اتباع (پیروی) یا تقلید؟ (قسمت اول)

قسمت اول:

باید دانست که مذاهب فقهی اسلامی آنگونه که بعضی می پندارند، منحصر در چهار مذهب کنونی نمی باشد و امامان مذاهب، فقط و فقط مالک رحمه الله، ابوحنیفه رحمه الله، شافعی رحمه الله و احمد رحمه الله نیستند؛ زیرا همزمان با امامان این چهار مذهب، امامان دیگری نیز بوده اند که در مرتبه علم و اجتهاد و فقه هم سطح آنها بوده اند.

 امام شافعی رحمه الله درباره لیث بن سعد رحمه الله که معاصر امام مالک رحمه الله بوده است می گوید:

 (اللَّیْثُ أَفْقَهُ مِنْ مَالِکٍ إِلا أَنَّ أَصْحَابَهُ لَمْ یَقُومُوا بِهِ) [المرحمه الغیثیه بالترجمه اللیثیه نوشته ابن حجر عسقلانی.]

 «لیث رحمه الله از مالک رحمه الله فقیه تر بود جز اینکه یارانش او را نشناساندند.»

 سفیان ثوری رحمه الله که در عراق می زیست از جنبه مرتبه فقهی از ابوحنیفه رحمه الله کم نداشت. سفیان علاوه بر پیشوایی در علم، به اندازه ای در سنت نبوی تبحر داشت که به ایشان لقب (امیر المومنین حدیث) داده شد. امام محمد غزالی ایشان را یکی از پنج ائمه فقه بشمار می آورد.

 اوزاعی رحمه الله امام بلامنازع شام بود و مذهب او در آنجا بیشتر از دویست سال مورد تبعیت و پیروی قرار گرفت.

 در میان اهل بیت امام زید بن علی، همچنین برادرش امام ابوجعفر محمد بن علی باقر و فرزند امام جعفر صادق هرکدام یک امام و مجتهد بوده اند؛ و تمام عالمان اهل سنت به امامت و فقاهت آنها قائل و معترف بوده اند.

پس از اینها امام طبری نیز همانگونه که امام تفسیر، حدیث و تاریخ بوده است، به عنوان مجتهد مطلق و امام فقه به شمار می آمده است. مذهب او پیروان فراوانی داشت، ولی بعدها منقرض گردید.

 از سوی دیگر قبل از ائمه چهارگانه، امامان و استادان، و استادان استادان آنها که انگشت نمای عصر خود بوده اند، وجود داشته اند که همه آنها دریای علم و چراغ هدایت بوده اند.

کدام پژوهشگر عالمی است که امثال سعید بن مسیب رحمه الله و فقهای هفت گانه مدینه، طاووس رحمه الله، عَطا رحمه الله، سعید بن جُبَیْر رحمه الله، عِکْرِمَه رحمه الله، حسن رحمه الله، ابن سیرین رحمه الله، شَعْبی رحمه الله، اَسوَد رحمه الله، عَلْقَمَه رحمه الله، ابراهیم رحمه الله، مَسْروق رحمه الله، مَکْحول رحمه الله، زُهْری رحمه الله و سایر فقهای تابعین که در مدرسه اصحاب فارغ التحصیل شده اند را نشناسد؟ افرادی که ائمه ی بعد از آنها به عنوان دانش آموزان و شاگردان آنها به حساب می آیند. کسانی هم که قبل از آنها بوده اند فقیهانِ اصحاب رضی الله عنهم هستند که تعلیم یافته مدرسه نبوت بوده اند و شاهد اسباب نزول قرآن و ورود حدیث بوده اند. آنها نسبت به فهم دین آگاهتر و نسبت به مقاصد قرآن و دلالتهای لفظی و متون شریعت داناتر بوده اند.

 چه کسی است که نسبت به فقه ابوبکر رضی الله عنه، عمر رضی الله عنه، علی رضی الله عنه، عثمان رضی الله عنه، ابن مسعود رضی الله عنه،  ابن عباس رضی الله عنه، ابن عمر رضی الله عنه، اُبَیّ بن کَعب رضی الله عنه، زَیْد بن ثابت رضی الله عنه، مُعاذ بن جَبَل رضی الله عنه، عایشه رضی الله عنه و سایر پیشوایانِ صحابی که هدایت امت در گرو تبعیت از آنها است آگاه نباشد؟

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …