اتفاق مجتهدین باید در لحظهی اجتماع آنان بر حکم مسأله محقق شود و بنابراین، انقراض عصر شرط نیست، یعنی شرط این نیست که مجتهدانی که اجماع با آنها حاصل شده است، در حالی بمیرند که بر همین رأی خود مصر باشند و بنابراین، نه رجوع برخی از آنها از رأی خود و نه ظهور مجتهدی دیگر که در وقت اجماع وجود نداشته است و مخالف حکمِ مجتهدانِ اجماعکننده است، هیچکدام اشکالی بر اجماع وارد نمیکند.
برخی از اصولیون معتقدند: انقراض عصر برای تحقق اجماع شرط است، زیرا ممکن است که برخی از اجماعکنندگان از رأی خود برگردند.
رأی گروه اول راجح است، زیرا ادلّهی دال بر حجیتِ اجماع انقراض عصر را موجِب شدهاند و فقط اتفاقنظر مجتهدان شرط است. پس هرگاه مجتهدینِ یک عصر بر حکم واقعهای توافق کردند، اجماع ایجاد شده است و اتباع از آن واجب است و دیگر با رجوع برخی از اجماعکنندگان از رأی خود و یا با ظهور مجتهدی دیگر که رأی دیگری دارد، نقض نمیشود.