➖یکی دیگر از مسائلی که اسلام ستیزان غیر ایرانی، و سپس اسلام ستیزان ایرانی به تقلید از آنان مورد طعن قرار داده اند، ازدواج پیامبر (صلی الله علیه وسلم) با زینب بنت جحش (رضی الله عنها) می باشد.
در این مقاله به بررسی این مسئله پرداخته و احادیث موضوع مورد استناد معاندین را بررسی خواهیم کرد
الله متعال میفرماید:
📌«وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا» [۱]
ترجمه: « و (یاد کن) وقتی که با آن کس که خدایش نعمت اسلام بخشید و تو نیز نعمت آزادی دادی (یعنی زید بن حارثه، به نصیحت) میگفتی: برو زن خود را نگه دار و از خدا بترس، و آنچه در دل پنهان میداشتی، خدا میخواست آشکار سازد و تو از (مخالفت و سرزنش) مردم میترسیدی، و از خدا سزاوارتر بود بترسی. پس چون زید از آن زن کام دل گرفت (و طلاقش داد) او را ما به نکاح تو در آوردیم، تا مؤمنان در نکاح زنان پسرخوانده خود که از آن ها کامیاب شدند (و طلاق دادند) بر خویش حرج و گناهی نپندارند، و فرمان خدا انجام شدنی است.»
➖علت طلاق گرفتن زینب از زید اختلافاتی بود که در زندگی داشتند، تا جایی که کارشان به جدایی کشید و زید با اختیار خود او را طلاق داد، با اینکه پیامبر (صلی الله علیه وسلم) از این کار او را نهی و او را به صبر و تحمل مشکلات دعوت کرده بود.
📌این سبب نزول اصلی و صحیح آیه می باشد که در کتب معتبر ذکر شده، اسناد صحیحی دارد و با سیاق آیه نیز سازگار تر است.
اما سبب نزول دیگری که در بعضی از کتب تفسیر ذکر شده و مستشرقین و معاندین به آن استناد کرده اند، داستان ساختگی ای می باشد که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) زینب را دید و عاشق او گشت! در نتیجه زید که این ماجرا را فهمید، زینب را طلاق داد تا با پیامبر (صلی الله علیه وسلم) ازدواج کند!! بررسی روایات مورد استناد معاندین
روایت اول «أخبرنا محمد بن عمر، قال: حدثنی عبد الله بن عامر الأسلمی، عن محمد بن یحیى بن حبان، قال: جاء رسول الله صلى الله علیه وسلم بیت زید بن حارثه یطلبه …
فلم یجده، و تقوم إلیه زینب بنت جحش زوجته فُضُلاً أی وهی لابسه ثیاب نومها … فأعجبت رسول الله صلى الله علیه وسلم، فولى و هو یهمهم بشیء لا یکاد یفهم منه إلا: سبحان مصرّف القلوب … فجاء زید حتى أتى رسول الله صلى الله علیه وسلم، فقال: یا رسول الله بلغنی أنک جئت منزلی فهلا دخلت؟ بأبی وأمی یا رسول الله، لعل زینب أعجبتک فأفارقها، فیقول رسول الله: أمسک علیک زوجک …» [۲]
◀️یعنی: رسول الله (صلی الله علیه وسلم) به خانه زید بن حارثه، در پی او آمد و او را خانه نیافت. زینب دختر جحش همسرش با لباس خوابش مقابل حضرت ایستاده بود و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) شگفت زده شد، و پشت کرد و چیزی را زمزمه میکرد که مفهوم نبود، جز اینکه سبحان مصرف القلوب،
بعد از آن زید به نزد رسول الله (صلی الله علیه وسلم) آمد و عرض کرد: ای رسول الله، به من رسیده که شما به در خانه ام آمدید، پس داخل خانه نشدید؟ پدر و مادرم به فدایتان ای رسول الله، شاید زینب شما را شگفت زده کرده است، پس از او جدا می شوم. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: همسرت را نگهدار.
⬅️پاسخ:
این روایت سه اشکال جدی دارد:
۱⃣محمد بن یحیی که این قصه را نقل کرده است، اصلاً در زمان وقوع این حادثه وجود نداشته است، زیرا متوفی ۱۲۱ هجری و از طبقه چهارم می باشد[۳]
۲⃣عبدالله بن عامر الأسلمی، به اتفاق علماء فردی ضعیف الحدیث میباشد، بنابراین سخنش فاقد اعتبار است [۴]
۳⃣محمد بن عمر الواقدی نیز متروک، و عده ای از علما به او نسبت وضع حدیث داده اند! [۵]
نویسنده:«رد شبهات ملحدین»