دیر آمدن به خطبه روز جمعه و بعد آن از شانهای مردم رد شدن که این حرام است و از آن نهی آمده است.
نخواندن دو رکعت تحیه المسجد در حالیکه به انجام آن امر شده است .
صحبت کردن در اثنای خطبه و یا خندیدن که اجری نمی رسد که هیچ بلکه گنهکار هم میشوند .
خوابیدن در اثنای خطبه با تکیه بر ستون یا دیوار یا همین طور در جای خود که این ناجایز است بلکه در حدیث صحیح در سنن آمده است کسی که احساس خواب نمود جایش را تغیر دهد .
حلقه زدن دستان بر زانوها که این در روز جمعه و در حال خطبه نهی آمده است .
ذکر کردن در حال خطبه و این بدعت است زیرا گوش دادن به خطبه خود نوعی ذکر است .
بلند کردن دستها و دعا نمودن که هیچ ثبوتی ندارد .
شروع نمودن مراسم جمعه با آیاتی چند از کلام الله و این هیچ صحتی ندارد و یک بدعت بسیار شنیع است که باید جلوی آن را رجال التوحید بگیرند .
امر کردن اجباری به خواندن سوره کهف و این جایز نیست زیرا بر صحت این روایت مرفوعش محل خلاف است و درست این است که بگوییم موقوفش از أبو سعید خدری ثابت است .
این گفته که روز جمعه تعطیلی است این صحیح نیست و در شرع از آن نهی شده است و حتی امام ابن حجر آنرا هم در فتح الباری بیان کرده است اگر روز جمعه روز تعطیلی است که هیچ کاری نشود پس چرا قرآن اجاره خرید و فروش بعد نماز داده است ؟؟؟؟
بی توجهی به دعا کردن روز جمعه که صراحتا در حدیث آمده است که اکثر اهل علم میگویند وقتش بعد نماز عصر تا مغرب است .
تکبیر گفتن با صدایی بلند یکی میگوید تکبیر بقیه میگویند الله اکبر این ها همه بدعت هستند و مذموم تکبیر محلش اینجا نیست بلکه در صحنه قتال است .
ترک کردن و غافل بودن از فضیلت دعای بعد عصر جمعه .