اساتید امام شافعی

اساتید امام شافعی

امام شافعی، علم و دانش را از تعداد زیادی از علماء و صاحب‌نظران اسلامی «مکه مکرمه»، «مدینه منوره»، «یمن» و «عراق» فرا گرفت که در ذیل بدان‌ها اشاره می‌گردد:

اساتید مکی

  1. مسلم بن خالد قرشی زنجی، امام اهل مکه (متوفی، ۱۷۹ه‍). وی اصالتاً از شام بود و او را به جهت «قرمزی» یا «سفیدی»اش به «زنجی»، ملقب نموده‌اند. امام شافعی قبل از اینکه به نزد امام مالک برای فراگیری «موطا» برود به نزد مسلم بن خالد آمد و فقه را از او آموخت.
  2. «سفیان بن عیینه بن میمون هلالی، محدث بیت الله الحرام» (متوفی، ۱۹۸ه‍).

وی فردی «اعور» بود (یعنی یکی از چشمانش، کور شده بود) که در طول زندگی با برکتش، هفتاد مرتبه به حج خانه‌ی خدا مشرف شده بود.

امام شافعی می‌گوید: «لولا مالک وسفیان، لذهب علم الحجاز»، اگر مالک و سفیان نمی‌بود، علم حجاز از میان می‌رفت.

  1. سعید بن سالم القداح.
  2. داود بن عبدالرحمن عطار.
  3. بدالحمید بن عبدالعزیز بن ابی زواد.

اساتید مدنی

  1. امام مالک بن انس بن مالک، امام دارالهجره (مدینه‌ی منوره) و متوفی ۱۹۷ ه‍.[۱]
  2. ابراهیم بن سعد الانصاری.
  3. عبدالعزیز بن محمد دراوردی.
  4. ابراهیم بن ابی یحیی الاسامی.[۲]
  5. محمد بن سعید بن ابی فدیک.
  6. عبدالله بن نافع الصائغ.

اساتید یمنی، عبارتند از

  1. مطرف بن مازن.
  2. هشام بن یوسف ابوعبدالرحمن، قاضی صنعاء و متوفی ۱۹۷ ه‍ .
  3. عمرو بن ابی سلمه (دوست امام اوزاعی).
  4. یحیی بن حسان (دوست و همدم لیث بن سعد).

و اساتید عراقی عبارتند از

  1. وکیع بن جراح بن ملیح ابوسفیان (متوفی ۱۹۷ه‍). وی در عصر خویش، یکی از محدثان بزرگ و نام‌آور عراق به شمار می‌آمد.
  2. حماد بن اسامه الکوفی ابواسامه (متوفی ۲۰۱ه‍).
  3. اسماعیل بن علیه البصری.
  4. عبدالوهاب بن عبدالمجید البصری.
  5. محمد بن حسن شیبانی.

این گروه از علما و فقها، از زمره‌ی مشهورترین اساتید امام شافعی در فقه و فتوا به شمار می‌روند. از این جهت برای ما براحتی مشخص می‌شود که امام شافعی با این گزینش خویش در انتخاب استاد، فقهِ اکثر مذاهبی را که در آن زمان رایج و متداول بود، فرا گرفته است.

وی فقه مالکی را از امام مالک، فقه اوزاعی را از «عمر بن سلمه»، فقه لیث بن سعد را از «یحیی بن حسان»، و فقه امام ابوحنیفه و شاگردانش را از امام محمد بن حسن شیبانی فرا گرفت.

امام شافعی با این ابتکار و نبوغش، توانست تا فقه مکه، فقه مدینه، فقه شام، فقه مصر و فقه عراق را در وجود خویش گرد آورد و از آن‌ها در حل مسائل و احکام دینی بهره گیرد.

وی فقهِ این مذاهب را با دیدی منتقدانه و کاوشگرانه دنبال کرد و به تجزیه و تحلیل آن‌ها پرداخت و از آن‌ها به عنوان راهنما در فهم مسائل دینی استفاده کرد، و هرگز هدفش از تحصیل و فراگیری فقهِ این مذاهب، تقلید رجال آن‌ها نبود، بلکه خودش پس از فراگیری فقه مذاهب، در پرتو قرآن و سنت و رعایت مصلحت و دفع مفسده، به رد و پذیرش آراء و نظریات و اجتهاداتِ اساتید خویش، که از مؤسسان مذهب شناخته می‌شدند پرداخت. [۳]

[۱]– پیشتر پیرامون بیوگرافی امام مالک، مطالبی با تفصیل بیان شد.

[۲]– تمام علما بر این امر متفق‌اند که «ابراهیم بن یحیی الاسامی» فردی معتزلی بود و این امر ضرری به امام شافعی نمی‌رساند چرا که وی فقط از او فقه و حدیث را آموخت نه اصول و مبادی دین را.

[۳]– الشافعی، حیاته و عصره، ابوزهره، ص ۴۱ و ۴۳ و کتاب الشهاوی فی تاریخ التشریع الاسلامی ص ۱۸۱، ۱۸۲

مقاله پیشنهادی

امام غزالی و حب‌ جاه

در احیاء العلوم عنوانی به نام «بیان سبب کون الجاه محبوباً بالطبع حتی لا یخلو …