آری، همانطور که خداوند متعال وعدهی حفظ دین و قرآن را داده بود، پس برای حفظ کلام و تبیین پیامبرش بر قرآن هم مردانی را در میان این امت برانگیخت تا از احادیث صحیح رسولش ج دفاع کنند و صحیح را توضیح، و قبیح را مفتضح نمایند. خداوند هیچ عصری از اعصار را از چنین دانشمندانی خالی نخواهد نمود تا از سخن رسول خود صیانت نماید و بدین ترتیب دین خود را حفظ نماید، تا برای تمامی نسلهای بشر بعنوان آیینی جامع و پربار که جوابگوی تمامی مسائل و مشکلات ریز و درشت بشری است، باقی بماند. اگر پیامبر ج در میانشان نیست، ولی سنتش و کلامش باقی است و بعنوان قسمتی از دین محسوب میگردد که اگر نباشد، دین هم ناقص خواهد ماند، ولی الله تعالی دین خود را همیشه کامل و جامع و بدور از تغییر و تحریف نگه خواهد داشت، و یکی از اسباب این امر، برانگیختن عالمانی مخلص و متعهد و تیزبین در میان این امت است و آنها را بعنوان حافظ سنت رسول خویش قرار میدهد.
اما محدثان تیز بین و حاذقی که برای تصفیه و پالایش سنت پاک رسول الله ج همت گذاشتند، برای این امر بسیار مهم از روی هوی و هوس اقدام نکردند، بلکه از خود قرآن و سنت مجموعه قواعد و اصولی را استخراج کردند و بر مبنای آن قواعد، اقدام به محک زدن احادیث منقول نمودند. از جمله کارهایی را که در راستای رسیدن به این امر انجام دادند، میتوان به موارد زیر اساره نمود:
الف) بوجود آوردن قواعد و تنظیم مهمترین شاخهی علمی در ارتباط با نقد و بررسی و تصفیه و تحقیق حدیث که مصطلح الحدیث نامگذاری شده است.
ب) گردآوری احادیث صحیح پیامبر ج در کتابهای مجزا ومستقل چنانکه امام بخاری و مسلم درصحیحشان این کار را انجام دادهاند.
ج) علمای مخلص و مؤلفان مشهوری که در نقل حدیث سهل انگاری داشته، ازطرف محدثین حاذق مورد نقادی قرار گرفتهاند و آثارشان را زیر ذره بین نقادی خود قرار دادند و اقدام به تخریج احادیث آنها نموده و صحیح را از ضعیف و موضوع تمییز دادند تا مخاطبان آن کتابها به اطمینان بیشتری برسند و از صحت یا ضعف اسناد و متن احادیث آنها مطلع گردند.
چنانکه امام ابن حجر در ارتباط با تفسیر کُشاف زمخشری، که از تفاسیر مشهور است همین گونه عمل نمود و احادیث آن را استخراج و در ترازوی نقد و بررسی و جرح و تعدیل قرارداد. حافظ عراقی در کتاب احیاء علوم الدین امام غزالی، در کتابش بنام «المغنی عن حمل الأسفار فی الأسفار» احادیث آن را استخراج ودرجهی قوت و ضعف هریک را مشخص نمود. ابن حجر عسقلانی درکتاب «تلخیص الحبیر بتخریج احادیث الرافعی الکبیر» و نیز حافظ زیلعی در کتاب «نصب الرایه فی تخریج احادیث الهدایه» همین کار را کردهاند.
د) تألیف کتابهای مجزا و مستقل دربارهی ضعفا و متروکین و دروغ گویان برای برحذر داشتن مردم از احادیث آنها وشرح و بیان درجات ضعف و دروغ و کذبشان و آنچه که خطا کردهاند.
مشهورترین کتابهایی که دراین باب تألیف شده به قرار ذیل میباشد:
کتاب «الضّعفاء» تألیف امام بخاری، کتاب «الضّعفاء و المتروکون» تالیف امام نسائی، کتاب «الضعفاء و المتروکون» تالیف ابن سکن، و نیز تحت همین عنوان حافظ برقی و ابی حاتم بستی و عقیلی کتاب نوشتهاند. و کتاب «الکامل» ابن عدی، «الضّعفاء و المتروکون» امام ابن جوزی، «میزان الاعتدال فی نقد الرجال» امام ذهبی و کتابهای دیگری در مورد علل تالیف گشت؛ یعنی احادیثی که در ظاهر سالم هستند ولی باطن آنها دارای مرض و عیب است. در این رابطه امام بخاری، مسلم، ترمذی، احمد بن حنبل، علی بن مدینی، ابوبکر بن اثرم و دارقطنی و بسیاری دیگر کتاب نوشتهاند.
ذ) کتابها و تصنیفاتی که خصوصاً در ارتباط با احادیث موضوع تألیف شدند. که مشهورترین آنها عبارتند از:
«الأباطیل» تألیف ابوعبدالله حسین بن ابراهیم همدانی جوزی (متوفی ۵۴۳)، «الموضوعات الکبری» تألیف امام ابن جوزی (متوفی ۵۹۷)، «الآلی المصنوعه فی الأحادیث الموضوعه» امام سیوطی، «الفوائد المجموعه فی الأحادیث الموضوعه» تالیف محمد بن یوسف دمشقی (متوفی ۹۴۲)، «الفوائد المجموعه فی الأحادیث الموضوعه» امام شوکانی (متوفی ۹۶۳)، «الأحادیث الضعیفه والموضوعه وأثرها السیء فی الأمه» تالیف علامه ناصر الدین ألبانی رحمهم الله تعالی.