موسی، از پروردگارش خواست تا نگذارد که مردم علیه او سخن بگویند؛ خداوند عز وجل فرمود: «ای موسی! من، این تضمین را برای خود نکردهام؛ من، مردم را میآفرینم و به آنها روزی میدهم و آنها مرا دشنام میدهند و به من ناسزا میگویند»!!
در حدیث صحیح از پیامبر ج روایت شده است که فرمود: «خداوند عز وجل میگوید: آدمی زاد، مرا دشنام میدهد و به من ناسزا میگوید؛ حال آنکه او را نسزد که چنین کند؛ دشنام دادن او به من، این است که روزگار و زمانه را دشنام میدهد، در حالی که من، زمانه را میچرخانم و آنگونه که بخواهم شب و روز را به گردش در میآورم؛ ناسزا گفتنش به من، اینست که به من همسر و فرزند نسبت میدهد و حال آنکه من همسر و فرزندی ندارم».
تو، هرگز نمیتوانی زبان مردم را گره بزنی و نگذاری که آبرویت را بریزند؛ اما میتوانی کار خوب انجام دهی و از سخن و انتقاد آنان دوری نمایی.
حاتم میگوید:
وکلمه حاسـد من غیر جـرم | سمعت فقلت مرّی فانفـذینی | |
وعـابوهـا علیّ ولم تعـبنی | ولم ینـد لهـا أبـداً جـبیـنی |
«سخن کینه توز و حسود رادر باره خودم شنیدم. بیآنکه جرمی مرتکب شده باشم؛ پس گفتم: مرا بشکاف و برو.
آنها، این سخن را بر من عیب گرفتند، اما برایم عیبی نشد و هرگز به خاطر آن سرافکنده نشدم».
دیگری میگوید:
ولقد أمرّ علی السفینه یسبّنی | فمضیــت ثمه قلت لا یعنینـی |
«از کنار بیخرد عبور میکنم در حالی که مرا دشنام میدهد؛ اما گذشتم و با خود گفتم که منظورش من نیستم».
دیگری میگوید:
إذا نطــق السـفیـه فـلا تجـبـه | فخـیـر من إجابتـه السـکـوت |
«وقتی انسان بیشعور و نادان، سخنی گفت، جوابش را مده؛ چون سکوت کردن از جواب دادنش بهتر است».
انسانهای فرومایه، فرهیختگان و انسانهای برجسته را چالشی جدی فرا روی خود میبینند.
إذا محـاســنی اللائی أدل بها | کانت ذنوبی فقل لی کیف أعتذر |
«خوبیهایم که بدان افتخار میکنم، گناه من است؛ پس به من بگو: چگونه میتوانم عذرخواهی کنم»؟!
اغلب ثروتمندان در پریشانی و اضطراب بسر میبرند؛ وقتی بهره و سودشان بالا میرود، فشار خون آنها، پایین میآید. ﴿وَیۡلٞ لِّکُلِّ هُمَزَهٖ لُّمَزَهٍ ١ ٱلَّذِی جَمَعَ مَالٗا وَعَدَّدَهُۥ ٢ یَحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ ٣ کَلَّاۖ لَیُنۢبَذَنَّ فِی ٱلۡحُطَمَهِ ۴﴾ [الهمزه: ۱- ۴] «وای به حال هر که عیبجو و طعنه زن باشد! همان کسی که دارایی فراوان را گرد میآورد و آن را بارها و بارها میشمارد و گمان میبرد که داراییش، به او جاودانگی میبخشد. هرگز (چنین نیست)! او، بدون شک به دوزخ افکنده میشود».
یکی از ادیبان غرب، میگوید: کار درست انجام بده و سپس به تمام انتقادهای بیارزش پشت کن!
یکی از تجربههای مفید، این است که به سخن یا شعری که تو را مورد انتقاد قرار میدهد، توجه نکن و پاسخ آن را مده؛ چون تحمل یعنی دفن عیبها و بردباری یعنی عزت؛ سکوت، دشمنان را شکست میدهد و گذشت، مایه پاداش و شرافت است. نیمی از کسانی که ناسزاگویی به تو را شنیده و خواندهاند، آن را فراموش کردهاند و نیمی دیگر از مردم آن را نشنیده و نخواندهاند؛ برخی هم علت ناسزاگویی به تو را نمیدانند! اگر تو، واکنش نشان دهی و درصدد پاسخگویی به سخنانی برآیی که درباره ات گفته شده، قضیه را ریشه دار و بااهمیت میکنی.
یکی از دانشمندان میگوید: مردم به فکر نان خویش هستند و در فکر من و تو نیستند. اگر یکی از آنها تشنه شود، مرگ من و تو را از یاد میبرد.
شاعر میگوید:
اکتم عن الجلساء بثک إنما | جلساؤک الحساد والشمات |
«ناراحتی و اندوه خود را از همنشینانت پنهان بدار؛ چون همنشینانت، نسبت به تو کینه دارند و از گرفتاری تو، شادمان میگردند».
خانهای که یک تکه نان جو در آن یافت میشود و آرامش در آن برقرار است، بهتر از خانهایست که آکنده از انواع غذاها و خوراکیهای لذیذ و گواراست، اما میدان جار و جنجال و ناآرامی میباشد.