چه آن حدیث و سنت نبوی متواتر باشد یا از جمله احادیث آحاد باشد و یا در باب عقیده باشد یا عمل؛ سلف صالح تفاوتی میان متواتر و آحاد قائل نبودند. و روایاتی که در کتاب های شان وارد شده و اقوال در مورد آنها مختلف است، از باب اصل و اساس قرار دادن آنها ذکر شده اند بلکه برای آشنایی ذکر شده اند و با ذکر اسانید آورده شده اند».[۱]
سنت در لغت به معنای راه و روش و سیرت است چه نیک باشد یا بد.
خداوند متعال می فرماید: «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُواْ فِی الأَرْضِ فَانْظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُکَذَّبِینَ» (آل عمران: ۱۳۷) «بیشک پیش از شما (ملتهایی و) سنتهایی گذشته است، پس در زمین گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیب کنندگان چگونه است؟»
زجاج می گوید: «یعنی قبل از شما کسانی بودند که قواعد و ضوابطی داشتند. «اهل سنن» که در اینجا مضاف حذف شده است». [۲]
و رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مَنْ سَنَّ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّهً حَسَنَهً، فَلَهُ أَجْرُهَا، وَأَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا بَعْدَهُ، مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْءٌ، وَمَنْ سَنَّ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّهً سَیِّئَهً، کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا مِنْ بَعْدِهِ، مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِهِمْ شَیْءٌ»:[۳] «هرکس در اسلام راه و روش نیکی را بنیان نهد، پاداش آن را دریافت می کند و نیز پاداش کسانی را که پس از او به آن عمل می کنند، دریافت می کند بدون اینکه چیزی از اجر و پاداش آنها کاسته شود. و هرکس در اسلام راه و روش بدی بنیان نهد، گناه آن را بر دوش خواهد کشید و همچنین گناه تمام کسانی را که پس از او به آن عمل کنند، بر دوش خواهد داشت بدون اینکه چیزی از گناه آنان کاسته شود.»
سنت در شریعت عبارت است از: هر قول یا فعل یا تاییدی که از رسول خدا نقل شده است.[۴]
سنت بخشی از وحی است که خداوند حفظ آن را به طور کلی برعهده گرفته است. چنانکه می فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (حجر: ۹) «همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم». و از این جهت به رسول خدا منسوب است که الفاظ آن از ایشان است اما معانی از جانب خداوند می باشد که یا جبرئیل با آنها نازل شده یا اینکه به او الهام شده است.[۵] یا اینکه در قول یا فعل اجتهاد کرده است که این اجتهاد را یا الله متعال تایید کرده که در این صورت به حقیقت وحی باز می گردد یا اینکه آن را تایید نکرده و او را متوجه قول یا فعل صواب نموده است». [۶]
خداوند متعال می فرماید: «وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى» (نجم: ۴-۳) «و از روی هوای نفس سخن نمیگوید. این نیست جز آنچه به او وحی میشود (و بجز وحی چیزی نمیگوید)».
و رسول خدا فرمودند: «أَلَا إِنِّی أُوتِیتُ الْکِتَابَ، وَمِثْلَهُ مَعَهُ …»[۷] «بدانید که همراه کتاب (قرآن) مانند آن به من داده شده است».
و ابن حزم رحمه الله می گوید: «… صحیح این است که سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد دین، تماماً وحی از سوی خداوند است؛ در این مورد تردیدی نیست؛ و در میان اهل لغت و شریعت در این زمینه خلافی نیست که هر وحی که از سوی خداوند نازل شده است، همان ذکر نازل شده می باشد.»[۸]
و مقصود از سنت صحیح، احادیث مورد قبول و نه مردود می باشد.
و اینکه سنت حجت است، یعنی سنت مصدر تشریع و دریافت دین است که پیروی از آن واجب و منکر آن کافر است و حجت با آن اقامه می شود و عذر پذیرفته نمی شود.
[۱] – از این جهت که هرکس اسناد را ذکر کند، خود را بری نموده است. و تصحیح و تحسین سند آن از طریق دیگر خواهد بود.
[۲] – الجامع لاحکام القرآن، قرطبی: ۴/۲۱۶
[۳] – مسلم: ۲/۷۰۵: ۱۰۱۷
[۴] – ارشاد الفحول، شوکانی: ۳۳
[۵] – الحدیث والمحدثون: ۱۲، محمد ابو زهو
[۶] – همان؛ و الموافقات، شاطبی: ۴/۷۲۶
[۷] – مسند احمد: ۴/۱۳۱ ۱۳۰۰؛ ابوداود ۵/۱۲-۱۰و آلبانی در صحیح الجامع: ۲۶۴۳ آن را صحیح دانسته است.
[۸] – الاحکام، ابن حزم:۱/۱۳۵