن خود از حضرت ابن عباس رضی الله عنه چنین روایت می کند:‌ شخصی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: ای پیامبر خدا! گاهی ما دچار وسوسه و عارضه ای می شویم که سوختن در آتش و تبدیل شدن به زغال را ترجیح می دهیم از اینکه آن را بر زبان بیاوریم. ‌رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود:‌ الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، خدا را سپاس که مکر شیطان را به وسوسه تبدیل کرده است.( صحیح سنن ابی داود: ۳/۹۶۴  شماره: ۴۲۷۱ .)

از جمله القائات شیطان که به منظور ایجاد شک و شبهه آن را در نفوس انسانها القا می کند آنست که خداوند آن را برای ما بیان کرده است:

« وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ * لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَهً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِیَهِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ * وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» الحج: ۵٢ – ۵۴

(‏ما پیش از تو رسولی و نبی ای را نفرستاده‌ایم، مگر این که هنگامی که (آن رسول یا نبی آیات و احکام خدا را برای مردم) تلاوت کرده است اهریمن (با ایجاد وساوس و اباطیل در دل شنوندگان سست ایمان، و با پخش یاوه‌سرائی توسّط ذرّیّه و دارودسته خود) در تلاوت او القاء (شبهه) نموده است (و گاهی پیغمبران را شاعر، و زمانی ساحر، و وقتی ناقل افسانه‌ها و خرافات پیشینیان جلوه‌گر ساخته است) . امّا خداوند چیزی را که شیطان القاء نموده است (توسّط تبلیغ و تبیین پیغمبران و دعوت و زحمت شبانه‌روزی پیروان ایشان در همه جا و همه آن) از میان برداشته است (و شبهات و ترّهات اهریمنان انس و جان را از صفحه دل مردمان زدوده است) و سپس آیات خود را (در برابر سخنان ناروا و دلائل نابه‌جای نیرنگ‌بازان بی‌مایه و دسیسه‌بازان بی‌پایه) پایدار و استوار داشته است، زیرا که خدا بس آگاه (از کردار و گفتار و پندار شیطان و شیطان صفتان بوده و همه کارهایش از روی فلسفه و) دارای حکمت است (و لذا اهریمن و پیروان او را همیشه مهلت داده است تا به دسایس و وساوس خود بپردازند). ‏ این وسوسه‌های شیطانی (و ایجاد مشکلات در راه دعوت آسمانی توسّط مخالفان برنامه‌های یزدانی) بدان خاطر است که خداوند می‌خواهد آنها را آزمایش کسانی سازد که در دلهایشان بیماری (نفاق ریشه دوانده) است، و آزمون کسانی کند که سنگین دل (از کفر و ضلال) هستند، و مسلّماً ستمگران (منافق و کافر نام، با برنامه‌های الهی به ویژه اسلام) عداوت عمیق و مخالفت سختی داشته و دارند. ‏ و این که عالمان و آگاهان بدانند که آنچه (پیغمبران به مردم می‌گویند) حق بوده و از جانب پروردگار تو است، پس باید بدان ایمان بیاورند تا دلهایشان بدان آرام گیرد و در برابرش تسلیم و خاضع شود . قطعاً خداوند مؤمنان را به راه راست رهنمود می‌نماید (و شبهه‌ها و وسوسه‌های شیطانی را در پرتو هدایت و وحی آسمانی بدیشان می‌شناساند و حیران و سرگردانشان نمی‌گذارد)).

منظور از تمنی در آیه احساس قلبی است و معنی آیه این است که وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم با خود سخن می گفت و می اندیشید، ‌شیطان با حیله و مکر در احساس قلبی او القائات می کرد و می گفت: اگر از خدا طلب می‌کردی که‌ به‌ ثروت و دارایی شما بیفزاید یا اینکه‌ از خدا می‌خواستی که‌ همه‌ مردم ایمان بیاورند.

پس آنچه شیطان بوسیله وسواس در حدیث نفس رسول الله صلی الله علیه وسلم  القاء‌کرده است، خداوند آن را باین صورت منسوخ می کند که پیامبرش را به مقصد خود (خدا) آگاه و بسوی حق راهنمائی می کند و این سخن که منظور آیه چنین است که شیطان غیر از قرآن را در قرآن داخل می کند بسیار بعید و پذیرفتنی نیست و علاوه بر آن، معصوم بودن رسول الله صلی الله علیه وسلم در امر تبلیغ با این معنی مطابقت ندارد .

شقیق در راستای توضیح شبهات والقائات شیطان که آنها را در دل انسانها القاء می کند، می گوید: هر صبح شیطان در چهار طرف من (جلو، عقب، راست و ‌چپ) برای ایجاد شک و القائات کمین می‌کند و می گوید: نیازی به ترساندن از نافرمانی خداوند نیست، ‌بی تردید خداوند بخشنده و مهربان است، ‌آنگاه من آیه زیر را می‌خوانم:

« وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى * وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى» طه: ٨٢ – ٨٣

(‏من قطعاً (با غفران عظیمی که دارم) می‌آمرزم کسی را که (از کفر و گناه خود) برگردد و (به بهترین وجه) ایمان بیاورد و کارهای شایسته بکند و سپس راهیاب بشود (و این راه را تا آخر زندگی ادامه دهد). ‏(موسی پیش‌تر خود را به کوه طور رسانید . بدو گفتیم:) ای موسی! چه چیز تو را بر آن داشت که (درآمدن به کوه طور) بر قوم خود پیشی گیری‌؟ ‏).

سپس شیطان از جانب عقب نزد من می‌آید یعنی اینکه شیطان درباره ضایع شدن فرزندان بعد از مرگ مرا دچار وسوسه می کند، ‌آنگاه من این آیه را می خوانم:

« وَمَا مِن دَآبَّهٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا ». هود: ۶

(هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر این که روزیِ آن، بر عهده خداست (و خدا روزی مناسب هر یک را در بحر و برّ می‌رساند) و محلّ زیست (دوران حیات) و محلّ دفن (پس از ممات) او را می‌داند).

و از طرف راست نزد من می‌آید، یعنی اینکه از ناحیه زنان می خواهد مرا در دام فریب بیاندازد، ‌آنگاه من آیه زیر را می خوانم: « وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ». الأعراف: ١٢٨

(و سرانجام (نیک و پسندیده در گیر و دار جهان) از آن پرهیزگاران است).

و از سمت چپ نزد من می‌آید، یعنی اینکه شیطان می خواهد از طریق شهوات و لذات نفس وارد شود، آنگاه من آیه زیر را می خوانم: « وَحِیلَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ مَا یَشْتَهُونَ ». سبأ: ۵۴

(میان ایشان و آنچه آرزو دارند (که پذیرش ایمان ایشان و نجات از عذاب است) جدائی افکنده می‌شود).

مقاله پیشنهادی

هدف از کار کردن و رزق حلال به دست آوردن

فرد مسلمان هرکاری که می‌‌‌‌کند، هدفش این باشد که به فرمان و حکم الهی عمل …