هوی شهوات و معاصیی است که نفس انسان به سوی آنها میل میکند. در قرآن کریم، هوی در هر جایی وارد شده مورد مذمت واقع شده است. اختلاط هوی با قلب موجب تبعیت از امور باطلی میشود که نفس آنها را آرزو میکند و نیز موجب ترک حق و دشمنی با اهل حق میگردد و در نتیجه، صاحب هوی به اختلاف مذموم با اهل حق وارد میشود، آنچنان که چنین موردی برای یهودیان با پیامبر صلی الله علیه وسلم روی داد. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَکَانُواْ مِن قَبۡلُ یَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَهُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡکَٰفِرِینَ٨٩﴾ [البقره: ۸۹]، «قبلاً (هنگامی که با مشرکان به جنگ و یا نزاع لفظی برمیخاستند، میگفتند که خدا ایشان را با فرستادن آخرین پیامبری که کتابشان بدان نوید داده است، یاری خواهد داد و) امید فتح و پیروزی بر کافران را داشتند، اما وقتی که آنچه که میشناختندش بر ایشان نازل شد، بدان کفر ورزیدند؛ پس لعنت خداوند بر کافران (چون ایشان) باد». آنان حق را میدانستند و میشناختند و منتظر ظهور پیامبر صلی الله علیه وسلم بودند، اما زمانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم ظهور کرد و از غیر طایفهای بود که آنان میخواستند، از او اطاعت نکردند و به او ایمان نیاوردند. گاهی چنین اخلاق مذمومی در میان مسلمانان هم روی میدهد و از جمله صورتها و شکلهای آن، این است که برخی از مسلمانان فقط سخنِ شخص و طایفه و مذهبِ معینی را قبول میکنند و برخی تنها ریاست فردی را میپذیرند که از طایفه یا مذهب معینی باشد.
۴۰۲- از دیگر اشکال هوی، میل به ظهور و غلبه بر دیگران است که گاهی این امر فرد را به دروغ میکشاند و شیطان باب تأویلات فاسد را برای او باز کرده، در دیدِ او زینت میبخشد و چنین به او القا میکند که وی این کار را فقط جهت حمایت از دین و از سرِ غیرت دینی انجام میدهد؛ اما حقیقت این است که رها ساختن نفس از هوی کاری دشوار است، اما محال نیست و بر شخص مسلمان واجب است که دایماً مراقب خود باشد تا هیچ گونهای از هوی به درون او رخنه نکند و اگر نتوانست آن را از نفس خود زایل نماید، حداقل باید از آن تبعیت نکند و با آن سر به مخالفت بردارد، زیرا تبعیت از آن گمراهی است؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ ٱللَّهِۚ﴾ [ص: ۲۶]، «و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف میسازد». و در حدیث شریف نیز آمده است: « لَا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یَکُونَ هَوَاهُ تَبَعًا لَمَّا جِئْتُ بِهِ»، «هیچکدام از شما مؤمن نخواهد بود مگر این که میل و هوایش تابع آن چیزی باشد که من آوردهام».