.
بسم الله الرحمن الرحیم
از بزرگترین گناهانی که موجب نافرمانی خداوند سبحان می شود کفر به اوست. و آن در مرتبه ای از گناهان است که بالاتر از آن گناهی دیگر وجود ندارد و کافر در ترازوی الله سبحانه و تعالی پست ترین و پایین ترین منزلت را دارد. رسول الله ج می فرماید:||لَوْ کَانَتْ الدُّنْیَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَهٍ مَا سَقَى کَافِرًا مِنْهَا شَرْبَهَ مَاءٍ||[۱] (اگر دنیا نزد خداوند به اندازه بال پشه ای ارزش داشت کافران از آب آن به اندازه یک جرعه نیز نمی نوشیدند.)
به همین خاطر جزو رحمت خداوند نسبت به بندگانش این است که ایمان را بر آنها واجب گرداند و آنها را از کفر و عواقبش ترساند. و برای آنها آنچه که کافر از عذاب همیشگی به سویش در آینده ای نزدیک دچار می گردند، بیان داشت. و این ترساندن از کفر فقط در حق کافر نمی باشد بلکه شامل مسلمان نیز می گردد از آن جهت که شریعت اسباب کفر و مرتد شدن از اسلام را بیان داشته و حتی مسلمانان را هم از آن برحذر می دارد و او را بر محافظت دینش وامی دارد که آن با ارزشترین چیزی است که مالک شده است. پس شریعت بیان داشته که سخت ترین و بزرگترین چیزی که باعث کفر می گردد کفر جحود و انکار می باشد. مانند کفر کافرانی که وجود خداوند سبحان را نفی نمودند و گفتند: خدایی وجود ندارد و حیات تنها همین زندگی مادی است. ایشان به وجود پروردگار اعتراف نمی کنند و به خداوند ایمان ندارند و زندگی از دیدگاه آنان همین گردش روزگار است و در اثنای این گردشها دسته ای هلاک می شوند و تعدادی تا زمانی مشخص زنده می مانند تا اینکه حیات آنها به پایان میرسد و به هلاکت می رسند. و اینگونه فهم کردند که زندگی دلقکی است که روح ندارد و با این منطق بر انسان حکم کردند و در ساده لوحی مطلق خود را به گمراهی زدند درحالیکه هر انسانی نیاز به دینداری را احساس می کند و خدایی که او را بپرستد و به او تقرب جوید.
با منطقشان با این داعی فطرت و عقل مخالفت کردند و موجودی بدون آفریننده و ساخته شدهای بدون سازنده را اثبات کردند و آن را به بوجود آمدن تصادفی و اتفاقی ارجاع دادند. داخل در حصار و دیواری شدند که معقول و منطقی نیست کسی در آن را وسیع گرداند. در حالیکه آن از مبتدی ترین و ابتدایی ترین چیزهایی است که به وسیله آن کودکان قبل از بزرگترها به آن باور دارند که همانا به وجود آمده نیاز به وجود آورنده و ساخته شده نیاز به سازنده دارد. سرگین دلالت بر شتر و اثر دلالت بر مسیر دارد. و این مخلوقات با این کمال و نظام هماهنگ دلالت بر خداوند حکیم و خبیر دارد.
و از اقسام کفر جحود و انکار تکذیب و به دروغ دانستن آنچه به ضرورت دانسته میشود که جزو دین است یا به مفهوم واضح تر دروغ دانستن آنچه که به طور قطعی به دین نسبت داده شده است. مثلاً کسی واجب بودن نماز، روزه ماه رمضان، زکات، یا واجب بودن جهاد یا مانند اینها را بدون عذر شرعی تکذیب کند کافر شده زیرا قرآن که بر فرض و واجب بودن آن دلالت دارد را تکذیب کرده است.
