هرکس نسبت به احادیث صحیح رسول الله که دین الله را توضیح میدهند آشنایی ندارد، باید از علمای آگاه به حدیث بپرسد:
الله متعال میفرماید: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ [النحل: ۴۳]. «پس (ای مردم) اگر نمیدانید از (آگاهانِ) اهل کتاب بپرسید».
یکی از رحمتهای الله نسبت به بندگانش این است که صفات علمای راستین را برایشان مشخص فرموده است تا فریب علمای گمراه را نخورند.
برخی صفات علمای راستین:
علمای پُرمایه، همان مؤمنان به وحیی هستند که الله آن را بر محمد و پیامبران پیش از او علیهم الصلاه والسلام نازل فرمود:
الله متعال میفرماید: ﴿لَکِنِ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ﴾ [النساء: ۱۶۲]. «ولی (دانشمندان و) راسخان در علم از آنان و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل گردیده؛ ایمان میآورند».
علمای حقیقی، داناترین افراد به الله و اینکه او تعالی، بزرگوار و حکیمی است که غیر او شایستۀ عبادت نیست، هستند: الله متعال میفرماید: ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ١٨﴾ [آل عمران: ۱۸]. «الله گواهی داده است که معبودی (بحق) جز او نیست، و فرشتگان و صاحبان دانش، (نیز بر این مطلب گواهی میدهند). در حالیکه (الله در جهان هستی) قیام به عدالت دارد، معبودی (بحق) جز او نیست، که توانمند حکیم است».
علمای راستین، بیش از دیگران از الله میترسند و کسی که از خدا نترسد مورد اعتماد نیست:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ [فاطر: ۲۸]. «جز این نیست که از میان بندگان الله دانایان از او میترسند».
علمای مورد اعتماد، همان خداشناسانی هستند که آنچه را پروردگارشان در کتاب خویش بر آنان نازل فرموده، به مردم میآموزانند و آن را مورد بحث و بررسی قرار میدهند و درک میکنند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ﴾ [آل عمران: ۷۹]. «بلکه (سزاوار پیامبران این است که به مردم بگویند:) به سبب آنکه کتاب (آسمانی) آموزش میدادید و از آن رو که درس میخواندید (مردمانی) ربانی و الهی باشید».
مؤمنان، از علما در مورد روایات و نظراتشان نمیپرسند، بلکه فقط در مورد آنچه رسولان از جانب پروردگارشان آوردند از آنان میپرسند تا وقتی که الله از آنان میپرسد، پاسخگو باشند:
الله متعال میفرماید: ﴿وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِینَ۶۵﴾ [القصص: ۶۵]. «و روزیکه (الله) آنان را ندا دهد، آنگاه فرماید: «پیامبران را چه پاسخی دادید؟!».
﴿أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ﴾ [الزمر: ۷۱]. «آیا پیامبرانی از میان خودتان بهسوی شما نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند».
علمای گمراه، مردم را با علمی که برگرفته از وحی الهی نیست، گمراه میسازند:
الله متعال میفرماید: ﴿ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَهٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ﴾ [الأحقاف: ۴]. «اگر راست میگویید کتابی (آسمانی) پیش از این (قرآن)، یا اثری از علم (گذشتگان، بر صدق ادعای خود) برای من بیاورید».
﴿أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَیِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ یَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا﴾ [فاطر: ۴۰]. «یا به آنها کتابی دادهایم که آنها دلیلی از آن (برای شرک خود) دارند؟» (نه هیچیک از اینها نیست) بلکه ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمیدهند».
علمای گمراه، از باطل و پیروانش بیزاری نمیجویند؛ چنانکه به کسانی که سخنان باطل میگویند و مردم را از حق بازمیدارند، گوش فرا میدهند و با این وجود، با آنان مخالفت نمیکنند و مردم را از آنان بازنمیدارند و مطلبی در پاسخ به آنان نمینویسند؛ زیرا در واقع، همانند آنان هستند، هر چند به این امر تصریح نمیکنند:
الله متعال میفرماید: ﴿قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ﴾ [البقره: ۲۵۶]. «به راستی که راه راست (و هدایت) از راه انحراف (و گمراهی) روشن شده است. پس هر کس به طاغوت (شیطان و بت و انسانهای گمراه و طغیانگر) کفر ورزد و به الله ایمان آورد، پس به راستی که به دستگیره محکمی چنگ زده است، که آن را گسستن نیست، و الله شنوای داناست».
