از میکروب تا شیطان … !!!(۲)

پس آنهایی که جنهای بد ـ یا شیطانها ـ را میکروب معرفی می کنند در واقع اطلاع کافی از مسائل علمی وفهم درست دین نداشته با وجود خواندن آیه “… وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا([۱]) یا بخود مغرورند، ویا از بیماری احساس کمی رنج می برند!

آیا آنها می گویند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم برای هدایت میکروبها نیز آمده بود، واین میکروبها روز قیامت مورد بازجویی خداوند قرار خواهند گرفت، وبرخی از آنها که مفید بودند به بهشت خواهند رفت وبرخی دیگر که مضر بودند در آتش جهنم به سزای اعمالشان خواهند رسید؟!!

بهر حال قصه کوتاه کنیم که این مرحله زمانی از عمر بشریت با بروز حرکتهای اسلامی ونهضتهای بیداری اسلامی در جهان اسلام بسرعت طی شد واسلام مایه افتخار قرار گرفت وحتی دنیای غرب مجبور شد که برای سر وسامان دادن جامعه خویش به اسلام متوسل شود. وجالب اینجاست که قوانین مدنی در بسیاری از کشورهای غربی چون فرانسه وسوید بر گرفته از فقه اسلامی است، وجالبتر اینکه برخی از کشورهای اسلامی چون مصر وکشورهای مغرب عربی قوانین مدنی خود را از فرانسه دیکته کرده، وپاکستان “اساسنامه محتسب” ـ داروغه گری ـ خود را از کشور سوید تقلید کرده است غافل از اینکه آن برگرفته از فقه اسلامی است. به عبارت دیگر اسلام ما پس از تسخیر وسیطره بر غرب دوباره در لباسی غربزده وکروات به گردن آویزان برایمان ارسال می گردد وچون جنس خارجی است ما بر آن بوسه زده، چشم بسته وبا افتخار به اینکه ما نیز چون غربیها آزادمنش وفهمیده وپیشرفته هستیم آنرا به اجرا در می آوریم!!

در هر حال این طرز تفکر در دنیای اسلام تا حدود بسیاری عوض شده واین دیدگاههای بیمار گونه به افتخار وخود شناسی بدل گشته مگر در گوشه وکناری که خورشید پس از غروب در همه جا تازه در آنجا طلوع می کند (!) واین همان لطیفه را در ذهنها یاد آور می شود که از یک فرانسوی که در ماه محرم از ایران دیدن کرده بود، پس از بازگشت به کشورش در مورد شرق پرسیدند. از ایران وفرهنگ وتمدن واخلاق وآداب ورسوم ایرانیان بسیار تعریف کرد. ودر نهایت گفت با وجود همه اینها نظام مخابرات آنها بسیار متخلف بود در چهارده قرن پیش امام حسین در کربلا به شهادت نایل آمده ولی تازه خبرش به ایرانیها رسیده بود وداشتند به سر وصورت خود می زدند وعزا داری می کردند!

آنهایی که مسائل حل شده را از زیر خاکستر دوباره بیرون می آورند وبادی به گلو می اندازند وخود را نقل مجلسی می سازند تنها از جهالت ونادانی خود پرده برمی کشند.

  • کار از کجا عیب دارد؟!

در واقع مشکل اساسی ای که در پشت صحنه این اتهامات قرار می گیرد، انکار حقیقت “غیبیات” است که آن از چهار چوبه عقلانیت بدور از دیانت خارج است. ومشکلی که آن دسته از مسلمانان دلسوز ومتعصب بدان گرفتار بودند اینبود که سعی می کردند همه چیز را در حیطه محسوسات تعریف کنند، تا بگونه ای از اتهام باورهای غیبی ـ”غیبیات”ـ بیرون آیند. وهیچ بذهنشان  خطور نمی کرد که این پله پله تا خدا پیش خواهد رفت، چرا که دایره غیبیات یا باورهای پنهان بسیار واسع است،  از جن وشیطان وفرشته وبهشت وجهنم گرفته تا خداوند ادامه پیدا می کند. خداوند متعال در ابتدای سوره مبارکه بقره وقتی متقیان وپرهیزکاران را تعریف می کند می فرماید: ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ. الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ . وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ . أُوْلَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ (البقره/۲- ۵) ([۲]).

پس اولین صفت مؤمنان آنست که به غیب ودنیای پوشیده ای که قرآن از آن خبر داده ایمان دارند.

