گاهی واجب میکردند و گاهی مىگفتند مستحب است و گاهی جایز و گاهی احتیاط بر آن است و…!.
این اختلاف صادقترین مصداق گفته الهی است که میفرماید: ﴿وَلَوۡ کَانَ مِنۡ عِندِ غَیۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ ٱخۡتِلَٰفٗا کَثِیرٗا﴾ [النساء: ۸۲]. «آیا درباره قرآن نمىاندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىیافتند».
و اگر از سوی غیر خدا آمده بود در آن تناقضات و اختلافات فراوانی پیدا مىکردند.
پنهان کردن روایاتی که میگوید خمس واجب نیست از طرفی فقها همه روایاتی را که میگویند دادن خمس واجب نیست پنهان کردند و یا آن را تحریف کرده و قیچی کردند و اضافه بر این با سوء استفاده از جهالت مردم و اعتمادشان بر فقها روایات جدیدی اختراع کردند که در منابع گذشته وجودی نداشتهاند.
به عنوان مثال در رساله معروف (الخمس بین السائل والـمجیب) آمده است: خمس یکی از مهمترین واجبات شرعی است که در مورد آن خیلی تاکید شده است… امام علیه السلام میگوید: (سختترین مسئله در روز قیامت این است که صاحب خمس بلند میشود و میگوید پروردگارا خمس من کجاست)[۱].
اما این روایت دنبالهای دارد که میگوید: (ولی ما شیعیان خود را از خمس معاف کردهایم تا پاک به دنیا بیایند و فرزندانشان پاکیزه شوند)[۲].
اما فقیه فقط قسمت اول روایت را ذکر کرده است چون روایت اگر کامل ذکر شود طبق آن شیعیان از دادن خمس معاف میباشند و فقیه نمیخواهد که چنین باشد! سپس صاحب کتاب این روایت را ذکر کرده: ابوعبدالله علیه السلام گفت: (آیا میدانی از کجا زنا به مردم راه پیدا کرد؟ گفتم: نمیدانم گفت: به سبب آن که مردم خمس که متعلق به ما اهل بیت است را نمیپردازند)[۳] نویسنده این روایت را هم مانند روایت قبلی قیچی کرده و قسمت دوّم آن را که شیعیان را از دادن خمس معاف میگرداند ذکر نکرده است، در دنباله این روایت آمده است: (به جز شیعیان پاک ما که من با معاف کردن آنها از دادن خمس تولد آنان را پاک میگردانم)[۴].
این خطرناکترین نوع تحریف است زیرا کاملاً بر عکس آنچه مورد نظر است را میگوید و این نشانگر نداشتن امانت داری علمی و عدم احساس مسئولیت دینی است، مسئولیتی که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِیثَٰقَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ لَتُبَیِّنُنَّهُۥ لِلنَّاسِ وَلَا تَکۡتُمُونَهُۥ فَنَبَذُوهُ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ وَٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِیلٗاۖ فَبِئۡسَ مَا یَشۡتَرُونَ ١٨٧﴾ [آلعمران: ۱۸۷]. «(وبه خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پیمان گرفت که حتما آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید! ولى آنها، آن را پشت سر افکندند; و به بهاى کمى فروختند; و چه بد متاعى مىخرند».
سپس نویسنده دو روایت دروغین که خودش آنها را اختراع کرده است بیان میدارد، دلیل اینکه میگویم این دو روایت را خودش اختراع کرده این است که من مصادر و مراجع چهارگانه گذشته را بررسی نمودم اما این روایتها در آن مرجع ذکر نشده بودند، روایتهای اختراعی اینها هستند: امام زمان (عج) میگوید: (هر کس از ما چیزی را بخورد در حقیقت آتش جهنم را میخورد و به زودی وارد جهنم سوزان خواهد شد).
و امام (عج) میگوید: (لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر کسی باد که از مال ما یک درهم را به ناحق بخورد)[۵].
نویسنده این دو روایت را ذکر کرده بدون آن که منبع آنها را بگوید! کتاب الکافی کلینی تنها مرجعی است که در دورانی تألیف شده که در آن زمان مهـدی از طریق جانشینان خود با مردم تماس مىگرفته است، دورانی که دوران (غیبت صغری) نامیده میشود، اگر مهدی چنین سخنی را گفته است باید در کتاب الکافی ذکر میشد، اگر مرجعی دیگر آن را نقل کرده از خودش در آورده است!.
و اینگونه روشن شد که فقهاء بر اساس گفتهها و فتواهای بیدلیل از مردم خمس میگیرند، فتواهایی که خداوند برای آن دلیلی نازل نکرده است!.
[۱]– الخمس بین السائل وا لمجیب سید محمد محمد صادق صدر ص ۳٫
[۲]– اصول الکافی: ۱/۵۴۷ و فقیه من لا یحضره الفقیه ۲/۲۲ والاستبصار طوسی: ۲/۵۷٫
[۳]– الخمس بین السائل والمجیب ص ۳٫
[۴]– اصول الکافی ۱/۵۴۶٫
[۵]– الخمس بین السائل والمجیب ص ۳٫