خداوند متعال صلح حدیبیه را فتح اعلام فرموده است، ولی فتح دلها، نه فتح اجسام، برای گسترش اسلام نیاز به امنیت و آرامش بود که در پرتو صلح حدیبیه حاصل گردید، این صلحی را حتی دشمنان اسلام فتحی بزرگ میدانستند. در تمام کارزارها و جنگهایی که تا آن موقع میان قریش و مسلمانان روی داده بود، خالد بن ولید در صف قریش ممتاز و یکهتاز میدان نبرد بود.
فرماندهی دسته پیشقراول در دوران جاهلیت به او سپرده شده بود. در جنگ «اُحد» بر اثر رشادت و حماسۀ او نیروهای سراسیمهشدۀ قریش، روحیه تازهای به دست آوردند. در صلح حدیبیه نیزی نیروهای پیشتاز قریش تحت فرماندهی وی قرار داشت. ولی سرانجام، این فرمانده حماسهساز نیز اسیر کمند تابناک اسلام گشت و این بار در ردیف سرداران بزرگ اسلام قرار گرفت. پس از صلح حدیبیه حضرت خالد از مکه خارج شد و عازم مدینه گشت. در میان راه با عمرو بن العاص ملاقات کرد. عمرو پرسید: به کجا میروی؟ وی اظهار داشت: قصد دارم مسلمان شوم، آخر تا کی در این وضع بسر بریم؟ عمرو بن العاص گفت: من نیز همین قصد را دارم. چنانکه هردوی آنها به بارگاه رسالت باریاب و مشرف به اسلام شدند([۱]).
از آن پس، آن گوهر شهامت که در مقابل اسلام قرار داشت، به تسخیر اسلام آمد و در راه اعتلا و سربلندی آن درخشید. در فتح مکه هنگامی که حضرت خالد به عنوان یک افسر ارشد، پیشاپیش دستهای از مسلمانان از مقابل پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم رژه میرفت، آن حضرت پرسیدند: این کیست؟ اصحاب عرض کردند: خالد است، آن حضرت فرمودند: «شمشیر خدا است»([۲]).
در غزوۀ موته، وقتی پس از شهادت حضرت جعفر، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه، پرچم اسلام را به دست گرفت، سپاه اسلام از شکست و خطر رهایی یافت. در دوران خلافت راشده، حضرت خالد مملکت شام و حضرت عمرو بن عاص مملکت مصر را فتح نمودند. «رضی الله عنهما وارضاهما عنه».
[۱]– اصابه ۱/ ۴۱۳٫
[۲]– جامع ترمذی، باب المناقب.