علما در این مورد بدون هیچ اختلافی اتفاق نظر دارند. قاضی عیاض می گوید:”… و همچنین هرکس قاعده ای از قواعد شریعت را تکذیب و انکار نماید و آنچه را که حالت تواتر دارد مانند واجب بودن نمازهای پنجگانه را انکار نماید قاطعانه تکفیر می کنیم.”[۲]
از سببهای کفر: دشنام دادن چیزهای با اهمیت در شرع و تحقیر کردن آن مانند دشنام دادن به الله جل و علا، دشنام دادن به رسول الله ج ، دشنام دادن به ملائکه کرام، یا لگدمال کردن قرآن و پرتاب کردن آن در نجاسات که همه اینها از اسباب کفر می باشد. قاضی عیاض می گوید:” بدان هرکس قرآن یا ورقهای آن یا چیزی از آن را خوار نماید یا آن دو را دشنام دهد… آن شخص نزد اهل علم کافر است.”[۳]
از اسباب کفر همچنین: شک نمودن در حکمی از احکام خداوند یا خبری از اخبار او، مانند کسی که در زنده شدن، محشور گردیدن، بهشت و جهنم شک کند یا در واجب بودن نماز، روزه، حج و زکات که از اموری هستند که بر مؤمن واجب است تا به آنها ایمان قاطع داشته باشد، شک نماید در حالیکه الله سبحانه و تعالی ایمان مطمئنی که با شک مخلوط نشده باشد را مدح می کند:*إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ&[4] «همانا ایمانداران کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان دارند سپس دچار شک و تردید نمی شود و با مال و جانشان در راه الله جهاد می کنند آنها به حقیقت راستگویانند.» و رسول الله ج می فرماید: ||أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنِّی رَسُولُ اللَّهِ لَا یَلْقَى اللَّهَ بِهِمَا عَبْدٌ غَیْرَ شَاکٍّ فِیهِمَا إِلَّا دَخَلَ الْجَنَّهَ||[۵] «شهادت می دهم که هیچ معبود برحقی جز الله نیست و من رسول خدا هستند و بنده ای به وسیله این دو خدا را ملاقات نمیکند در حالیکه شک و شبهه ای در تصدیق آن دو ندارد مگر اینکه داخل بهشت می شود.»
و از جمله اسباب کفر همچنین استهزاء و به مسخره گرفتن هر چیزی از دین می باشد. الله تعالی می فرماید: *وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآَیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ (۶۵) لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ&[6] «و اگر از ایشان بپرسی مسلماً خواهند گفت ما فقط شوخی و بازی می کردیم بگو آیا خدا و آیات او و پیامبرش را به ریشخند میگیرید؟ بهانه نیاورید شما بعد از ایمانتان کافر شدید». شیخ الاسلام ابن تیمیه در کتاب”الصارم المسلول علی شاتم الرسول” می گوید:«این نص در مورد این است که استهزاء به الله، آیات و رسولش کفر می باشد.» پس بر مسلمان واجب است از این پرتگاههای خطرناک دوری گزیند و هرکس خواست بازی و شوخی کند پس با دینش شوخی نکند.
اینها بعضی از انواع کفر بودند که می شود سخنی باشد که بر زبان جاری، یا اعتقادی که در قلب موجود، یا عملی که با جوارح انجام گیرد. و کفر در تمام اشکالش قبیح و زشت است در حالیکه آن اعتدا و درازدستی بر پروردگار سبحان است. بنابراین از حکمت باری تعالی این است که مجازات کفر را از سخت ترین و شدیدترین مجازاتها قرار داده است. بهشت بر کافر حرام است و ماندگاری و ابدی بودن در آتش جهنم را بر او واجب کرده است. و درخواست مغفرت و بخشش را بر او حرام کرده یا اینکه شفاعت کننده در حق او شفاعت کند. همه اینها نهایت عقوبت و سختی را می رساند زیرا این گناه در بالاترین درجات قباحت و زشتی میباشد.
[۱] أخرج الترمذی فی جامعه والضیاء فی المختاره وصححه الألبانی [۲] الشفا ۲/ ۱۰۷۳ [۳] الشفا ۲/۱۱۰۱ [۴] حجرات ۱۵ [۵] رواه مسلم [۶] توبه ۶۵- ۶۶