معنای استواء خداوند بر عرشش علو و استقرار او بر آن است. و سلف آن را به علو، استقرار، صعود و ارتفاع تفسیر کردهاند. و دلیل آن، این قول خداوند است که:
{ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ}طه: ۵.
(معنی): «رحمن بر فراز عرش قرار گرفت».
و ذکر آن در هفت موضع از قرآن آمده است.
و در پاسخ به کسانی که استواء را به استیلاء و تملک تفسیر کردهاند، این دلایل را میآوریم:
این نوع تفسیر، خلاف ظاهر نص است این نوع نتیجه گیری خلاف تفسیر سلف میباشددر صورت اثبات این مسیٔله لوازم
باطلی بر آن مترتب میگردند.
عرش در لغت به معنای سریر و تخت خاص ملک میباشد، و در شرع به معنای آن چیزی است که خداوند بر فراز آن قرار گرفته است.
و نه تنها از بزرگترین مخلوقات خداوند بوده، بلکه بزرگترین مخلوقاتی است که میشناسیم.
چون از رسول صلى الله علیه و سلم این گونه آمده است که:
«ما السموات السبع والأرضوان السبع بالنسبه الى الکرسی الا کحلقه القیت فی فلاه من الأرض وان فضل العرش على الکرسی کفضل الفلاه على تلک الحلقه».
(معنی): «هفت آسمان و هفت زمین در مقایسه با کرسی مانند حلقهای است که در فلات وسیعی از زمین افتاده باشد، و نسبت بزرگی عرش به کرسی همانند نسبت بزرگی آن فلات است به آن حلقه».