- دکتر/ علیرضا دلیری
شکارچی سگ خود را بدنبال خرگوشی رها کرد. هر چند سگ درپی خرگوش دوید نتوانست آنرا شکار کند. سگ هس هس زنان از خرگوش پرسید: چطور توانستی از من سبقت بگیری، در حالیکه من از تو سریعتر و قویترم؟! خرگوش در جواب گفت: چونکه من بخاطر خودم میدوم و تو بخاطر کسی دیگر…
تاریخ حتی یک مثال از مادری که فرعونی زائیده باشد ندارد! پس چه کسی فرعونها و دیکتاتورها و استبدادگران را میزاید؟!
با یک دید گزرا بر تاریخ بشر و بافت جامعهها و سنجش ملتها درمییابیم که همهی استبدادگران تاریخ زائیده رحم تودهی مردم مستضعف هستند!..
هرگاه ملتی کمر ذلت خم کرد، سودجوئی برپشت او سوار شده شروع به ادعا تراشی و قدرت نمائی میکند. و هرگاه آن ملت در زیر زنجیر ذلت احساس راحتی کند، و لباس بردگی را بر تنش زیبنده بیند. سودجوی مستبد ادعای فرعون بودن و دیکتاتوریت و نهایتا حتی ادعای خدائی نیز میکند!..
این است تنها زایشگاهی که دیکتاتور به جامعهی بشریت تقدیم داشته است..
از اینروست که ادیان آسمانی همواره روح آزادی و آزادمنشی را همراه با عدالت وبرابری به جامعههای بشریت وحی میکردهاند.
و دین اسلام در اولین پیامهای خود گوش مستبدین فلک را کر نمود و به صراحت اعلام داشت که؛ انسان موجودی است با کرامت و شرافت و خداوند او را در کالبد عزت آفریده است و کسی حق ندارد او را به بردگی بگیرد.
( وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً ) (سوره إسراء آیه ۷۰)
{ ما آدمیزادگان را ( با اعطاء عقل ، اراده ، اختیار ، نیروی پندار و گفتار و نوشتار ، قامت راست ، و غیره ) گرامیداشتهایم ، و آنان را در خشکی و دریا ( بر مرکبهای گوناگون ) حمل کردهایم ، و از چیزهای پاکیزه و خوشمزه روزیشان نمودهایم ، و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان دادهایم .}
هدف این مقاله در درجهی اول نقد و بررسی حکومتهای مستبد نیست، بلکه بیدار کردن وآگاهی بخشیدن به توده و ملتها، وداد کشیدن بر سر عقلهای سرمست و خواب آلود است تا از خواب غفلت بیدار شده همه با هم و یکصدا در مقابل هر زورگو و ستمگر و مستبد و دیکتاتور و استعمارگری قد علم کنند.
و چه خوش سروده است دکتر علی شریعتی:” نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟ نمی خواهم بدانم کوزهگر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ؟ ولی بسیار مشتاقم ، که از خاک گلویم سوتکی سازد… گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی ، دَم گرم خودش را بر گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد . بدین سان بشکند در من ، سکوت مرگ بارم را …!! “.
جایگاه آزادی و ایمان به آن در دین آسمانی تا بدانجاست که خداوند حتی به پیامبرانش این اجازه را نمیدهد که مردم را با زور نیزه و شمشیر و قدرت و قلدری به عبادت و بندگی پروردگار و آفریدگارشان بخوانند.
( لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ) ـ سوره بقره آیه ۲۵۶ ـ.
{ هیچ اجبار و اکراهی در ( قبول ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است ، بنابراین کسی که از طاغوت ( شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند ) نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد ، به محکمترین دستاویز درآویخته است ( و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و ) اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و دانا است ( و سخنان پنهان و آشکار مردمان را میشنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد ) .}
به عبارتی دیگر انسان آزاد آفریده شده است و خودش در کمال آزادی و اراده و اختیار خود هر راهی را که میخواهد برمیگزیند و در نهایت خود او باید جوابگوی اختیار خود و استفادهی درست یا نادرست از عقل و سایر قدرتها و نعمتهای الهی باشد.
