مقلدین بیسواد مدعی هستند نظر انداختن (بحث و بررسی کردن) در قرآن و حدیث ناممکن است و در میان مردم دیگر کسی که قرآن و حدیث را بفهمد و تفسیر نماید باقی نمانده.
گویا قرآن و حدیث (معاذ الله) طلسمهائی هستند که رموزشان حل ناشدنی و اسرارشان بازنشدنی است، (با این حساب) ادعا میکنند وظیفه ما فقط خواندن کتابهای متاخرین است که (برای نظرات و فتواهای خود کمتر سراغ دلیل رفتهاند و تقریباً) خالی از دلیل هستند، در صورتی که هر فرد با انصاف و فهمیدهای گواهی میدهد بر اسلوب سقیم و شیوه پیچیدهای که در این کتابها به کار برده شده و ترکیب یافته است از جمله متن و حاشیه و شرح و تقریر، که حتی یک فرد متخصص و ماهر در فهمشان با مشکل روبرو میشود و مطالعه یک مسئله در این کتابها و پیدا کردن جای مسئله و حل جملهبندی و فهم معنی مشکل و زمانبر است.
(در صورتی که) به خدا سوگند فهم قرآن و سنت پاک از این کتابهای پیچیده و مطالب در هم و بر هم به مراتب آسانتر است بطوریکه اصلاً قابل مقایسه نیستند، این مقلدین متعصب بیخبر از آنند که خداوند قرآن را بر مردم حجت و (برهان) قرار داده و بدین منظور فهم قرآن را ساده و گفتن آن را آسان نموده و اگر جز این میبود قرآن برای مردم حجت و برهان نمیشد.
شما تصور کنید یک نفر برای فرزندش نامهای بفرستد و محتوای نامه پر از جملههای نامفهوم و معماهای نامعلوم باشد و فرزندش را مکلف نماید تا سر و ته نامه را در آورده و به مقتضای آن عمل کند و محتوای آن را عملی کند و در صورت عمل نکردن به محتوای نامه فرزندش را بازخواست و محاکمه میکند، آیا به نظر شما این پدر منصف و حق به جانب است؟ مسلماً ما این کار را حتی از یک فرد جاهل و بیسواد قبول نمیکنیم پس چگونه اینان دربارۀ خداوند متعال که به اندازه ذرهای هم ظلم نمیکند حکم میکنند، بله خداوند راست فرمودند: ﴿وَلَٰکِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ یَظۡلِمُونَ﴾ [یونس: ۴۴].
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّکۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّکِرٖ ١٧﴾ [القمر: ۱۷].
«ما قرآن را برای ذکر آسان ساختهایم آیا پندپذیرنده و عبرت گیرندهای هست»؟.
و میفرماید:
﴿أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِیُبَیِّنَ لَهُمۡ﴾ [ابراهیم: ۴].
«ما هیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر اینکه به زبان قوم خودش (متکلم بوده است) تا برای آنان (احکام الهی را) روشن سازد (و حقایق را تبیین و تفهیم کند)».
و میفرماید:
﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ﴾ [محمد: ۲۴].
«آیا درباره قرآن نمیاندیشند». (و مطالب و نکات آن را بررسی و وارسی نمیکنند؟) ولی مقلدین بر عکس این آیات صحبت میکنند و میگویند: فهم قرآن ناممکن و تفسیر و بیانش ساده و آسان نیست، (حال که چنین باشد) پس هدف از نزول قرآن چیست؟ و اگر فرض کنیم قرآن و احادیث رسول اکرم صلی الله علیه وسلم از بین رفته و ضایع شدهاند بنابراین منطق هیچ خسارتی متوجه (مسلمین) نشده، زیرا اگر قرآن و حدیث (در میان امت) باقی بمانند باز هم جز تبرک استفادهای دیگر ندارند اما استفادۀ علمی و استنباط احکام (از این دو منبع عظیم) خیر، زیرا بگمان اینها فقهاء همه علوم و مسایل را از قرآن استنباط و استخراج نمودهاند و این مسایل را در کتابهای خودشان مدون نمودهاند و دیگر اجازه بحث و بررسی و استنباط را ندارند.
برادرم خواننده محترم خوب بیاندیش و بیاد بیاور که خداوند با فرستادن قرآن بر مسلمانان منت بزرگی نهاده و قرآن را راه نجات و هدایت قرار داده و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم برای مسلمانان بیان داشته مادام که قرآن در میان مسلمانان باقی است بر خیر و خوبی هستند و علامت گمراهی بزرگ و فتنه فراگیر و نزدیک شدن قیامت بر داشته شدن قرآن است، و پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وسلم قرآن را مسیر امنی از گمراهی و راه نجاتی از ضلالت قرار داده و فرمودهاند: «تَرکْتُ فیکُمْ أَمْرَیْنِ لنْ تَضِلُّوا ما تَمسَّکْتُمْ بهما: کتابَ الله، وسنّه رسولِهِ»[۱]. «دو چیز را درمیان شما باقی گذاشتهام، مادام که به آن دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد، یکی کتاب خدا و دیگری سنت رسول خدا».
با توجه به این حدیث ببین که مقلدین از فقدان کتاب و سنت هیچ خطری را احساس نمیکنند و میگویند: (نیازی به قرآن و حدیث نیست زیرا فقهاء هر آنچه را که در قرآن و حدیث آمده اخذ کردهاند و ظاهر قرآن و حدیث کفر محض است)[۲]. ﴿کَبُرَتۡ کَلِمَهٗ تَخۡرُجُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡۚ إِن یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبٗا﴾ [الکهف: ۵]. «چه سخن (وحشتناک و) بزرگی از دهانهایشان بیرون میآید نمیگویند مگر دروغ».
همچنانکه یکی از آنان بنام صاوی در حاشیه جلالین این ادعا را میکند.
[۱]– رواه مالک فی موطئه بلاغاً وله شاهد فی الـمستدرک، والحدیث بمجموع هما حسن، انظر الـمشکاه: (۱/۶۶).
[۲]– وانظر للرد علیه وعلی أمثاله (تنزیه السنه والقرآن عن أن یکونا من أصول الضلال والکفران) لأحمد بن حجر آلبوطامی.