۶- نصوص -اعم از قرآن و یا سنت- قطعاً متناهی هستند، اما وقایعی که برای مردم پیش میآیند، تمامی ندارند و نامتناهی هستند و امکان هم ندارد که متناهی بر غیر متناهی احاطه یابد، پس لازم است که علل و معانیای که نصوص متضمن آنها هستند، یا به آنها اشاره دارند، یا امکان استنباط آنها از نصوص وجود دارد، در نظر گرفته شوند و حکم منصوصٌ علیه به تمام وقایعی داده شود که علّت حکم در آنها محقق میشود. با این روش، دست شریعت برای جوابگویی و نظر دادن در هر واقعه و پیشآمدِ جدیدی که قبلاً واقع نشده و در مورد حکم آنها نصی وارد نشده است، بسته نخواهد بود.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …