استفاده از حلقه، نخ و مانند این‌ها

حلقه تکیه ای دایره مانند از آهن، طلا، نقره، مس و مانند این‌ها است و نخ بستن معروف می‌باشد که از پشم و کتان و مانند این‌ها درست می‌شود و عرب در زمان جاهلیت این و مانند این را برای دفع ضرر و زیان یا بدست آوردن منفعت یا دوری از چشم زخم می‌بستند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَفَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِیَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ کَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِی بِرَحۡمَهٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِکَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُۖ عَلَیۡهِ یَتَوَکَّلُ ٱلۡمُتَوَکِّلُونَ ٣٨﴾ [الزمر: ۳۸]. «بگو نظر شما چیست آیا کسانی را که جز الله می‌خوانید اگر خداوند بخواهد به من آسیبی برساند آن‌ها خواهند توانست آن را رفع کنند یا اینکه خداوند مرا در رحمت خود درآورد آن‌ها می‌توانند جلوی رحمت خدا را بگیرند؟! بگو الله مرا کفایت است و توکل کنندگان باید بر او توکل کنند» و می‌فرماید: ﴿قُلِ ٱدۡعُواْ ٱلَّذِینَ زَعَمۡتُم مِّن دُونِهِۦ فَلَا یَمۡلِکُونَ کَشۡفَ ٱلضُّرِّ عَنکُمۡ وَلَا تَحۡوِیلًا ۵۶﴾ [الإسراء: ۵۶]. «بگو کسانی را که به جای او پنداشتند بخوانید. اختیاری ندارند که از شما دفع زیان کنند و نه اینکه آن را دگرگون نمایند».

از عمران بن حصین رضی الله عنه روایت است که «أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَأَى رَجُلًا فِی یَدِهِ حَلْقَهٌ مِنْ صُفْرٍ فَقَالَ مَا هَذِهِ الْحَلْقَهُ قَالَ هَذِهِ مِنْ الْوَاهِنَهِ قَالَ انْزِعْهَا فَإِنَّهَا لَا تَزِیدُکَ إِلَّا وَهْنًا انْبِذْهَا عَنْکَ فَإِنَّکَ لَوْ مِتَّ وَهِیَ عَلَیْکَ مَا أَفْلَحْتَ أَبَدًا»[۱] «رسول الله صلی الله علیه وسلم  حلقه ای در دست مردی دید. پرسیدند: این چیست؟ گفت: این برای واهنه (بیماری ناتوانی جسمی) است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: آن را بیانداز زیرا جز اینکه ناتوانی تو را افزایش دهد فایده ای ندارد و اگر بمیری در حالیکه آن را به دست داری هرگز نجات پیدا نمی‌کنی». و روایت است که حذیفه بن یمان رضی الله عنه متوجه مردی گردید که نخی را به عنوان تب بر بدستش بسته است. حذیفه رضی الله عنه آن را برید و این آیه را تلاوت فرمودند: ﴿وَمَا یُؤۡمِنُ أَکۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِکُونَ ١٠۶﴾ [یوسف: ۱۰۶]. «بیشترشان به خداوند ایمان ندارند مگر اینکه شرک می‌ورزند»[۲].

ب: حکم حلقه و نخ و مانند آن:

حرام است. اگر کسی که آن را بسته معتقد باشد آن به ذات خود بدون خداوند تأثیر دارد او مشرک است و دچار شرک اکبر در توحید ربوبیت شده است. زیرا معتقد به وجود خالق و مدبر همراه الله تعالی می‌شود. و اگر معتقد باشد امر تنها برای خداوند است و آن فقط سبب می‌باشد ولی به ذات خود مؤثر نیست او مشرک است و دچار شرک اصغر شده است زیرا چیزی را که سبب نیست، سبب قرار داده و انجام این وسیله‌ای است برای منتقل شدن به شرک اکبر هنگامی که قلبش به آن متعلق گردد و به کسب نعمت و به دفع شر و بدی امیدوار باشد.

 

 

[۱] المسند (۴ / ۴۴۵)، وقال البوصیری إسناده حسن وقال الهیثمی رجاله ثقات.

[۲] تفسیر ابن أبی حاتم (۷ / ۲۲۰۷).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …