اجتماع، تحت لواء اسلام

سرزمین‌های اسلامی، وطن ما بشمار می‌روند و هرجا که نام خدا گفته می‌شود، آن سرزمین، وطن تمام مسلمانان است.

همچنین، ما براساس نژادپرستی، اجتماع نکرده‌ایم زیرا نژادپرستی، دعوتی زمینی است که توسط بشر بوجود آمده و خداوند آن را نازل نکرده است. تجمع ما براساس زبان هم نیست زیرا زبان‌های مختلفی در دنیا وجود دارد.

بلکه اجتماع ما براساس عقیده و اندیشه‌ای است که رسول خدا   صلی الله علیه وسلم آن را آورده است و آن، لا إله إلا الله و محمد رسول‌الله می‌باشد.

بعد از جدایی و اختلافی که میان ما وجود داشت، این عقیده‌ی بزرگ باعث اخوت و اجتماع ما گردید.

إن کید مطرفُ الإخاء فإننا   نغذو ونسری فی إخاء تالد
أو یختلف ماء الغمام فماؤنا   عذب تحدّر من غمام واحد
\
أو یختلف نسبِ لؤلّف بیننا   دین أقمناه مقام الوالد

«اگر اخوت جدید، دچار توطئه گردد، ما براساس اخوتی بسیار قدیمی، صبح و شام را سپری می‌کنیم. و اگر آب ابرها باهم تفاوت دارند، ما آب گوارایی داریم که از یک ابر، فرود آمده است. و اگر از نظر اصل و نسب با یکدیگر متفاوت هستیم، دینی در میان ما الفت ایجاد می‌کند که ما آن را پدر، قرار داده‌ایم».

پس هرگاه، جفایی رخ دهد یا جدایی، پیش آید، به دین مراجعه می‌کنیم و به یاد می‌آوریم که روزانه، پنج بار، نماز می‌خوانیم، به سوی یک قبله، روی می‌آوریم، یک پروردگار را پرستش می‌نماییم، از یک پیامبر اطاعت می‌کنیم و پایبند یک کتاب و سنت هستیم.

و اگر احیاناً میان دوستان، اختلافی پیش آید، دوستی آنان را بهم نمی‌زند و دل‌ها را نسبت به یکدیگر، تغییر نمی‌دهد. و این‌ها هم به مشیت خدا انجام می‌گیرد. ﴿وَلَوۡ شَآءَ رَبُّکَ مَا فَعَلُوهُ﴾ [الأنعام: ۱۱۲]. «و اگر خداوند می‌خواست، این کار را انجام نمی‌دادند». و چه بسا که در این امور، مصلحت‌هایی وجود داشته باشد که خدا آن‌ها را می‌داند.

متنبی می‌گوید:

لعل عتبک محمود عواقبه   وربما صحت الأجساد

«شاید سرزنش تو عواقب خوبی داشته باشد. بسا جسم‌ها که با بیماری، شفا می‌یابد».

شاید ما چیزی را ناپسند بداریم که در آن خیر کثیری نهفته باشد و چه بسا که چیزی را دوست می‌داریم ولی شر زیادی در آن وجود داشته باشد.

لا تدبر لک أمراً   فأولوا التدبیر هلکى
وأرض بالله حکیماً   نحن أولى بک منک

«تو برای خود به دنبال تدبیر مباش، زیرا صاحبان تدبیر، هلاک می‌شوند. تدبیر خداوند با حکمت را بپذیر چرا که ما از تو نسبت به خودت، استحقاق بیشتری داریم».

پس هیچ یک از کارهای خدا را بد و ناپسند نداند زیرا چه بسا اموری که به ظاهر، ضرر دارند ولی در واقع، مفیدند. احیاناً حوادثی اتفاق می‌افتد که مصلحت بزرگی در آنان، نهفته است اما بشر، با عقل و معیارهای خود، نمی‌تواند آن‌ها را درک کند.

بعضی از این امور باعث قدرت، رفعت، منزلت، حفاظت، و کفاره‌ی گناهان انسان می‌شوند در حالی که او آن‌ها را ضربه، مصیبت و عذاب می‌پندارد. چرا که خدا خودش، کارهایش را بهتر می‌داند. بدین‌جهت، لازم است که انسان صبح و شام این رعا را بخواند:

«رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالإِسْلامِ دِینًا وَبِمُحَمَّدٍ نَبِیًّا».

«خدا را بعنوان پروردگار، اسلام را بعنوان دین و محمد   صلی الله علیه وسلم را بعنوان پیامبر، پسندیدم».

چنانچه در سنن ابوداود با سند صحیح آمده است که رسول خدا   صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَنْ قَالَ رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالإِسْلاَمِ دِینًا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولاً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّهُ».

«هر کس، بگوید: خدا را بعنوان پروردگار و اسلام را بعنوان دین و محمد  صلی الله علیه وسلم را بعنوان پیامبر، پسندیدم، بهشت برایش واجب می‌گردد».

باید دانست که ما با هیچکس بخاطر امور دنیوی و منافع شخصی‌مان اختلاف‌نظر نداریم. زیرا واجب است که انسان مسلمان برای مصلحت این دین، امت، سرزمین و بندگان خدا تلاش نماید. و بکوشد تا در جامعه، وحدت و یکپارچگی ایجاد کند، اختلاف را دور بیندازد و فتنه‌ها را از امت، دفع کند تا امت در زیر چتر این آیه، اجتماع کند:

﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِیعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْ﴾ [آل‌عمران: ۱۰۳].

خدایا! ما را از لغزش‌ها، محفوظ نگه دار، از مصیبت‌ها نجات بده و در حادثه‌ی بزرگ قیامت، روسفید گردان خدایا.

خدایا! ما را ثابت‌قدم، نگه دار، تیرهای ما را به هدف برسان، پرچم اسلام را به اهتزاز درآور و اسلام را یاری کن.

بارالها! دل‌های ما را از کینه‌ی مسلمانان، دشمنی با همسایه‌ها و حسادت به هم‌نوعان مان، پاک بگردان.

پروردگارا! دل‌های ما را با آب یقین شستشو ده، ارواح ما را با کوثر دین، آبیاری کن و سینه‌های ما را از نعمت آرامش، بهره‌مند بگردان.

﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّکَ رَبِّ ٱلۡعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِینَ ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٨٢﴾

وصلى الله وسلَّم وبارک على نبینا محمد وعلى آله وصحبه أجمعین.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …