یعنی در اصل حکم اختلافی روی نداده اما در گنجاندن رویداد جدید تحت این حکم جای بحث است، گروهی معتقدند که رویداد جدید هم منطبق بر آن است و گروهی دیگر چنین برداشتی ندارند.
اختلافی در فهم متن، و در شناخت حکم وجود ندارد، بلکه محل اختلاف در تطبیق آن بر حوادث و رویدادهای جدید است.
مثلا اختلافی در این نیست که حد کسی که مشروب خورده چنین و چنان است، اما آنچه محل اختلاف است اینست که آیا در این واقعه، نوشیدن شراب از سوی این شخص روی داده است؟
مثالی دیگر، در اینکه باید شخص مبتدعی که مردم را به بدعتش فرا میخواند، تبعید نمود اختلافی نیست؛ اما آنچه مورد اختلاف است این است که آیا این کار فلانی بدعت است یا نه؟ اگر بدعت است آیا مردم را نیز بدان فرا خوانده یا نه؟
علمای اصولی این بخش را «تحقیق مناط» نام نهادهاند و بیشترین اختلاف در این مورد روی داده است؛ یعنی آنان در اصل حکم با هم اختلافی نداشتهاند، اما در چگونگی تطبیق واقعیت جدید بر آن حکم اختلاف پیدا کردهاند.
نمونهای از واقعیت عصر حاضر:
مثالی زنده از مشکلی که مردم با آن در گیرند را بیان میکنیم، و آن حکم مرغ و گوشتهایی است که به صورت ذبح شده وارد ممالک اسلامی میشود.
این رویدادی جدید و تازه است، و علما در مورد اینکه کدام حکم در مورد آن تطبیق مییابد، با هم اختلاف نظر دارند.
گروهی میگویند: حکم حیوان مردار را دارد و اصل در هر حیوان مرداری حرام بودن آنست؛ مگر اینکه ثابت شده باشد که به صورتی شرعی ذبح شده است.
این قاعده در اصل صحیح بوده و محل اختلاف نیست و ابهامی در آن وجود ندارد؛ اما آنچه مورد اختلاف است اینست که آیا این قاعده بر این مورد منطبق است یا نه؟
گروهی دیگر از علماء میگویند: جزو ذبائح[۱] اهل کتاب است و ذبائح اهل کتاب در اصل حلال هستند، مگر اینکه ثابت شود به صورت شرعی ذبح نشدهاند.
این قاعده هم صحیح بوده و محل اختلاف نیست، اما اختلاف در تطبیق آن بر این رویداد است (که آیا میتوان آن را بر این رویداد تطبیق داد یا خیر)؟.
در نتیجه میبینی که اختلاف در این مسأله بر اساس قواعد علمی و شرعی روی داده که مقبول میباشد، با این وصف گروهی نیز چنین میپندارند که اختلاف در این مورد بیهوده و عبث است و تعجب میکنند که چگونه علماء در این گونه موارد دچار اختلاف میشوند.
چه فراوانند رویدادهایی که به سبب آنها میان دعوتگران و علما، اختلاف ایجاد گردیده است، در حالی که همگان تلاش و کوشش نموده و نهایت سعی خود را به کار میگیرند، و به یاری خدا معذور بوده و پاداش خود را دریافت خواهند کرد.
[۱]– یعنی چیزهایی که سر بریده شدهاند.