من قبلا که شیعه بودم با اینکه خلفا را تایید نمی کردم ولی بی احترامی هم نمی کردم و بی احترامی کار شیعه های تندرو است ولی الان نه تنها خلفا را تایید می کنم بلکه آنان را جزو بزرگوارترین اصحاب می دانم مخصوصا حضرت ابوبکر صدیق و دختر گرامیش حضرت عایشه صدیقه. یکی از روحانیون اهل سنت می گفت روزی فرشته ای به غیر از جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت خدا دختر تو یعنی حضرت زهرای مرضیه را سرور زنان اهل بهشت قرار داده.آیا این گفته صحت دارد؟ و اگر صحت دارد پس تکلیف آیه ای که می گوید ما مریم را بر زنان عالم برتری دادیم چیست؟ اصلا چرا خدا می گوید ما بنی اسرائیل و یا آل ابراهیم را بر جهانیان برتر دادیم؟مگر نه اینکه ارزش انسان به تقوی است و انسانها برابرند؟
الحمدلله،
در حدیث حسن وارد شده است که فاطمه رضی الله عنها سرور زنان اهل بهشت است:
«فاطمه سیده نساء أهل الجنه إلا ما کان من مریم بنت عمران » . رواه احمد ( ۱۱۳۴۷ ) ، وحسَّن الحافظ ابن حجر إسناده فی ” الفتح ” ( ۷ / ۱۱۱).
یعنی: فاطمه سرور زنان اهل بهشت است بجز بر مریم دختر عمران علیها السلام.
اما ماجرایی را که از آن روحانی اهل سنت شنیده اید نمی دانیم که درست باشد!
البته احادیث دیگری وجود دارند که در فضل مریم بن عمران علیه السلام و آسیه زن فرعون و خدیجه و عایشه رضی الله عنهما وارد شده اند، و علما با توجه به آن احادیث گاها در تفضیل آنها بر دیگران اختلاف کرده اند:
به روایت انس رضی الله عنه آمده است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«حَسْبُکَ مِنْ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ : مَرْیَمُ ابْنَهُ عِمْرَانَ ، وَخَدِیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ ، وَفَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ، وَآسِیَهُ امْرَأَهُ فِرْعَوْنَ » ترمذی (رقم/۳۸۷۸) وگفته: حسن صحیح .
«بهترین زنان جهان چهار تناند؛ مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، و فاطمه دختر محمد، و آسیه زن فرعون».
همچنین در حدیث شریف آمده است: «کَمَلَ مِنْ الرِّجَالِ کَثِیرٌ ، وَلَمْ یَکْمُلْ مِنْ النِّسَاءِ إِلَّا : آسِیَهُ امْرَأَهُ فِرْعَوْنَ ، وَمَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ ، وَإِنَّ فَضْلَ عَائِشَهَ عَلَى النِّسَاءِ کَفَضْلِ الثَّرِیدِ عَلَى سَائِرِ الطَّعَامِ». بخاری (۳۴۱۱) ومسلم (۲۴۳۱)
«ازمردان کسان بسیاری به پایه کمال رسیدهاند، اما از زنان غیر از مریم دختر عمران و آسیه زن فرعون کسی دیگر به پایه کمال نرسیده، و همانا فضل و برتری عایشه بر سایر زنان، همچون برتری آبگوشت بر سایر غذاهاست».
بعضی از علما مانند شیخ سبکی گفته اند: اول فاطمه بعد خدیجه و بعد عایشه رضی الله عنهن.
حافظ ابن حجر ( فتح الباری ) میگوید: «ابوبکر ابن ابی داود فرموده است: خدیجه رضی الله عنها از عایشه رضی الله عنها فضیلت بیشتری دارد، زیرا جبرئیل از طرف خودش بر عایشه رضی الله عنها سلام کرد اما در باره خدیجه، سلام پروردگارش را به او رساند. وبه گمان ابن العربی در اینکه خدیجه، افضلتر از عایشه است اختلافی وجود ندارد البته این سخنش پذیرفته نشده است، زیرا اختلاف در این مورد از زمانهای گذشته به ثبوت رسیده است. اگر چه قول راجح وبرگزیده اینست که خدیجه رضى الله عنها افضل وبرتر است. وسبکی گفته است: عایشه رضی الله عنها فضائل بی حد و حصری دارد اما آنچه ما آنرا انتخاب می کنیم وبه آن ایمان داریم اینست که فاطمه زهراء رضی الله عنها افضل وبرتر است وبعد از آن خدیجه رضی الله عنها وسپس عایشه رضی الله عنها». فتح الباری (۷/۱۷۲).
البته بعضی از علماء، فضائل عایشه رضی الله عنها را بیشتر دانسته اند وبعضی هم گفته اند هیچ کدام را بر دیگری برتری نمیدهیم.
