از تعریف اصطلاحیِ قیاس، روشن میشود که قیاس چهار رکن دارد:
۱- اصل: که مقیس علیه هم نامیده میشود و آن چیزی است که حکم منصوص دارد.
۲- حکم اصل: که حکم شرعیای است که نص در مورد اصل آورده و با قیاس، قصد تسری دادنِ آن به فرع میشود.
۳- فرع: که مقیس هم نامیده میشود و آن چیزی است که حکم منصوص ندارد و قصد میشود که به طریق قیاس، آن هم صاحب حکمِ اصل شود.
۴- علت: که وصف موجود در اصل و همان چیزی است که به خاطر آن در مورد اصل حکم تشریع شده است و به خاطر وجود آن در فرع هم، قصد برابر کردن فرع با اصل در این حکم میشود.
حکمی که در طی قیاس برای فرع ثابت میشود، نتیجه یا ثمرهی عملیاتِ قیاس است؛ پس یکی از ارکان قیاس به شمار نمیآید.