از حکم دادن به سرزمینی به دارالکفر بودن، از آن لازم نمیآید که دربارهی مسلمانان آنجا حکم به کفرشان داده شود، بلکه این از گفتههای غلات است و مسلکی از مسالک خوارج میباشد.
ابوالحسن اشعری این قول را از یکی از فرقههای خوارج نقل میکند: «ارازقه گمان کردند اینکه کسی که در دارالکفر اقامت کند کافر میباشد و جایز نیست برای او مگر خروج از آن سرزمین». انتها([۱])
و از خوارج بیهسیه و عوفیه نقل میکند اینکه میگویند: «زمانی که امام کفر کند رعیتش نیز کافر میشوند چه غایب باشند چه حاضر». انتها([۲])
زیرا که اصل بقای هر مسلمان بر اسلامش میباشد، روی هر زمینی و زیر هر آسمانی، تا اینکه ناقضی از نواقض اسلام را مرتکب شود، و آنچه که به یقین ثابت است با شک از بین نمیرود.
امام شوکانی میگوید: «بدانکه پرداختن به دارالاسلام و دارالکفر کم فایده میباشد -یعنی در حکم کردن بر ساکنانش- بخاطر آنچه که در مسالهی دارالحرب بیان کردیم، و اینکه کافر حربی در هر حالی مباح الدم و المال میباشد تا اینکه مسلمانی او را امان دهد، و اینکه مسلمان، مال و خونش با عصمت اسلام در دارالحرب و غیره محفوظ میباشد». انتها
[۱]– مقالات الإسلامیین: ۱/۸۸٫
[۲]– مقالات الإسلامیین: ۱/۱۹۲، ۱۹۴٫