۳- در سنت، آثار زیادی وجود دارد مبنی بر این که رسول خداج مردم را به قیاس توجّه دادهاند و آنان را به صلاحیت داشتن قیاس برای استنباط احکام دلالت کردهاند؛ از جمله، روایت است که عمر بن خطاب نزد رسول خدا ج آمد و گفت: ای رسول خدا! امروز مرتکب عمل نادرستِ بزرگی شدهام، چه در حالی که روزه بودم، زنم را بوسیدم. پیامبر فرمود: آیا اگر آب را مضمضه میکردی، روزهات باطل میشد؟ عمر گفت: نه، این کار اشکالی ندارد. رسول خدا هم فرمود: پس دیگر چه؟! [(یعنی چون آن اشکالی ندارد، پس این هم اشکالی ندارد؛ و این در واقع، قیاسِ بوسه بر مضمضه است)][۱]. نیز، از ابن عباس روایت است که: زنی از قبیلهی خثعم نزد رسول خدا آمد تا از ایشان طلب فتوا کند و به ایشان گفت: ای رسول خدا! پدرم پیر و ناتوان است و نمیتواند بر مرکب بایستد و در این حال، فریضهی واجب خدا بر بندگان خود، یعنی حج بر وی واجب شده است؛ آیا من میتوانم برای وی حج بگزارم؟ پیامبر فرمود: آری. در روایت دیگری آمده است که: مردی نزد رسول خدا ج آمد و گفت: مادرم نذر کرد که حج بگزارد، اما قبل از این که بتواند نذر خود را ادا کند، وفات یافت. آیا من میتوانم برای وی حج بگزارم؟ پیامبر فرمود: آیا اگر مادرت بدهکار میبود، تو میتوانستی آن را برایش ادا کنی؟ مرد گفت: آری. رسول خدا ج فرمود: پس طلب خدا را هم بازپس ده، زیرا وی بیشتر حق دارد که حق و طلبش ادا شود[۲].
در حدیث صحیح، آمده است که: مردی بادیهنشین نزد رسول خدا ج آمد و گفت: زن من پسری سیاهپوست به دنیا آورده است و من انکار کردم که او فرزند من باشد! رسول خدا فرمود: آیا تو شتر داری؟ مرد گفت: آری. پیامبر فرمود: چه رنگی هستند؟ مرد گفت: سرخ رنگ هستند. پیامبر فرمود: آیا شترِ خاکستری هم در میان آنها وجود دارد؟ مرد گفت: آری وجود دارد. پیامبر فرمود: به نظر تو این شترهای خاکستری از کجا آمدهاند؟ مرد گفت: ای رسول خدا! شاید رگی آن را به خود کشیده باشد (در نسلهای گذشتهی آن شترها شتری بوده که به این رنگ بوده و این شتران هم به رنگ آن درآمده باشند)! رسول خدا ج فرمود: پس این جا هم شاید در اصل و نسبِ (مادری یا پدری) این بچه کسی بوده که سیاهرنگ بوده و این بچه -تحت تأثیر عوامل ژنتیکی- به رنگ او درآمده است![۳]
[۱]– تیسیر الوصول، ۲/ ۳۲۷٫
[۲]– همان، ۱/ ۳۳٫
[۳]– أعلام الموقعین، ۱/ ۱۳۷٫