از جمله شرک این است که انسان در اعمال دینی‏ اش، دنیا را بخواهد (۲)

برخی از علما تصور کرده‌اند که این باب، مشمول ریا است و فقط برای تکرار آمده است. اما اینان اشتباه می‌کنند. منظور این باب، این است که انسان عمل صالح و نیکی را انجام می‌دهد و منظورش از انجام دادن آن عمل، دنیاست. مانند کسی که برای لباس راه راه و لباس مخمل و کرک‌دار و مانند آن جهاد می‌کند. به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه و سلم او را بنده‌ی این چیزها نامیده است. اما انسان ریاکار چنین نیست؛ چون او تنها به خاطر اینکه مردم او را ببینند و تعریف و تمجیدش بکنند و برایش احترام و تعظیم قایل شوند، کار نیکی انجام می‌دهد. کسی که به خاطر پول و لباس خز، مخمل و مانند آن، عمل صالحی انجام می‌دهد، عاقل‌تر از انسان ریاکار است؛ چون آن کس برای رسیدن به دنیا و تعلقات دنیوی عمل صالح انجام می‌دهد ولی انسان ریاکار به خاطر مدح، ستایش، شکوه و عظمت در نظر مردم، عمل صالح انجام می‌دهد. هردوشان، زیانکار و اهل خسران‌اند. از موجبات خشم خدا و عقاب دردناکش به خدا پناه می‌بریم.

درباره‌ی آیات: ﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰهَ ٱلدُّنۡیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِیهَا وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ ١۵ أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ لَیۡسَ لَهُمۡ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَٰطِلٞ مَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١۶﴾ [هود: ۱۵-۱۶]: «کسانی که خواهان زندگی دنیا و زیور و زینتش هستند، نتیجه‌ی اعمالشان را به‌طور کامل در دنیا به آنان می‌دهیم و در آن هیچ کم و کاستی نخواهند دید. چنین کسانی در آخرت بهره‌ای جز آتش ندارند و دستاوردهایشان در آنجا بر باد می‌رود و اعمالشان نابود می‌شود». ابن عباس می‌گوید: ﴿مَن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡحَیَوٰهَ ٱلدُّنۡیَا﴾ یعنی: هرکس ثواب و پاداش دنیا را می‌خواهد. ﴿وَزِینَتَهَا﴾ یعنی: مال دنیا، ﴿نُوَفِّ إِلَیۡهِمۡ﴾ یعنی: مزد اعمالشان همچون سلامتی و شادمانی در خانواده و ثروت و دارایی و فرزندان را به تمامی در همین دنیا به آنان می‌دهیم. ﴿وَهُمۡ فِیهَا لَا یُبۡخَسُونَ﴾ یعنی چیزی از آن کم داده نمی‌شوند. سپس آیه‌ی: ﴿مَّن کَانَ یُرِیدُ ٱلۡعَاجِلَهَ عَجَّلۡنَا لَهُۥ فِیهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِیدُ﴾ [الإسراء: ۱۸]: «هر کس که دنیای زودگذر (این جهان) را بخواهد (و تنها برای زندگی آن کار کند)، آن اندازه که خود می‌خواهیم و به هرکس که صلاح می‌دانیم، هرچه زودتر در دنیا بدو عطاء خواهیم کرد». آن را نسخ کرده است. نحاس این مطلب را در ناسخ خود روایت کرده است.[۱]

 

(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز الحمید شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– الناسخ و المنسوخ، اثر نحاس، ص ۱۷۱٫ او این روایت را از طریق جُوَیبر از ضحاک از ابن عباس روایت کرده است. جویبر، متروک بوده و ضحاک، از ابن عباس حدیث نشنیده است. پس این روایت، خیلی ضعیف است.

نحاس پس از تخریج این روایت می‌گوید: محال است که اینجا نسخی در کار باشد، چون این آیه خبر است و در اخبار، نسخ صورت نمی‌گیرد و اگر در اخبار نسخ جایز بود، حق از باطل و راست از دروغ، شناخته نمی‌شد و جایز بود که کسی بگوید: فلانی را دیدم و سپس بگوید: آن را نسخ کردم و او را ندیدم!».

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …