- تمذهب، در اکثر اوقات، منجر به تعصب وترک ادلۀ شرعی میشود. گفتهاند: آنچه ممنوع و مذموم است، تعصب و ترک دلیل شرعی است، نه نفس تمذهب. در حالی که تمذهب الزاماً باعث تعصب و ترک دلیل شرعی نمیشود.
جواب: اگرچه این سخن صحیح است اما تجربه نشان داده است که همواره، تمذهب، تعصب و ترک دلیل شرعی را همراه خود داشته است. لذا از باب سد ذریعه، باید جلوی فساد تمذهب، گرفته شود.
- اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم بر مردم عامی ایراد نمیگرفتند و هنگامی که برای حادثهای به عالم رجوع میکردند و برای حادثۀ بعدی نزد عالِم دیگری میرفتند و استفتا میکردند.
- بعضی از حنابله میگویند: امام احمد رحمه الله به برخی از اصحاب خود گفتهاند: مردم را بر مذهب خود وادار مکن، که بدین وسیله آنها را دچار حرج و سختی بگردانی، آنها را رهاکن تا از رخص آرای دیگران استفاده کنند. مثلا: روزی شخصی از ایشان در بارۀ طلاق پرسید. گفتند: واقع شده است. آن شخص گفت: اگر نزد کسی دیگر رفتم و او فتوا داد که واقع نشده است؛ جایز است از او تقلید کنم. امام احمد گفتند: آری. سلف امت قبل از ظهور مذاهب از هرکس که میخواستند سؤال میکردند. در زمان امام مالک بعضی از حکام و فرمان روایان میخواستند که مردم را بر مذهب مالک جمع کنند و از غیر، منع نمایند. امام مالک با آنها مخالفت کرد و فرمود که خداوند با انتشار علما، علم را در سرزمینهای مختلف منتشر کرده است و او نمیخواهد با وادارکردن دیگران بر مذهب خود، مردم را به سختی باندازد.
ائمۀ اربعه و امامان به طور معمول و متداول مردم عوام را نه تنها به تقلید خود فرا نخواندهاند بلکه همیشه و در همه حال مردم را از تقلید خود بازداشتهاند و به کررات مردم را متوجه دلایل شریعت و منابع آن کردهاند.
- واجب همان است که خدا و رسولش صلی الله علیه و سلم آن را واجب گرداندهاند. خدا و رسول صلی الله علیه و سلمهیچکس را به التزام به مذهبی خاص امر نکردهاند که دینش را جز از او، نگیرد. از ابن عباس و مجاهد روایت شده است که: هرکسی، سخنانش، پذیرفته و رد میشود؛ جز پیامبر صلی الله علیه و سلم. مذاهب هم از این قاعده مستثنی نیستند.([۱])
([۱])گلمحمّدی، پایاننامه کارشناسی ارشد ” التزام به مذهب فقهی معین”، ص ۷۶ و ۷۷ به نقل از (قرافی، شرح تنقیح الفصول، ۳/۱۴۵؛ عیاض سلمی، أصُولُ الِفقهِ الذی لا یسَعُ الفَقِیهِ جَهلَهُ، ص ۴۸۳).