اقسام گناه و کفاره‌ی آنها

گناهان به دو دسته تقسیم می‌شوند:

🔹صغایر که همان سیئات هستند

🔹 کبائر که همان موبقات (هلاک‌کنندگان) می‌باشند.

کفاره سیئات چیست؟

خداوند سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَنُدۡخِلۡکُم مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا ﴾ [النساء: ۳۱].

«اگر از گناهان بزرگى که از آن[ها] نهى شده ‏اید دورى گزینید بدی‌هاى شما را از شما مى‌زداییم و شما را در جایگاهى ارجمند درمی ‏آوریم».

﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ یُذۡهِبۡنَ ٱلسَّیِّ‍َٔاتِۚ﴾ [هود: ۱۱۴].

«همانا خوبی‌ها بدی‌ها را از میان می‏برد».

خداوند جل جلاله ما را آگاه نموده است که با اجتناب از کبائر و نیز با انجام حسنات، سیئات را از بین می‌برد. همچنان که در حدیث آمده است:

«واتبع السیئه الحسنه تمحها».

«به دنبال هر سیئه‌ای حسنه‌ای انجام بده که آن را از بین می‌برد».

همچنین در احادیث صحیحی آمده است که:

🔹 ریختن آب وضو از اعضای بدن

🔹 گام برداشتن به سمت مسجد

🔹 نمازهای پنجگانه‌

🔹 نماز جمعه تا جمعه‌ی دیگر

🔹 رمضان تا رمضان سال دیگر

🔹 شب زنده‌داری در رمضان و در شب قدر

🔹 روزه‌ی روز عاشورا

 و عبادات دیگری موجب کفاره‌ی خطا و سیئات می‌گردند. اما در اکثر این احادیث پرهیز از انجام کبائر آورده شده است، که حمل بر این می‌شود که اجتناب از کبائر شرط پاک شدن صغائر است.

کبائر چیستند؟

در اقوال صحابه و تابعین رضی الله عنهم  معیارهایی برای شناخت کبائر وجود دارد.

گفته شده است که:

«کبیره شامل گناهی است که حدی بر آن مترتب می‌گردد».

و نیز:

«هر گناهی که به دنبال آن در نصوص لعنت، غضب، آتش دوزخ، یا هر عقوبه‌ی دیگری آورده شده باشد، کبیره است».

و گفته شده که:

 «هر گناهی که فاعل آن با انجام آن گناه به دین بی‌توجهی کند و باعث بی‌مبالاتی او به دین گردد و خشیت او را از خداوند بکاهد، کبیره است».

در این زمینه اقوال دیگری نیز آمده است.

در احادیث بسیاری، از گناهان به عنوان کبیره نام برده شده‌اند. هرچند که دارای درجات و مراتب متفاوتی است. بعضی از آن‌ها «کفراکبر» است. مانند شرک و سحر.

برخی از اکبرکبائر هستند، مانند:

 🔹قتل نفس

🔹 فرار از میدان جهاد و صحنه‌ی قتال

🔹 رباخواری

🔹 خوردن مال یتیم به ناحق

🔹 شهادت و سخن دروغ

🔹تهمت زنا به زن شوهردار که پاک و بی‌گناه است

🔹شرابخواری

🔹عقوق والدین

🔹 و غیره …

ابن‌عباس رضی الله عنهما می‌فرماید:

«هی إلی السبعین أقرب منها إلی السبع»

«شماره این گناهان به هفتاد عدد می‌رسد».

فقط با شمارش گناهانی که لفظ کبیره بر آن‌ها اطلاق شده است، به هفتاد کبیره می‌رسیم، پس در صورتی که تمام آنچه را که وعید شدیدی در کتاب یا سنت بر آن وارد شده است، دنبال کنیم، حقیقتاً به عدد بیشتری خواهیم رسید .

کفاره‌ی  گناهان چه صغیره و چه کبیره چیست؟

با توبه نصوح می‌توان از این گناهان پاک شد (شرایط توبه نصوح در کانال ذکر شده است)

 خداوند سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿یَٰأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَهٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمۡ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَیُدۡخِلَکُمۡ جَنَّتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾ [التحریم: ۸].

«اى کسانى که ایمان آورده‏ اید به درگاه خدا توبه ‏اى راستین کنید امید است که پروردگارتان بدی‌هایتان را از شما بزداید و شما را به باغ‌هایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است درآورد».

و لفظ «عسی» یعنی «امید است». همانا این فعل ازطرف خداوند محقق گشته است (یعنی یقینا خداوند باتوبه‌ی نصوح ما را می‌بخشد)

 آنجا که خداوند می‌فرماید:

﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰئِکَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیِّ‍َٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ﴾ [الفرقان: ۷۰].

«مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند پس خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبدیل می‏کند».

و رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«التوبه تجب ما قبلها»

«توبه ماقبلش را از بین می‌برد».

همچنین می‌فرماید:

«لله أفرح بتوبه عبده من رجل نزل منزلاً وبه مهلکه ومعه راحلته علیها طعامه وشرابه فوضع رأسه فنام نومه فاستیقظ وقد ذهبت راحلته حتی اشتد علیه الحر والعطش أو ما شاء الله قال: أرجع إلی مکانی فرجع فنام نومه ثم رفع رأسه فإذا راحلته عنده».

«خوشحالی خداوند از توبه بنده‌اش به درگاه او بیشتر است از خوشحالی کسی که به منطقه‌ی سخت و صعبی برود و شتری با توشه به همراه داشته باشد، اما در حالیکه خوابیده است، شترش گم شود. بعد از مدتی جستجو، تشنگی و گرما، با ناامیدی در همان جای اول بخوابد. اما در حالی بیدار شود، که شترش بر بالین او حاضر شده باشد».

واگر گناه مختص حق الناس باشد باید طلب حلالیت یا رد (مال) ظلم شده نماید.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …