سپس از جانب بارگاه رسالت اعلام گردید: هرکس اسلحه بر زمین بگذارد و تسلیم شود، مورد عفو قرار میگیرد. هرکس به خانۀ ابوسفیان پناهنده و یا وارد خانۀ خود شود و در را از داخل ببندد (به عنوان بیطرفی) مورد عفو قرار میگیرد و هرکس وارد خانۀ خدا شود عفو شامل حال او نیز خواهد شد. با وجود این، دستهای از قریش به قصد مقاومت و جلوگیری از ورود ارتش اسلام قیام کردند و بر سپاه خالد تیراندازی نمودند، چنانکه سه نفر از سربازان اسلام به نامهای «کرز بن جابر فهری»، «جیش بن اشعر» و «سلمه بن المیلا» شهید شدند([۱]).
حضرت خالد به ناچار بر آنان حمله کرد، آنها با برجایگذاشتن سیزده جسد پا به فرار گذاشتند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم چون درخشش شمشیرها را مشاهده کرده بود، از خالد توضیح خواست؛ ولی وقتی معلوم شد که آغاز حمله از جانب کفار بوده، آن حضرت فرمودند: «تقدیر الهی چنین بوده است».
مردم از ایشان پرسیدند: در کجا رحل اقامت میافکنید؟ آیا در محل قدیمی خود و یا در جایی دیگر؟ از نظر شرعی، مسلمان از کافر ارث نمیبرد. هنگامی که ابوطالب عموی آن حضرت وفات کرده بود، فرزندش، عقیل در آن موقع مسلمان نشده بود. لذا او وارث ابوطالب بود و منازل مسکونی را به ابوسفیان فروخته بود. بنابراین، آن حضرت فرمودند: عقیل خانهای باقی نگذاشته که در آن اقامت کنیم. لذا در محل «خیف» جایی که کفار قریش علیه ما و به حمایت از کفر با یکدیگر پیمان بستند مقیم میشویم([۲]).
در آغوش خانۀ کعبه، پایگاه توحید و یادگار ابراهیم بتشکن، سیصد و شصت بت جای گرفته بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با چوب مخصوصی که در دست داشت، ضربههای محکمی بر پیکر آنها میزد و آنها را بر زمین انداخته، این آیه را تلاوت میکرد:
«جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ، جَاءَ الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ، إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا»([۳]).
در داخل خانۀ کعبه بتهای زیادی قرار داشت، آن حضرت صلی الله علیه و سلم قبل از این که وارد خانۀ کعبه شود دستور دادند تا آنها را از خانۀ کعبه خارج کنند([۴]). نیز داخل خانۀ کعبه تمثالهای زیادی به تصویر کشیده شده بود، حضرت عمر فاروق رضی الله عنه پا در خانۀ کعبه گذاشت و همۀ آنها را محو و نابود کرد. پس از این که خانۀ کعبه از لوث بتها پاک گردید، آن حضرت از عثمان بن طحله که کلیددار خانه کعبه بود، کلید را گرفت و دروازه را باز کرد و با بلال و طلحه وارد خانۀ کعبه شد و در آنجا نماز گزارد. در یک روایت صحیح بخاری مذکور است که ایشان داخل کعبه فقط تکبیرهایی گفتند، نماز نخواندند.
[۱]– ذکر شهادت اینها در صحیح بخاری مذکور است.
[۲]– در صحیح بخاری بحث فتح مکه روایتی که از اسامه بن زید وارد شده در آن مذکور است: رسول اکرم صلی الله علیه و سلم این مقوله را در فتح مکه گفتند، ولی در آن از محل خیف ذکری نشده است. ولی در روایت ابوهریره تصریح شده که در حجه الوداع این را گفتند و در این روایت محل «خیف» مذکور است. ابن حجر چنین توجیه و تطبیق نموده که ممکن است در هردو موقع چنین فرموده باشند. فتح الباری ۸ / ۱۳ و ۲ / ۳۶۰٫
[۳]– ابن سعد، فتح مکه. در صحیح بخاری تحت عنوان فتح مکه این الفاظ ذکر شدهاند: «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ، وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ».
[۴]– صحیح بخاری، فتح مکه.