افرادی را که امام شافعی به القاب «ثِقهٌ» (افراد مؤثق و مورد اعتماد) و «من لا یُتّهم» (کسانی که متهم به دروغگویی و نیرنگ نیستند) و امثال این واژها، نامگذاری کرده است؟[۱]
هرگاه امام شافعی گوید: «حدثنی الثقه عن ابراهیم بن سعد بن ابی فروه»، مرادش از «ثقه» عبدالله بن نافع الصائغ، است.
امام شافعی در مواردمتعددی از وی روایت کرده و نامش را نیز ذکر کرده است.
هرگاه امام شافعی میگوید: «اخبرنا الثقه ومن لا یتهم عن اسحاق بن ابی فروه»، مرادش «ابراهیم بن ابی یحیی» استاد امام شافعی است.
هرگاه امام شافعی میگوید: «اخبرنا الثقه عن الاوزاعی» مرادش «عمروبن ابی سلمه» است.
بدین نکته جماعتی از علماء و «شیخ ماوردی» در «الحاوی الکبیر»[۲] در ذیل حدیث «اذا کان الماء قلّتین لم یحمل الخبث»[۳] از ربیع بن سلیمان نقل کردهاند (که مراد از «ثقه» در روایت بالا، عمرو بن ابی سلمه میباشد.)
و برخی نیز بر این باورند که مراد از «ثقه» در «اخبرنا الثقه عن الاوزاعی» ایوب بن سوید، میباشد.
هرگاه امام شافعی میگوید: «اخبرنی الثقه عن ایّوب السختیانی» مراد «اسماعیل بن علیه» میباشد، چرا که «ایوب»، استاد اسماعیل بن علیه است.
این قضیه را دیگر کتابهای امام شافعی نیز تأیید میکند، چنانکه در مواضع متعددی از کتابهایش میگوید. «اخبرنی الثقه ابن علیه عن ایوب»، در جایی دیگر میگوید: «اخبرنی الثقه عن ایوب». و ربیع میگوید: به گمانم «ابن علیه» همان «ثقه» میباشد.
و گاهی نیز امام شافعی «اخبر نی بعض اهل العلم عن جعفر بن محمد» میگوید، و مرادش به احتمال زیاد «سعید بن سلمه» باشد.
و هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن حمید الطویل» مرادش: «اسماعیل بن علیه» میباشد و بدین نکته ربیع بن سلیمان و دیگر بزرگان نیز اشاره کردهاند که مراد اسماعیل بن علیه است.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن حماد بن زید» بنا بر قول ربیع بن سلیمان، مراد «یحیی بن حسان» است.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه» یا «اخبرنی من لا یتّهم عن خالد بن رباح»، مرادش «ابراهیم بن ابی یحیی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن زکر یا بن اسحاق» مراد وکیع بن جراح میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن سلیمان بن بلال» مراد یحیی بن حسان است.
هرگاه گوید: «اخبرنی من لا یتهم عن سلیمان بن عبدالله الاسلمی» مراد «ابراهیم بن ابی اسحاق» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن سفیان الثوری»، مراد «ایوب بن سوید» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن اُسامه بن زید» مراد ایوب بن سوید است.
هرگاه گوید: «اخبرنی من لایتهم عن سهیل بن ابی صالح» مراد «ابراهیم بن ابی یحیی» است.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن صالح مولی التوأمه» یا بگوید: «اخبرنی من لا یتّهم عن صالح مولی التوأمه» و یا اگر بگوید: «اخبرنی الثقه» یا «اخبرنی من لا یتّهم عن صفوان بن سلیم» و یا اگر بگوید: «اخبرنی الثقه» یا «اخبرنی من لا یتهم عن عبید الله بن ابی بکر بن محمد بن عمر و بن حزم»، مرادش در تمام این موارد «ابراهیم بن ابی یحیی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی بعض اصحابنا قال: اخبرنا عبدالرحمن بن ابی الزناد» و یا اگر چنین گوید: «اخبرنی بعض اصحابنا قال: اخبر نا عبدالله بن جعفر الزهری» مرادش (به ظن غالب)، «عبدالله بن نافع الصائغ» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن عبدالله بن الحارث» مراد «یحیی بن حسان» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن عبیدالله بن عمر» (به ظن غالب)، و بنا به گفتهی برخی از حفاظ، مراد «ابواسامه حماد بن اسامه» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی من لا یتّهم عن العلاء بن راشد» مراد «ابراهیم بن ابی یحیی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن اللیث بن سعد»، مراد «یحیی بن حسان» میباشد، چنانکه امام شافعی در کتاب «أدب القضاء» میگوید: «اخبرنا الثقه وهو یحیی بن حسان عن اللیث بن سعد».
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن معمر»، مراد «هشام بن یوسف صنعانی» میباشد.