و در زمینهی حکومترانی اسلام اساس و پایهی استقرار و امنیت عمومی و همه جانبهی جامعه را درپایبندی به عدالت معرفی نموده است..
( إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعاً بَصِیراً ) ـ سوره نساء آیه ۵۸ـ.
{ بیگمان خداوند به شما ( مؤمنان ) دستور میدهد که امانتها را به صاحبان امانت برسانید ، و هنگامی که در میان مردم به داوری نشستید این که دادگرانه داوری کنید . ( این اندرز خدا است و آن را آویزه گوش خود سازید و بدانید که ) خداوند شما را به بهترین اندرز پند میدهد ( و شما را به انجام نیکیها میخواند ) . بیگمان خداوند دائماً شنوای ( سخنان و ) بینا ( ی کردارتان ) بوده و میباشد ( و میداند چه کسی در امانت خیانت روا میدارد یا نمیدارد ، و چه کسی دادگری میکند یا نمیکند ) }
تنها در سایه عدالت است که هر شهروندی به حقوق خود دسترسی پیدا میکند، و در سایهی عدالت مفاهیمی چون تکافل و تکامل اجتماعی رشد خواهند کرد و شهروندان چون اعضای یک جسم در کنار هم رشد میکنند، و آنچه فردوسی از مفاهیم اسلام ترجمه کرده نشانگر آن است:
بنی آدم اعضای یکد یگرند. که در آ فرینش زیک گوهرند.
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
وبرای رسیدن به عدالت اسلام با همهی مفاهیم فردسالاری، و استبداد، و حکومت یک شخص یا حزب بر تودهی مردم در ستیز بوده، و راه تحقق یافتن عدالت و استقرار را در نظام شورائی دانسته است.
( وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ) ـ سوره شورى آیه ۳۸ ـ.
{ و کسانیند که دعوت پروردگارشان را پاسخ میگویند ، و نماز را چنان که باید میخوانند ، و کارشان به شیوه رایزنی و بر پایه مشورت با یکدیگر است ، و از چیزهائی که بدیشان دادهایم ( در کارهای خیر ) صرف میکنند .}
و این همان چیزی است که تجربهی زندگی بشر آنرا در این مثال عربی خلاصه کرده است. (الظلم إن دام دمر.. والعدل إن دام عمر)
ظلم و ستم اگر دوام بیاورد باعث تباهی میشود، و عدل و دادگری اگر دوام داشته باشد باعث عمران و سازندگی میگردد!
از اینروست که اسلام همواره روح مقاومت وعزت و کرامت را به افراد جامعه تزریق میکند. مؤمن در دیدگاه اسلامی بنده و تابع فرمان الهی است، و بردگی و غلامی هیچ انسانی را نباید بپذیرد. و از دیدگاه این دین آزادمنش و برده ستیز، و ویرانگر کاخهای استبدادگران، و این دینی که پوزه دیکتاتورها و فرعونهای مستبد را همیشه بخاک مالیده است. مظلوم و ستمدیدگانی که با پذیرفتن ذلت و خواری باعث میشوند انسانهایی سودجو و جاه طلب بر گردن مردم سوار شوند مورد نکوهش قرار گرفته، با همان آتشش که سزای ظلم فرعون صفتان است مجازات میشوند!
در مورد ظالم ستمگر و مستبد میگوید: ( فَأَمَّا مَن طَغَى* وَآثَرَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا * فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ) ـ سوره نازعات آیه ۳۷- ۳۹ ـ.
{ امّا آن کسی که طغیان و سرکشی کرده باشد . و زندگی دنیا را ( برگزیده باشد و بر آخرت ) ترجیح داده باشد . قطعاً دوزخ جایگاه ( او ) است .}