اولا؛ حدیث جز از طریق او روایت نمیشود، و از طرفی حدیث وی با قواعد معلوم و مسلم شرعی مخالف باشد. (قواعد معلوم شرعی عبارتند از قواعدی که علما از مجموع نصوص شرعی استنباط کردهاند، مانند قاعده ی: «اصل بر برائت ذمه است»).
دوما؛ راوی در کلام عادی خود به کذب شناخته میشود، اما کذب و دروغ او در احادیث نبوی ظاهر نشده است.
مثال برای حدیث متروک:
حدیث عمرو بن شَمِر الجُعفی کوفی از جابر از ابی طفیل از علی و عمارب که گفتند: «کان النبی صلی الله علیه وسلم یقنت فی الفجر ویکبر یوم عرفه من صلاه الغداه، ویقطع صلاه العصر آخر أیام التشریق».
یعنی: پیامبر ج (همواره) در نماز صبح قنوت میخواندند، و در روز عرفه از نماز صبح تکبیر میخواندند و تا نماز عصر آخرین روز ایام التشریق (سه روز بعد از عید قربان) ادامه میدادند. امام نسایی و دارقطنی و غیر آنها نیز دربارهی عمرو بن شمر گفتهاند که او متروک الحدیث است. (میزان الاعتدال، ج۳ص۲۶۸).