۱- شریعت -بنابر دلالتِ نصوصِ خود شریعت و احکام مختلف آن- فقط برای تحقّق مصالح بندگان وضع شده است و عمل به مصالح مرسله نیز همنوا و سازگار با طبیعت و مبنا و هدفِ ورودِ شریعت است.
این قولِ درستی است و تعداد زیادی از علما به آن تصریح کردهاند و از جمله، شاطبی میگوید: «شریعت فقط برای تحققِ مصالح بندگان در دنیا و آخرت و دفع مفاسد از آنان وضع شده است»[۱].
فقیهِ شجاع، عز بن عبدالسلام میگوید: «شریعت، همهاش مصلحت است؛ یا دفع و طرد مفاسد است و یا جلب و جذب مصالح»[۲].
ابن قیم میگوید: «مبنا و اساس شریعت بر حکمتها و مصالحِ بندگان در دنیا و آخرت است. شریعت همهاش عدالت، مصلحت و حکمت است و بنابراین، هر مسألهای از عدالت به جور و از رحمت به ضدِّ آن و از مصلحت به مفسده و از حکمت به بیهودگی خارج شود، از شریعت نیست، گرچه به طریق تأویل داخل در شریعت هم گردد؛ چرا که شریعت عدالت خدای متعال در میان بندگان خود و رحمت او در میان مخلوقاتش است».
استقرای نصوص شریعت نیز، بر صدقِ این قولِ علما دلالت دارد.
[۱]– الموافقات ۲/ ۶، ۳۷٫
[۲]– قواعد الأحکام، عز بن عبدالسلام، ج ۱، ص ۹٫