استبداد یا ولایت فقیه!..(۲)

و در مورد افرادی که ظلم و ستم را پذیرفته و باعث طغیان و گردن کشی مستبدان دیکتاتور شده‫اند می‫گوید:

(‏ وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ ‏) ـ‏ سوره هود آیه  ۱۱۳ ـ.

{ و به کافران و مشرکان تکیه مکنید ( که اگر چنین کنید ) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد ، و ( بدانید که ) جز خدا دوستان و سرپرستانی ندارید ( تا بتوانند شما را در پناه خود دارند و شر و بلا و زیان و ضرر را از شما به دور نمایند ) و پس از ( تکیه به کافران و مشرکان ، دیگر از سوی خدا ) یاری نمی‌گردید و ( بر دشمنان ) پیروز گردانده نمی‌شوید .‏}

ودر آیه مبارکه ۹۷ سوره نساء به مستضعفین چنین گفته می‫شود:

(إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیراً ‏)

{ بیگمان کسانی که فرشتگان ( برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی ) به سراغشان می‌روند و بر خود ستم کرده‌اند ، بدیشان می‌گویند : کجا بوده‌اید؟ گویند : ما بیچارگانی مستضعف در سرزمین ( کفر ) بودیم . گویند : مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن ( بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری ) کوچ کنید ؟ جایگاه آنان دوزخ است ، و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی !‏}

ظلم و ستم از دیدگاه اسلام در شراست و کراهت و زشتی مانند کفر است. و خداوند آنرا نه تنها بر بندگانش حرام و ممنوع کرده، بلکه بر خود نیز ظلم و ستم را ممنوع کرده است.

(‏ إِنَّ اللّهَ لاَ یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ) ـ‏ سوره یونس آیه  ۴۴ ـ.

{ خداوند هیچ به مردم ستم نمی‌کند ، بلکه این مردم هستند که ( با اختیار کفر و ترک ایمان ) به خویشتن ستم می‌نمایند .‏}

و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) برترین جهاد را سخن حق در برابر پادشاهی ظالم و ستمگر معرفی کرده است.

وقتی سخن از استبداد و دیکتاتوریت می‫شود؛ منظور از آن خودخواهی و انانیت و خودپرستی حکومتهاست. چرا که در سایه‫ی این حکومتها انسان به پست ترین و ذلیل‫ترین موجودات روی زمین تبدیل می‫شود.

و در اصطلاح سیاسی استبداد یعنی تصرف آزادانه و بلا حدود فردی یا گروهی در حقوق ملتی، بدون ترس و واهمه از بازجوئی و حساب پس دادن.

رهبر حکومت مستبد را؛ جبار، فرعون، طاغوت، حاکم مطلق، ولی فقیه مطلق و.. می‫نامند. نامهایی تماما در تضاد با نامهایی چون؛ عادل و دادگر و مسئول و قانونی، و تابع دستور!

وملتی را که زیر شلاق استعمار کمر خم می‫کند را می‫توان: اسیر، مستضعف، بدبخت، رنجدیده، ذلیل و خوار، و ستمکش وکلماتی دیگر که با عناوینی چون: آزاده، دلیر، زنده، با عزت و شرف و… در تضاد است، نامید!

استبداد نقطه مشترک نکوهش همه‫ی دیدگاههایی است که برای انسان ارزش قائلند، و از آن به عنوان یک بیماری صعب العلاج یاد می‫کنند. و هر دیدگاهی با تصور خود علاجی پیشنهاد می‫کند. بطور مثال:

از نقطه نظر مادیها: بیماری: قدرت است. وعلاجش: مقاومت با آن..

از دیدگاه سیاسی: بیماری؛ به بردگی گرفتن مردم است. و علاجش؛ بازگرفتن آزادی..

از دید حقوقی: بیماری؛ دست درازی و چپاول حکومت بر قانون است. و علاجش؛ قانون بالای قدرت..

از دید مردان خدا: بیماری؛ در قدرت با خداوند خود را شریک دانستن است. و علاجش؛ یگانگی خداوند.

دلیر می‫گوید: مرض گردنها را بسوی زنجیر دراز کردن است. و علاجش؛ به ذلت تن ندادن..

با فرهنگ می‫گوید: مرض؛ بی‫مهار بودن سردمداران است. و علاجش؛ دست و پاهایشان را با زنجیرهای سخت بستن..

مرد آزاده می‫گوید: مرض؛ به ناحق بر مردمان تکبر ورزیدن است. و علاجش؛ پوزه‫ی متکبران را به زمین مالیدن.

ایثارگر می‫گوید: مرض؛ دوستی با دنیاست. و علاجش؛ عشق ورزیدن به آخرت..

( از کتاب: طبائع الاستبداد و مصارع الاستعباد. اثر/ عبد الرحمن الکواکبی. ص/۳۶)

امروزه که زمان معجزه‫ها سپری شده، و آخرین پیامبر با دمیدن روح آزادمنشی در کالبد انسانیت رخت از جهان بربسته، معجزه‫ی روز همین آزاد مردان فهمیده و همین عقلهای بیدار جامعه است، که در کنار مشتهای گره‫ کرده‫ای که شعار “مرگ بر دیکتاتور” سرمی‫دهند، در پی بیداری جامعه، وآگاه کردن آن به تعالیم زنده و سازنده دین مبین اسلام، و رها ساختن عقلها از قید و بند مذهبی که آخوندهای جاه طلب و شهوتران صیغه‫ای صفوی برای مردم تراشیده‫اند، و عقلها را در چهارچوب مرده پرستی و نوحه سرائی وروضه خوانی، ولعن و نفرین به گذشتگان زندان نموده‫اند، هستند.

امروز که بت ولایت فقیه در ایران زمین شکسته شده است، و قداست دروغین آخوندها زیر پای عقلهای آزادمنش افتاده است. جای دارد جامعه‫ی ما، و جوانان پرشور به ندای آزادی قرآن و مدرسه‫ی کرامت و عزت آن لبیک گویند و در سایه قرآن جامعه‫ای نمونه والگویی زنده از آزادی به بشریت تقدیم دارند..

 

 

 

مقاله پیشنهادی

فواید مطالعه

۱- دور شدن وسوسه‌ها و غم واندوه. ۲- پرهیز از فرو رفتن در کارهای بیخود …