سومین عامل خروج از اعتدال “تقلید کورکورانه” است.
قبل از توضیح این بحث لازم دانستم تا با معنی تقلید در لغت و اصطلاح آشنا شویم.
تقلید در لغت: تقلید در لغت به ۶ معنا می آید:
الإحاطه: تقلید به معنای احاطه کردن یک چیز می آید. مانند این جمله: إحاطه القلاده بالعنق : گردنبند دورگردن را گرفت.
التفویض: تقلید به معنای سپردن کار به شخصی معین هم می آید. مانند این جمله: قلد فلاناالعمل: کارش را به فلانی سپرد.
العطاء: تقلید به معنای بخشیدن هم می آید. مانند این جمله: قلد فلانا نعمه: هدیه ای به فلانی بخشید.
التخریف: تقلید به معنای از بین رفتن عقل هم می آید. مانند این جمله: قلد الشیخ حبله: پیرمرد به علت بالارفتن سن، عقلش دچار اختلال شده و به او توجهی نمی شود.
المحاکاه: تقلید به معنای دلقک بازی یا ادا درآوردن می آید. مانند این جمله: قلد القرد الانسان: میمون ادای انسان را درآورد.
الإتباع بلارویه: پیروی بدون دانستن دلیل و حجت.
جهت اطلاعات بیشتر به ( لسان العرب.ماده قلد،۳/۳۶۵)،(مفردات ألفاظ القرآن.ماده قلد،ص۶۸۲)، (المعجم الوسیط.ماده قلد،۲/۷۵۴) و… مراجعه کنید.
اما معنای تقلید در اصطلاح:
جرجانی تقلید را این طور تعریف می کند: (تقلید یعنی پیروی بدون چون و چرا از کسی دیگر در در فتار و گفتار و مقلد اعتقاد دارد که قول کسی که پیروی می کند، درست است بدون از این که به دلایل او توجه کند.گویا مقلد قول آن شخص را مانند گردنبند در گردنش انداخته است). التعریفات جرجانی، ص۶۴
تقلید یعنی التزام به یک مذهب بدون شناخت دلیل. نشرالبنود شنقیطی، ج۲/ ص۲۲۰
امام غزالی می گوید: (تقلید یعنی قبول کردن قولی بدون درخواست دلیل).
این تعاریف در مورد تقلید بین علما مشهور است و اقوال زیادی از علما در مورد تقلید با این الفاظ وجود دارد.
پس با توجه به این تعاریف تقلید معنای خوبی ندارد به همین جهت تقلید کورکورانه و بدون از دلیل در شریعت اسلام مورد ذم قرار گرفته است.
الله متعال در قرآن شرح حال کسانی را که گرفتار تقلید کورکورانه هستند، این چنین بیان می کند: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ»(بقره/۱۷۰): (و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید می گویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافته ایم پیروی می کنیم.آیا اگر پدرانشان چیزی (از عقائد و عبادات دین) را نفهمیده باشند و (به هدایت و ایمان) راه نبرده باشند (باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی می کنند؟).
قرآن کریم می گوید تقلید کورکورانه سبب می شود که شخص به جای پذیرفتن حق و پیروی از آن، بر باور غلط خودش پافشاری کند در نتیجه هدایت نشود و نمونه ی این افراد در طول تاریخ وجود دارد که از جمله آنها می توان به ابوجهل اشاره کرد که با وجود این که قوم و خویش و همسایه رسول الله بود اما به خاطر تعصبی که نسبت به اندیشه و باورهای غلطی که داشت و به خاطر تقلیدی که از گذشتگانش می کرد، به رسول الله و خدای یکتا ایمان نیاورد در نتیجه مشرک از دنیا رفت.
متاسفانه برخی افراد در عصر حاضر گرفتار این پدیده ی زشت هستند و در برخی امور (اجتماعی، مذهبی، اخلاقی و…) تقلید کورکورانه می کنند.
به عنوان مثال:
جوانی را می بینیم که با برداشتن زیر ابرو و با پوششی نامناسب و با گذاشتن مدل موی مبتذل یا خانمی با پوشیدن لباس های تحریک کننده و نامناسب و آرایش در جامعه حضور پیدا می کند و با تقلید از فرهنگ غرب سبب ناهنجاری اجتماعی می شود.
یا شخصی که نسبت به مذهب و تفکرش تعصب دارد و حاضر به شنیدن سخنان مخالفش نیست در نتیجه با برخوردی زشت سبب ناهنجاری در جامعه می شود و متاسفانه عامل اصلی مشکلات جوامع اسلامی از جمله: کشتن مسلمانان، تخریب و منفجرکردن مساجد، تکفیر مسلمانان و… تقلید کورکورانه و تعصب بیجا و غلطی است که سبب خروج از اعتدال می شود در نتیجه برخی مسلمانان تندرو باعث به وجود آمدن چنین مشکلاتی می شوند.
یک جامعه ی معتدل اسلامی پذیرای همه ی افکار و مذاهب اسلامی و حتی غیراسلامی است و هرکس در انتخاب عقیده و مذهب خودش آزاد است و کسی حق ندارد عقیده و مذهب خودش را به کسی دیگر تحمیل کند.
جامعه ی معتدل اسلامی از مباحث و گفت و گوهای علمی که به دور از تکفیر و تفسیق باشد استقبال می کند و این را سبب رشد و پیشرفت جامعه می داند اما یک جامعه ی غیرمعتدل هرگز به افکار و مذاهب غیر خودش احترام نمی گذارد و به آنها حق سخن گفتن نمی دهد.
نویسنده: امید خزاعی