ابوبکر صدیق رضی الله عنه (۱۰)

«قَالَ أَبُو هُرَیرَهَ: قَالَ رَسُولُ اللّهِ  صلی الله علیه و سلم: بَینَا رَاعٍ فِی غَنَمِهِ، عَدَا عَلَیهِ الذّئْبُ فَأَخَذَ مِنْهَا شَاهً. فَطَلَبَهُ الرّاعِی حَتّىَ اسْتَنْقَذَهَا مِنْهُ. فَالْتَفَتَ إِلَیهِ الذّئْبُ فَقَالَ لَهُ: مَنْ لَهَا یوْمَ السّبُعِ، یوْمَ لَیسَ لَهَا رَاعٍ غَیرِی؟ فَقَالَ النّاسُ: سُبْحَانَ اللّهِ. فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ  صلی الله علیه و سلم: فَإِنّی أُومِنُ بِذَلِکَ. أَنَا وَأَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ». [صحیح مسلم لأبی الحسین مسلم بن الحجاج النیسابوری، کتاب فضائل الصحابه رضی الله عنهم، باب من فضائل أبی بکر الصدیق رضی الله عنه].

«از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: چوپانی در بین گوسفندانش مشغول کار خود بود که گرگی به گله حمله کرد و گوسفندی را گرفت. چوپان به سمت گرگ حرکت کرد و گوسفند را نجات داد. پس گرگ به چوپان نگاه کرد و گفت: در روز سبع که چوپانی جز من نیست وضع چگونه خواهد بود؟ مردم گفتند: سبحان الله. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: من به آن ایمان دارم. من و ابوبکر و عمر».

احتمالا در دو حدیث فوق از تمثیل استفاده شده است. شاید منظور از گرگ افرادی باشند که برای جامعه مسلمین مثل گرگ به گله هستند و چوپان امیری است که مردم را از شر آن‌ها نجات می‌دهد ولی با گذر زمان همان گرگ‌ها که دشمن جان و مال مردم بودند به حکومت برسند مثل اینکه گرگی بر گله چوپانی کند و وضع چنین مردمی مشخص خواهد بود.

شاید منظور رسول الله صلی الله علیه و سلم این است که ابوبکر و عمر به اموری که من در قولم مطرح کردم علم دارند یا اینکه چنان به رسالت من ایمان دارند که یقین دارند اقوالی که من می‌گویم بر حق هستند والله أعلم.

«حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الدَّوْرَقِىُّ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْجُرَیْرِىِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَقِیقٍ قَالَ قُلْتُ لِعَائِشَهَ: أَىُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم کَانَ أَحَبَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ: أَبُو بَکْرٍ. قُلْتُ ثُمَّ مَنْ؟ قَالَتْ: عُمَرُ. قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَتْ: ثُمَّ أَبُو عُبَیْدَهَ بْنُ الْجَرَّاحِ. قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: فَسَکَتَتْ».[سنن الترمذی لـمحمد بن عیسى الترمذی، کتاب الـمَنَاقِبِ عَنْ رَسُولِ الله  صلی الله علیه و سلم باب مناقب أبی بکر الصدیق رضی الله عنه وَاسْمُهُ عَبْدُ اللّهِ بنُ عُثْمَانَ وَلَقَبُهُ عَتِیقٌ].

«از عبدالله بن شقیق روایت شده که گوید: به عایشه رضی الله عنها گفتم: کدام یک از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم را ایشان بیشتر دوست داشتند؟ او گفت: ابوبکر را. گفتم: بعد از او چه کسی را؟ او گفت: عمر را. گفتم: بعد از او چه کسی را؟ او گفت: سپس ابوعبیده بن الجراح را. گفتم: سپس چه کسی را؟ که او ساکت ماند».

مقاله پیشنهادی

فضیلت مهاجران و انصار

الله متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِینَ ٱلَّذِینَ أُخۡرِجُواْ مِن دِیَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ یَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا …