برای توضیح بیشتر به چند نمونه در زیر اشاره میشود:
۱- در حدیث فاطمه دختر قیسل آمده است که: شوهرش او را سه طلاقه داد و پیامبر ص حق مسکن و نفقه برایش وضع ننمود. عمرس گفت: قرآن و سنت پیامبران† را به خاطر سخن زنی که نمیدانیم سخن را به درستی حفظ کرده یا فراموش نموده، رها نمیکنیم، حق مسکن و نفقه به او تعلق میگیرد؛ زیرا خداوند میفرماید:
﴿لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ﴾ [الطلاق: ۱].
«نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید، و نه آنها بیرون روند، مگر آن که کار زشت آشکاری مرتکب شوند».[۱]
۲- هنگامی که یاران پیامبر ص به همراه عمرس به طرف شام حرکت نمودند، در نزدیکی آنجا شنیدند که آن منطقه دچار طاعون شده، در نتیجه برای ورود به آنجا دچار اختلاف شدند، تا اینکه عبدالرحمان بن عوف حدیثی در این مورد نقل نمود که جمهور صحابه آن را دریافت نکرده بودند.[۲]
۳- ابو هریره فتوی داد: کسی که به هنگام طلوع فجر جنابت داشته باشد، روزهاش باطل است، اما همچنانکه عایشهل میگوید: گاهی فجر صادق طلوع میکرد ولی پیغمبر ص به واسطۀ نزدیکی با زنهایش (در شب) هنوز جنابت داشت، و بعد از طلوع غسل میکرد، و به روزهاش ادامه میداد، اما ابوهریره این حدیث را دریافت نکرده بود.[۳]
به همان میزان که مردم از عصر رسالت دور شدهاند، اختلاف در ثبوت بعضی از سنتها زیادتر گشته است، اختلافاتی که در بسیاری از مسایل علمی، یا عملی، یا دعوت دیده میشود، مترتب بر همین اختلاف است.
کسی که علوم الحدیث و اصطلاحات، و شرح حال روایت کنندگان حدیث، و علم جرح و تعدیل را مطالعه کرده باشد، میداند که این اختلافات عرصۀ گستردهای را به خود اختصاص دادهاند و همین مقدار اشاره در اینجا کفایت میکند.
مورد دیگری را که به این علت (علت پنجم) میتوان اضافه نمود: اختلافی است که در مورد ترجیح بعضی از متون بر پارهای دیگر، یا منسوخ بودن پارهای به وسیلۀ برخی دیگر، پیش آمده است، این بخش هم گستردهتر از مطالب قبلی است.
[۱]– اخرجه مسلم (نووی ۱۰-۹۴-۱۰۷).
[۲]– متن حدیث: «هر وقت شنیدید طاعون در منطقهای وجود دارد، نباید به آن منطقه بروید و اگر در منطقهای که شما در آنجا زندگی میکنید طاعون پیدا شد از آنجا به خاطر فرار از طاعون بیرون نروید» لؤلؤ مرجان، ج۳، ص۸-۱۰۵، ترجمه ابو بکر حسن زاده، داستان به طور کامل در آنجا بیان شده است.
[۳]– لؤلؤ مرجان، ج۲، ص ۲۰-۱۹٫