برخی دیگر مطابقت از دلیل را نیز تقلید نامیدهاند و دلیل آنها استنباط از تعریف تقلید است به آیۀ ۱۷۰ سورۀ مبارکۀ بقره نیز احتجاج میکنند و از این جهت مقلّدین را مُتبِع نامیدهاند. ([۱]) و برخی نیز گفتهاند که قرآن، تقلید مذموم را اتباع نامیده است. مثل فرمودۀ ﴿وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَۗ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ٣﴾([۲]) «و جز خدا از اولیاء و سرپرستان دیگری پیروی مکنید. کمتر متوجّه (اوامر و نواهی خدا) هستید.» و خداوند در جایی دیگر میفرماید: ﴿إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِینَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ﴾ ([۳]) «در آن هنگام که (رستاخیز فرا میرسد و پیروان سرگشته از رهبران گمراهکننده میخواهند که رستگارشان سازند و) رهبران از پیروان خود بیزاری میجویند و عذاب را مشاهده مینمایند.» البته تفاوت اصلی تقلید و اتباع در قبول قول بدون دلیل – که اصطلاحا تقلید نام دارد- و یا با دلیل – که اصطلاحا اتّباع نام دارد- میباشد و لامشاحه فی الاصطلاح. (واللهُُ العلیمُ أعلمُ بالصواب)
ابن خویز منداد بصری مالکی گفته است: معنای تقلید در شرع، رجوع به قولی است که حجتی برای قائلش نیست و این از جهت شرع ممنوع است، ولی إتّباع، آن است که حجت دارد و بر آن اثبات شده و از جهت دینی مشروع و صحیح است.([۴])
بنابراین تقلید، گرفتن قول دیگران بدون دلیل است ولی إتّباع رفتن و پیمودن سلوک و راه و روش دیگران است که تابع مطابق با شیوۀ متبوع خود میپیماید و حکم را از دلیل و راهی که متبوعش گرفته است، أخذ میکند.([۵]) و این أخذ حکم از دلیل از طرف مجتهد نیست؛ بلکه مُتبع به وسیلۀ مجتهد ارشاد و راهنمایی میشود،([۶]) که این عمل از لحاظ شرعی، ممدوح و جایز است و به آن توصیه میشود.
([۴])ابنقیم جوزیه، اعلام الموقعین، ۲/۵۲۷ به نقل از( جامع بیان العلم و فضله، ص ۱۸۹۵٫)
([۵])زحیلی، اصولالفقه الاسلامی، ۲/۱۱۴۹٫/- نک: سیوطی، الرّد علی من أخلد الی الأرض ،ص۴۴٫
([۶])عبدالمجید محمّد سوسوه، دراسات فی الأجتهاد و فهم النص، ص ۹۱ به نقل از (حاشیه العطار علی جمع الجوامع، ۲/۳۹۴٫)