ولی از مجموع نصوص چنین برداشت می شود که فضیلت مریم علیها السلام بر زنان دیگر عالم (از حوا تا آخرین زن روز قیامت) بیشتر است همانطور که قرآن کریم به آن اشاره فرموده است. چنانکه می فرماید: «َإِذْ قَالَتِ الْمَلائِکَهُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» [آل عمران:۴۲] «و یاد کن هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برگزیده»
بعضی از علما چنین ترتیب گذاشته اند: مریم بنت عمران، سپس فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم، سپس خدیجه رضی الله عنها و سپس آسیه زن فرعون
و دلیل آن روایت: موسى بن عقبهعن کریب عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: «سیده نساء العالمین مریم ثم فاطمه ثم خدیجه ثم آسیه» فتح الباری ابن حجر ۷/۱۶۸٫
ولی بعضی از علما قائل به تفصیل شده اند و با توجه به وجوه مختلف هرکدام بر دیگری افضلیت دارد، مثلا از جهت علم عایشه رضی الله عنها بر تمامی زنهای عالم افضلتر است:
امام ذهبی در سیر (۲/۱۴۰) می فرماید:
«پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم با دوشیزه دیگری جز ایشان ازدواج نکردند، و هیچ یک از همسرانشان را به اندازه ایشان دوست نمی داشتند و در امت محمد صلى الله علیه و آله و سلم – و حتی در تمام زنان- زنی عالمتر از ایشان وجود نداشته است».
و یا برخی گفته اند که عایشه و خدیجه رضی الله عنهما در یک مرتبه هستند، و یا از لحاظ نسب و شرف؛ فاطمه رضی الله عنها و …
ابن قیم در جلاء الافهام می فرماید:
«از دیگر خصائص ام المؤمنین خدیجه این است که بهترین و افضل ترین زن در این امت است, و در اینکه آیا ایشان افضل است یا ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها سه قول است. قول سوم توقف است, وقتی از استادمان ابن تیمیه رحمه الله علیه در این باره پرسیدم؟ فرمود: هر کدام آنان خصوصیاتی دارد، خدیجه در اول اسلام تأثیر داشت، رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را تسلی و دلداری می داد و آرامش می بخشید و با دست باز مالش را در خدمت ایشان خرج می کرد، خلاصه ایشان آغاز اسلام را درک نمود و در راه خدا و رسولش صلى الله علیه و آله و سلم آزار و اذیت زیادی تحمل کرد، و زمانی پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را نصرت و یاری فرمود که ایشان به کمک و نصرت نیاز شدیدی داشتند، ایشان آنقدر مال خرج کرد و حضرتش صلى الله علیه و آله و سلم را یاری نمود که هیچکس دیگری چنین نکرد، و لی تأثیر عایشه رضی الله عنها در آخر اسلام بود، ایشان بقدری علم و دانش و تفقه در دین داشت و به امت تبلیغ نمود و فرزندانش را نفع رساند و علم آموخت که کس دیگری چنین افتخاری نداشت. این معنی کلام شیخ بود».
و بعضی از علما در مورد رتبه بندی انها سکوت کرده اند و هیچکدام را بر دیگری تفضیل نداده اند.
خلاصه اینکه علما در مورد تفضیل افضل زنان عالم اختلاف دارند ولی بنظر می رسد که مریم دختر عمران افضلتر از همه ی زنان عالم است و اما تفضیل بقیه (خدیجه، فاطمه و عایشه ) بیشتر مربوط به تفضیل آنها بر زنان این امت (اسلام) است نه زنان عالم و بهتر است در مورد رتبه بندی آنها سکوت نمود و به هر حال آنچه که مشهود است آن بزرگواران افضل زنان عالم و اهل بهشت هستند و خداوند متعال از آنها هزاران بار راضی و خشنود باد..
اما در مورد قوم بنی اسرائیل؛
تفضیل بنیاسرائیل بر جهانیان و برتری ایشان بر سایرین، بنا به حکمت الهی به زمان جانشینی و انتخابشان برای رسالت آسمانی، محدود و مقیّد بوده است. اما بعد از آنکه از فرمان پروردگارشان سرپیچی نمودند، و در برابر پیغمبرانشان سرکشیکردند، و نعمت خدا را بر خود انکار داشتند، و از زیر بار پیمان و تعهدات خویش شانه خالی کردند، خداوند فرمان خویش را بر آنان اجراء فرمود و تازیانهی نفرین و خشم خود را بر آنان فرود آورد و به پستی و تنگدستی دچارشان ساخت، و مقرّر فرمودکه پخش و پراکنده شوند و وعید خدا بر ایشان تحقق پذیرد.
یادآوری کردن ایشان به برتریشان بر جهانیان، محض این استکه یاد آورند نعمت و فضل خدا را نسبت به خود، و عهدی راکه با خدا داشتهاند، تا اینکه بر سر شوق آیند و فرصتی را دریابندکه به وسیلهی رسالت اسلامی برایشان آماده گشته و بدیشان دست داده است. پس دم را غنیبت شمارند و دوباره به سوی قافلهی ایمان برگردند و به شکرانهی اینکه خدا پدرانشان را بر دیگران برتری داده است، پیمـان خدا را مراعات دارند و به شوق برگشت به مقام بزرگ داشتیکه مؤمنان بدان نائل میآیند، باگامهای سریع و استواری به جرگهی قافلهی ایمان درآیند و گوش به فرمان خدا باشند.
لطفا به فتوای (۴۶۱۸) مراجعه کنید.
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین