آیا اخلاص فقط برای اعمال انسان مطرح است یا اینکه یک صفت و کیفیتی است که در تمام نظام هستی حاکم است
یا اگر فقط قایل به اعمال انسان باشیم این اخلاص دارای چه ماهیت و کیفیتی است که اگر در اعمال و رفتار نباشد آن اعمال؛ شکل و ماهیت قبولی به خود نمیگیرند و بسان خمیر مایه ای خواهد شد که شیر را به ماست تبدیل خواهد کرد.
آیا اخلاص به فعل و عمل مربوط است یا به فاعل آن فعل و رفتار.
به عبارت دیگر:
روح و ماهیت اخلاص متوجه انسان است بعنوان فاعل یا متوجه عملش.
اگر قایل به اخلاص در تمام هستی باشیم کیفیت آن چگونه است
مثلا اگر برای آب قایل به اخلاص باشیم یعنی آب مطلق یعنی آب صددرصد پاک؛ یعنی خالص و خالی از نجاست یعنی پاک از تیرگی و دو رنگی یعنی
آب یک دست ؛
یعنی چیزی با آب آمیخته نشود در حالیکه با ماهیتش متفاوت باشد؛
یعنی رنگش را عوض نکند یعنی با آن در تضاد و تناقض نباشد یعنی آب را دچار نفاق و سراب ننماید” یحسبه الظمان ماءا” نشود؛
یعنی آب باشد نه شربت ؛ و نه گلاب.
قاعده ی بلاغی:
یکی از راه های بیان آموز نامحسوس و معنوی آن است که:
آن امور را به محسوسات و مادیات تشبیه کنیم و البته باید مشبهٌ بهِ محسوس ما قویتر باشد.