حاکم میگوید، امام شافعی در مواضع متعددی از کتابهایش، «اخبرنا الثقه عن معمر» میگوید، و مراد وی در همهی این مواضع، «هشام بن یوسف صنعانی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبر نا من لایتهم عن محمد بن زید بن المهاجر»، مرادش «ابراهیم بن ابی یحیی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن هشام بن عروه» مراد «ابواسامه حماد بن اسامه» است.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن هشیم بن بشیر»، برخی از حفاظ میگویند: مراد از «ثقه» شاید «احمد بن حنبل» باشد، چرا که وی از «هشیم بن بشیر»، حدیث اخذ کرده است.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن الولید بن کثیر»، (به ظن غالب) و بنا به گفتهی ابویعقوب البویطی، مراد «ابواسامه حماد بن اسامه» میباشد.
ولی «ابوثور» میگوید: مراد از «ثقه» در روایت بالا، «عبدالله بن حارث مخزومی» میباشد. «شیخ ماوردی» نیز در ذیل حدیث «قلتین»، به هر دو قول اشاره کرده و آنها را در کتابش «الحاوی»[۴] ذکر کرده است. ولی ظاهر امر، قول ابویعقوب بویطی را که میگفت مراد از «ثقه» ابواسامه است، تأیید میکند.
هرگاه گوید: «اخبرنی الثقه عن یونس بن عبید»، مراد «اسماعیل بن علیه» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن یونس بن زید»، مراد «ایوب بن سوید» است.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن یحیی بن سعید»، مراد «عبد العزیز بن الدراوردی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن ابن ابی ذؤیب»، علامه آجری میگوید: مراد «ابن ابی فدیک» است. ولی حاکم بر این باور است که مراد از «ثقه» یحیی بن حسان میباشد.
هرگاه گوید: «اخبر نا بعض اصحابنا قال: اخبرنا ابن ابی ذؤیب»، مرادش (به ظن غالب): «عبدالله بن نافع الصائغ» میباشد که وی از راویان ابن ابی ذؤیب به شمار میآید.
هرگاه گوید: «اخبرنا من لایتّهم عن ابن ابی ذؤیب»، مراد: «ابراهیم بن ابی یحیی» میباشد.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن ابن جریج»، مراد: «مسلم بن خالد زنجی» است.
هرگاه گوید: «اخبرنا الثقه عن ابن شهاب الزهری»، ابن ربیع[۵] میگوید: امام شافعی در مواضع زیادی چنین روایت میکند: «اخبرنا الثقه عن ابن شهاب» و «اخبرنا الثقه من اهل المدینه قال: اخبر نا ابن شهاب» و «اخبر نی من أثِقُ به اخبر نا ابن شهاب»، و در تمام این مواضع، مراد از این فرد ثقه (مؤثق و مورد اعتماد)، یا «مالک بن انس» است و یا «ابراهیم بن سعد».
[اشکال:] اگر فردی چنین اعتراض کند که: «ابن عباس الاصم»، در روایتی صحیح، نقل میکند که از «ربیع بن سلیمان» شنیده است که گفت: هرگاه امام شافعی «اخبرنی الثقه» گوید، مرادش «یحیی بن حسان»، و هرگاه «اخبرنی من لا یتّهم» گوید، مرادش «ابراهیم بن ابی یحیی»، و هرگاه «اخبر نا بعض الناس» گوید، مرادش «اهل عراق»، و هرگاه «اخبر نا بعض اصحابنا» گوید، مرادش «اهل حجاز» میباشد. امّا چیزی که در بالا گذشت، مخالف و در تضاد این روایت است؟!
در پاسخ به این اعتراض میگوئیم: «ربیع بن سلیمان»، بر اساس اغلب و اکثر روایات، این چنین گفته است، چرا که امام شافعی در جایی دیگر میگوید: «اخبرنا الثقه» و پس از آن در تعریف «الثقه»، شیوخی را بیان میکند که «یحیی بن حسان»، نه زمان آنها را دریافته و نه از آنها چیزی را شنیده است (در حالی که این نکته، مخالف چیزی است که «ربیع بن سلیمان» گفته، که هرگاه امام شافعی «اخبرنی الثقه» گوید، مرادش «یحیی بن حسان است؟) و بدین جهت است که حفاظ میگویند: مراد امام شافعی در افرادی که ربیع بن سلیمان ذکر کرده است، منحصر و محدود نمیشود.
نکته: مناسب است در اینجا، این نکته را یاد آور شوم که هر حدیثی را امام شافعی از فردی ثقه (= موثق و مورد اعتماد) روایت میکند، آن حدیث از زمرهی احادیثی است که با روایت فردی مؤثق (که اسم و حالاتش، در نزد محدثین مشهور است)، معروف میباشد، بدین خاطر هرگاه امام شافعی روایتی را از فردی ثقه روایت میکند و میگوید: «اخبرنی الثقه»، مردم از نام آن فرد «ثقه»، به خاطر اعتمادی که به امام شافعی دارند سئوال نمیکنند، و به شهرتش بسنده میکنند.
[۱]– فوائد الفوائد، ص ۱۰۰-۱۰۴
[۲]– الحاوی الکبیر (۱/۳۲۷)
[۳]– اخرجه ابوداود، در کتاب طهارت، باب «ماینجس الماء» (۱/۱۷) «قلتّان»:دراوزان کنونی مصر، معادل ۲ کیلو و ۶۰۰ گرم و با کیل -۲ لیتر میباشد.
[۴]– رک: الحاوی (۱/۳۲۷)
[۵]– وی ابوعبدالله بن الربیع حاکم نیشابوری است.