گفتهی: «سپس آن را نسخ کرده است»، یعنی آن را مقید و تخصیص گردانیده است؛ چون سلف صالح مقید کردن و تخصیص دادن را نسخ مینامیدند وگرنه این آیه از محکمات است و نسخ – به معنای حقیقی نسخ – نشده است.
ضحاک میگوید: «هر مؤمنی عمل نیکی انجام دهد و از روی تقوا و ترس از خدا، این عمل را انجام ندهد، مزد عملش را زود در همین دنیا به او میدهیم».[۱] فراء این رأی را برگزیده است.[۲]
ابن قیم میگوید: «این رأی، راجحتر است. بر این اساس معنای آیه چنین است: هرکس با عمل صالحش زندگی این دنیا و تجمل آن را بخواهد».[۳]
گروه دیگری از علما میگویند: «این آیه دربارهی کفار نازل شده؛ چون خداوند در آیهی بعدی میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَیۡسَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ إِلَّا ٱلنَّارُ﴾ [هود: ۱۶]: «آنان کسانیند که در آخرت جز آتش دوزخ بهره و سهمی ندارند».[۴]
فرمودهی: ﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَیۡسَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ إِلَّا ٱلنَّارُ﴾ یعنی چون آنان جز برای زندگی این دنیا و تجمل آن، عمل صالح و خوب انجام ندادند.[۵]
دربارهی آیهی: ﴿وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا﴾ [هود: ۱۶]. برخی از مفسران گفته اند: «یعنی آنچه در دنیا انجام داده اند، در آخرت بر باد رفته است. یعنی ثواب و پاداشی ندارند؛ چون آنان در اعمالشان، آخرت را نخواسته اند بلکه فقط دنیا را خواسته اند و آنچه خواسته اند به تمامی در همین دنیا به آنان داده شده است. ﴿وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ﴾ [هود: ۱۶]. یعنی ذات عملش باطل است؛ چون برای راه صحیحی انجام داده نشده است و عمل باطل، ثواب و پاداشی ندارد.[۶]
اگر گفته شود: این آیه بر اساس قول اول، اقتضا میکند که مؤمنی که با کردارش، دنیا را خواسته، تا ابد در آتش دوزخ میماند، در جواب گفته میشود: همانا خدای سبحان سزای کسی که با کردارش، زندگی این دنیا و تجمل آن را میخواهد، بیان کرده و آن هم دوزخ است و از برباد رفتن و بطلان عملش خبر داده است. پس هر گاه عملی که به وسیلهی آن نجات مییابد، بر باد رود و باطل شود، دیگر چیزی برایش نمیماند تا به وسیلهی آن نجات پیدا کند. حالا اگر همراه او ایمانی باشد که با این ایمانش، زندگی این دنیا و تجمل آن را نخواسته باشد، بلکه هدفش از آن، خدا و سرای آخرت باشد، این ایمان در عملی که بر باد رفته و باطل شده، داخل نمیشود و این ایمان، او را از جاودانه ماندن در دوزخ نجات میدهد هر چند به سبب بر باد رفتن اعمالش که نجات و رستگاری مطلق در گرو آن است، داخل دوزخ بشود.
پس ایمان دو گونه است: ۱- ایمانی که مانع دخول در جهنم میشود. و آن ایمان فعال و کاملی است که باعث میشود اعمال و کردار مؤمن فقط برای خدای یکتا باشد و تنها رضای خدا مدنظر انسان باشد. ۲- ایمانی که مانع جاودانه ماندن در جهنم میشود البته در صورتی که مقداری ایمان در وجود شخص ریاکار باشد و اگر ذرهای در درونش نباشد، تا ابد در دوزخ میماند. پس این آیه حکم آیات نظیرش دربارهی تهدید به جهنم دارد. ابن قیم این گفته را اظهار داشته است.[۷]
(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز الحمید شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– ابن جریر در تفسیرش، ۷/۱۴ و ابن ابی حاتم در تفسیرش، ۶/۲۰۱۱ آن را روایت کردهاند.
[۲]– معانی القرآن، ۲/۶٫
[۳]– عده الصابرین، ص ۱۳۵٫
[۴]– همان.
[۵]– همان، ص ۱۳۶٫
[۶]– این سخن، کلام زمخشری در «الکشاف»، ۲/۳۶۴ میباشد.
[۷]– عده الصابرین، صفحات ۱۶۳- ۱۶۷٫