اتفاقی که گذشته است با غم درست نمی شود بلکه با راضی بودن و شکر گزاری و صبر و ایمان به قضا و قدر درست می شود.
و هم چنین بنده برای آن چه که گذشته باید بگوید :قَدَّرَ اللَّهُ وَمَا شَاءَ فَعَل { یعنی: الله اینگونه تقدیر کرده بود و هر آن چه او بخواهد انجام می دهد}
و اتفاقی که قرار است بیاید (آینده)، نیز با غم درست نمی شود بلکه یا چاره ای برای آن سراغ دارد پس نباید از آن غافل و عاجز شود و یا اینکه چاره ای برایش ندارد پس نباید جزع و فزع کند.
باید برای آن کار امکاناتش را فراهم آورد و آمادگی کسب کرده و چاره ی مناسب با آن فراهم آورد و خود را در پناه سپر قوی ای از توحید و توکل قرار دهد.
همچنین باید خود را در درگاه الله انداخته و تسلیم او شود و در هر تصمیم و حال راضی به پروردگاری او شود.
نه این که فقط در مواردی که دوست دارد تسلیم شود و در سایر موارد خیر!
پس اگر اینگونه بود او به ربوبیت مطلق الله راضی نشده است پس الله نیز از عبودیت او به طور کامل راضی نمی شود.
ما مَضَى لَا یُدْفَعُ بِالْحُزْنِ ؛ بَلْ بِالرِّضَىٰ ، وَالْحَمْدِ وَالصَّبْرِ وَالْإِیمَانِ بِالْقَدَرِ ، وَقَوْلِ الْعَبْدِ قَدَّرَ اللَّهُ وَمَا شَاءَ فَعَلَ .
ومَا یُسْتَقْبَلُ لَا یُدْفَعُ أَیْضًا بِالْهَمِّ ، بَلْ إِمَّا أَنْ یَکُونَ لَهُ حِیلَهٌ فِی دَفْعِهِ ، فَلَا یَعْجِزُ عَنْهُ ، وَإِمَّا أَنْ لَا تَکُونَ لَهُ حِیلَهٌ فِی دَفْعِهِ ، فَلَا یَجْزَعُ مِنْهُ ، وَیَلْبَسُ لَهُ لِبَاسَهُ ، وَیَأْخُذُ لَهُ عُدَّتَهُ ، وَیَتَأَهَّبُ لَهُ أُهْبَتَهُ اللَّائِقَهَ بِهِ
ویَسْتَجِنُّ بِجُنَّهٍ حَصِینَهٍ مِنَ التَّوْحِیدِ وَالتَّوَکُّلِ ، وَالِانْطِرَاحِ بَیْنَ یَدَیِ الرَّبِّ تَعَالَى ، وَالِاسْتِسْلَامِ لَهُ وَالرِّضَىٰ بِهِ رَبًّا فِی کُلِّ شَیْءٍ ، وَلَا یَرْضَىٰ بِهِ رَبًّا فِیمَا یُحِبُّ دُونَ مَا یَکْرَهُ ، فَإِذَا کَانَ هَکَذَا ، لَمْ یَرْضَ بِهِ رَبًّا عَلَى الْإِطْلَاقِ ، فَلَا یَرْضَاهُ الرَّبُّ لَهُ عَبْدًا عَلَى الْإِطْلَاقِ
زادُ المَـــــــــعَادِ فِے هَدی خَیرِالْعِـــــبَادِ لـــــ{ لِلإمَام إبْنِ_قیِّمِ_الْجَوزِیَّهِ} ج ۲ص ۳۲۷