” ایمان به غیب مرحله ایست که با پشت سر نهادن آن انسان از مرحله حیوانیتی که در چهار چوبه تنگ محسوسات زندگی می کند بمرحله انسانیتی که درک می کند دنیا فراختر از آن چیزی است که در فضای محدود وتنگ حواس پنجگانه ـ واختراعات بشری که ادامه این حواسند ـ می گنجد. این در واقع انتقالی است بسیار بزرگ که تمامی دیدگاهها واندیشه های انسان در سایه آن نقش می بندند؛ دیدگاهش از حقیقت وجود وپیدایش وآفرینش وخلقت خود انسان، دیدگاهش از نیروهایی که در این کیان وجود دارند، احساسش از جهان وقدرت ونیرو وتدبیر واندیشه ای که در پشت آن قرار گرفته است. همچنین مدار زندگی او در زمین بر همین اساس پایه ریزی می شود، کسی نمی تواند انکار کند که بین انسانی که در چهار چوبه تنگ حواس پنجگانه اش زندانی است وانسانی که در جهان فراخ وگسترده ای که با بصیرت وعقلش دریافته زندگی می کند از زمین تا زمان فرق است. چرا که این شخص پژواک اندیشه هایش را از درون خود احساس کرده، دیدگاهش پرده زمان ومکان را پاره کرده پا از محدوده کوچک عمر خویش فراتر نهاده دریافته که پشت این جهان ظاهر وپنهان واقعیتی است بزرگتر از آن، که جهان از او سر چشمه پیدا کرده است، وحرکت وثباتش مدیون اوست، واقعیت پروردگار یکتایی که چشمها از درک او عاجز وعقلها از تصور او عاجزترند، … اما سعی در کشف فضای ما وراء عقلی که در چهار چوبه زندگی زمین ومحسوسات محصور است بدون کمک گرفتن از روح وبینش آگاه واحترام به محوطه “غیبیات” که خارج از توان عقل است.. سعی وکوششی است بیهوده که از پیش شکست خورده است: چونکه اولا در راستای کشف این فضای وسیله ای را انتخاب کرده ـ که همان عقل باشد ـ که از توان آن عاجز است. واز آنجهت بیهوده است که قدرتهای عقلی خود را در زمینه وکاری ضایع می کند که برای آن آفریده نشده است”([۳]).

زندگی در سایه ایمان به غیب کاملا شکل وشمایلی دیگر پیدا می کند چرا که ” ایمان وباور داشتن به غیب آن کیفیت وحالتی از قلب انسانی است که بر اساس آن فرد برای رسیدن به اهدافی پوشیده از چیزهایی دیدنی ومحسوس وظاهر در می گذرد. وبرای رسیدن به سعادت وخوشبختی اخروی بر سینه فائده های زودگذر دنیایی دست رد می زند. با وجود اینکه از دیدگاه ارزشهای دنیایی او در واقع صد در صد در ضرر وخسارت است، می بینیم که از آرامش خاطر واطمینان قلبی بی مانندی بهره مند بوده احساس دلهرگی وافسردگی ویا ناراحتی وشکست نکرده هیچ، لبخند پیروزی ورضایت خاطر بر لبان اوست! در واقع او به فضایی والاتر از تنگی ومفاهیم زیان وضرر دنیایی نظر انداخته، به افق بسیار دور دستی در بهشت برین خیره شده است. وبنا به دید عاشقان بهشت رفتار می کند! گرچه او با جسم وجانش در این دنیای خاکی است اما با روح وروانش در فضای نورانی بهشت سیر می کند. ودر حیرت زیبایی طبیعت بهشت ورودهای پر شور ومیوه های با صفا وآرامش وسعادت ابدی آن سر مست ومدهوش است!” ([۴]).

پس اگر انسان  مسلمان در حیطه افتخار آمیز ایمان زیست هرگز بادها وطوفانهای سرمست وتو خالی واتهامات جاهلانه وبی اساس او را در بر نخواهد گرفت ودر ایمان واندیشه قوی او خدشه ای پیدا نخواهد کرد…

 

 

([۱]) الاسراء ۸۵٫٫٫{ … از علم ودانش جز چیز بسیار اندکی به شما داده نشده است}.

([۲]) { این کتابی است که هیچ گمانی در آن نیست وراهنمای پرهیزگاران است. آن کسانی که به دنیای نا دیده باور می دارند، ونماز را به گونه ای شایسته می خوانند، واز آنچه بهره آنان ساخته ایم می بخشند. آن کسانی که باور می دارند به آنچه بر تو نازل گشته وبه آنچه پیش از تو فرو آمده، وبه روز رستاخیز اطمینان دارند. اینچنین کسانی هدایت ورهنمود خدای خویش را دریافت کرده وحتما رستگارند}.

([۳]) نگا: فی ظلال القرآن. سید قطب،ج/ ۱، ص/۳۹ـ۴۰، چ/ ۲۵ ـ ۱۹۹۶م.

([۴])  نگا: از جمله های ابو الأعلی مودوی در کتاب “شجره های سایه دار” نوشته حمیرا مودودی .

مقاله پیشنهادی

فواید مطالعه

۱- دور شدن وسوسه‌ها و غم واندوه. ۲- پرهیز از فرو رفتن در کارهای بیخود …