امام احمد از محمود بن لبید به طور مرفوع روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إذا أحب الله قوماً ابتلاهم، فمن صبر فله الصبر، ومن جزع فله الجزع»[۱] «هرگاه خدا جماعتی را دوست بدارد آنان را گرفتار بلا و مصیبت میگرداند. هرکس صبر پیشه کند [ به نفعش است ] و برایش صبر است و هرکس بیتابی و بیقراری کند [ به زیانش است] و فقط بیتابی و بیقراری برایش میماند»: منذری میگوید: «راویانش ثقهاند[۲]».
فرمودهی: (إن عظم الجزاء مع عظم البلاء) یعنی بلا و مصیبت هر کس عظیمتر باشد، جزا و پاداشش عظیمتر است. پس عظمت و بزرگی و فراوانی پاداش با عظمت و بزرگی بلا و مصیبت از نظر کیفیت و کمیت دقیقاً به اندازهی هم هستند.
میگویم: از آنجا که پیامبران † از همهی مردم اجر و پاداش بیشتری داشتند از این رو از همهی مردم بلا و مصیبت بیشتر و سختتری داشتند. همان طور که در حدیث سعد آمده که از پیامبر صلی الله علیه و سلم سؤال شد: «أیُّ الناس أشد بلاء؟»: «چه کسی بلا و مصیبت سخت تری دارد؟» آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «الأنبیاء، ثم الأمثل، فالأمثل، یبتلی الرجل على حسب دینه؛ فإن کان فی دینه صلباً؛ اشتد بلاؤه، وإن کان فی دینه رقه، ابتلی على قدر دینه، فما یبرح البلاء بالعبد حتی یترکه یمشی على الأرض وما علیه خطیئه»: «پیامبران، پس از آنان به ترتیب کسانی که بیشتر به پیامبران شباهت دارند. هرکس به تناسب دین )و میزان تعهدش(، دچار بلا و مصیبت میشود و مورد ابتلا و آزمایش قرار میگیرد. اگر در دینش سخت و محکم باشد، بلا و مصیبتش سخت و زیاد میشود و اگر در دینش نرمی باشد به اندازهی دین و میزان تعهدش دچار بلا و مصیبت میشود. پس بندهی خدا همیشه دچار بلا میشود تا جایی که روی زمین راه میرود در حالی که گناهی بر گردنش نیست [ و کاملاً بیگناه میماند ]». دارمی، ابن ماجه و ترمذی این حدیث را روایت کردهاند و ترمذی آن را صحیح دانسته است[۳].
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– امام احمد در «المسند» ۵/۴۲۷ و ۴۲۹ و بیهقی در «شعب الإیمان» به شمارهی ۹۷۸۴ آن را روایت کردهاند. اسناد این حدیث، حسن بوده و به کمک شواهدش صحیح است. هیتمی در «الزواجر» ۱/۳۱۵ این حدیث را صحیح دانسته است.
[۲]– الترغیب و الترهیب ۴/۱۴۲٫ همچنین حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «فتح الباری» ۱۰/۱۰۸ این گفته را اظهار داشته است.
[۳]– طیالسی در مسندش ش ۲۱۵، عبد بن حُمید در مسندش شمارهی ۱۴۶، امام احمد در «المسند» ۱/۱۸۵ و ۱۷۲، دارمی در سننش ۲۷۸۳، ابن ماجه در سننش، ش۴۰۲۳، ترمذی در سننش، ش۲۳۹۸، نسائی در «السنن الکبری» ش۷۴۸۱، ابن حبان در صحیحش ش۲۹۰۱، حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» ۱/۴۱ و دیگران این حدیث را روایت کردهاند. این حدیث صحیح بوده و ترمذی دربارهاش میگوید: «حدیثی حسن صحیح است». حاکم، ابن حبان، طحاوی، ضیاء مقدسی، ذهبی و دیگران این حدیث را صحیح دانستهاند.