﴿یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ [آل عمران: ۷۱]. «ای اهل کتاب! چرا حق را به باطل میآمیزید. و حق را کتمان میکنید در حالیکه خودتان میدانید ».
﴿وَیُرِیدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِیلَ﴾ [النساء: ۴۴]. «و میخواهند شما (نیز) گمراه شوید؟».
پیروان حق و هدایت، هیچ گونه مزد و مالی از مردم درخواست نمیکنند:
الله متعال میفرماید: ﴿قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ٢٠ اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ٢١﴾ [یس: ۲۰-۲۱]. «گفت: ای قوم من! پیامبران (الله) را پیروی کنید. کسانی را پیروی کنید که از شما مزدی طلب نمیکنند، و خودشان هدایت یافتهاند».
اهل ذکر – علمای آشنا به حدیث رسول الله ج که مسلمانان آنان را به علم و تقوا میشناسند- بسیارند؛ از جمله:
علمای صحابه مانند ابوهریره، ابن عمر، عائشه و ابن عباس رضی الله عنهم أجمعین.
علمای تابعین مانند سعید بن مسیب وعطاء بن أبی رباح.
ائمۀ چهارگانۀ مذاهب فقهی: أبوحنیفه، مالک بن أنس، شافعی و أحمد بن حنبل رحمهم الله.
ائمهای که أحادیث رسول الله را به صورت مدوّن گردآوری کردند: بخاری و مسلم. دو کتاب این دو امام، صحیحین نامیده میشود؛ زیرا صحیحترین و قویترین اسانید به رسول الله ج را در کتابهای خویش فراهم آوردهاند. علمای اسلام بر صحت تمام احادیث مسند به رسول الله ج که در این دو کتاب آمده است، اتفاق نظر دارند و با استقبال مسلمانان روبرو شده است.
سایر مؤلفان کتابهای ششگانه که احادیث رسول الله ج را جمعآوری کردهاند: نسائی، أبوداوود، ترمذی و ابن ماجه. تمام احادیث این کتابها مسند هستند. برخی احادیث این چهار کتاب، ضعیف هستند که اگر کسی اسانید آنها را مورد بررسی قرار دهد، به ضعف آنها پی میبرد. مؤلفان این کتابها ضعف برخی از این احادیث ضعیف را مشخص کردهاند و ضعف سایر احادیث ضعیف را علمای دیگر بیان کردهاند.
برخی علمای اسلام که به تفسیر قرآن کریم مشهور هستند: إمام مفسرین ابن جریر طبری، ابن کثیر، قرطبی و بغوی رحمهم الله أجمعین. تفسیر تمام این مفسران رحمهم الله، بر اساس احادیث صحیح پیامبر ج و اقوال اهل ذکر از صحابه و تابعان مورد اعتماد است.
علم اسانید از جمله علوم اسلامی است که مایۀ افتخار مسلمانان است؛ زیرا علمی است که بر تحقیق احوال راویان و کاوش و بررسی دقیق قبول اخبار منقول از رسول الله ج استوار است. بعلاوه، هر مسلمانی میتواند این علم را بیاموزد و تلاشهای مداوم و دشواری را که علمای اسلام برای تبلیغ دین الله به صورت ناب و خالص، آنگونه که رسول الله ج به اصحابش بیان فرمود، متحمل شدند، دریابد. بدرستی که الله این علم را برای دینش که خاتم ادیان است، اختصاص داد:
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹]. «همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم».
﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ٣٣﴾ [التوبه: ۳۳]. «او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همۀ دینها غالب گرداند، اگر چه مشرکان کراهت داشته باشند».
به توفیق و فضل الله، جزء اول کتاب نور من الوحی پایان یافت.
از الله تقاضا دارم که آن را برای خودش و از خودش بپذیرد.