پس این تصور غلط به عقیدهی بسیاری از مسلمانان نا آگاه لطمه میزند و آن هم اینکه برای خود چنین قرار میدهند که خداوند بدون اسباب کار میکند و اگر چیزی به اسباب ربط داده شد چنین تصور میکنند که خداوند در آن دخالتی ندارد. فرض کنیم که از بارش باران سخن میگویند و همانگونه که قرآن نیز میفرماید نور خورشید بر آب میتابد و بخار از آن تشکیل شده و باد آن را میبرد و در یک فضایی سرد شده و (در اثر فرآیند معین) دوباره پس از تبدیل به آب به پایین سرازیر میشود و وقتی این موضوع را تبیین میکنیم که اسباب روشنی برای آن پیدا میشود دیگر آنها تصور میکنند که خداوند در اینجا حذف شده است! و میگویند که دیگر خداوند در اینجا چه کاره است؟! و بسیاری از آنان که ناآگاهاند[۱] بعضاً اندوهگین یا ناراحت هم میشوند!.
گویا (تصور کردهاند که) قرار است اگر خدا کاری انجام دهد آن را بیبرنامه و بینظم و درهم و بدون محاسبه انجام دهد! و در هرجا که برنامه و نظم بود دیگر خدا در آنجا وجود ندارد! در حالی که خداوند کارها را با نظم انجام میدهد. اگر درک چنین چیزی برایشان مشکل است پس چرا ملاحظه نمیکنند که خدا در عین حالی که میتواند به یک باره کومهای خاک را به انسان تبدیل کند میبینیم که چه نظمی برای آن قرار داده است. مواد غذایی به درون معده راه یابند و بعد از آن چکیدهای به وجود آید و به نطفه تبدیل شود و از نطفه که تازه آن هم چکیدهای درونش میباشد و موجودی جاندارمانندِ بسیار کوچک[۲] است که میرود و با نطفهی دیگر (نطفهی زن) ترکیب میشود و سپس حالت خونی پیدا میکند و پس از مدتی حالت گوشتی و استخوان و دوباره گوشت بر روی استخوان و سپس پوست و تمام اجزاء و اعضای بدن انسان کامل میشود و در این موقع یک انسان میشود.
پس میبینیم با این حال که خداوند میتواند از نیستی و هیچ، انسانی را بیافریند اما باز هم این اسباب و مقدمات را برایش فراهم میکند. اینها شیوهی کار خداوند است که دیگر در چیزهایی از این قبیل اگر اشکالی و سوالی به وجود آید باید به یاد آورد که خداوند کارش فقط این نیست بلکه در هرکجا که اسباب و نظم وجود داشت در آنجا خداوند کار میکند[۳] چون این کارها هستند که به اسباب نیازمند هستند.
(در این مورد امکان دارد این شبهه مطرح شود که در مسألهی اسباب و مسببات) تمام کارها توسط شخص و اسباب انجام میگیرند نه از طریق خداوند! پس دیگر چرا خداوند آن را به خود نسبت میدهد که ما این کار را انجام میدهیم؟!.
نمونهی این سوال را ما پیشتر پاسخ گفتیم. در جواب این مورد باید گفت که ما باید به اصل باز گردیم. خداوند طرحی را برای خلق این عالم میریزد که در این عالم برای هر موجودی سببی قرار میدهد. یکی از اجزای آن طرح نیز آن است که مقرر میکند هر آنکه برای رسیدن به ثروت تلاش میکند به ثروت دست یابد و هرکس نیز تلاشی نکرده است نیز به ثروتی دست نیابد.
[۱]– حتی گاهاً کسانی که به اصطلاح خود را به عالِم و دانشمند میدانند.
[۲]– اسپرم.
[۳]– و همانگونه که میدانیم تمام عالم بر نظم استوار است و علم و دانش کنونی هم این موضوع را تصدیق میکند. پس این جاست که مفهوم این جمله درک میشود. (مترجم)