آیا گفتن نیت با زبان صحیح است؟

الحمدلله
نیت آوردن نماز یا روزه با زبان بدعت است، و بلکه بایستی در قلب نیت کرد زیرا محل نیت قلب است نه زبان، و پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگز با زبان نیست نیاورده اند، پس ما نیز تابع او خواهیم بود.

برای پیرمردهایی که ذهنیت متمرکزی ندارند نیز بر زبان آوردن نیت جایز نیست و بلکه بدعت است، زیرا کسی که برای اقامه ی نماز وضو می گیرد و بعد در صف نماز می ایستد و تکبیره الاحرام می گوید، همین اعمال او خود نشانگر اینست که او نیت انجام نماز را داشته است و خداوند متعال از علت و نوع نماز او مطلع است، پس بر زبان آوردن نیت معنایی ندارد.

آیا می توان تصور کرد که شخصی وضو بگیرد و بعد در صف نماز بایستد و در انتهای نمازش از او پرسید که تو چکار کردی؟ او نیز بگوید: نمی دانم؟!، خیر، و بلکه او حتما می گوید که نماز خواندم و همین کافیست که او می داند چکار می کند و این دلالت بر این دارد که او نیت نماز خواندن را داشته است که این اعمال را انجام داده، نه مثلا نیت روزه گرفتن!

در باره تلفظ و بر زبان راندن ‌“‌نیت‌“ ابن القیم در “‌اغاثه اللهفان‌“‌ گفته است‌: نیت عبارت است از قصد و آهنگ انجام چیزی‌، و محل آن دل نیت ‌کننده است و اصلا به زبان تعلق ندارد (‌پس بر زبان راندن آن لازم نیست).
بعضی از مردم بدون هیچ دلیل شرعی میگویند که برای حضور قلب بهتر است که نیت تلفظ شود، ولی به آنها میگوییم که آیا شما داناتر هستید یا خداوند که این مسئله را به پیامبرش صلی الله علیه و سلم امر نفرموده است؟ خداوند میفرماید: {قل أأنتم أعلم أم الله} (البقره : ۱۴۰)، یعنی: “بگو شما داناترید یا خداوند؟”، و همچنین میفرماید: {قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ} (الحجرات / ۱۶)، یعنی: “بگو (ای محمد)، آیا دینتان را به خداوند یاد میدهید در حالیکه خداوند از آنچه که در آسمانها و زمین میباشد آگاه هست؟”

پس متاکد باشید که اگر این کار خیر بود حتما پیامبر صلی الله علیه و سلم امتش را از آن اگاه میساخت، پس از آنجاییکه چیزی وارد نشده است معلوم میشود که نیت با تلفظ بدعت میباشد.

الأصل فی العبادات الحظر،إلا ما ورد عن الشارع تشریعه والأصل فی العادات الإباحه إلا ما ورد عن الشارع تحریمه.

یعنی:اصل و قاعده در مورد عبادات،منع و توقف است مگر در صورتی که از طرف شارع و قانون گذار،مشروعیتش بیان شده باشد و همچنین اصل در رابطه با عادت ها و رسم و رسومات،اباحت و جواز هست مگر آنکه از جانب قانون گذار،برای حرام بودنش حکمی وارد شده باشد.

مفهوم [الأصل فی العبادات الحظر إلا ما ورد عن الشارع تشریعه]، این است که دروازه عبادت بسته است و عبادتی در کار نخواهد بود مگر در صورتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم تشریع کرده باشد.

قیاس هم در مسائل تعبدی وارد نیست.مثلا نمی توان گفت آنچه را که وضو رو باطل میکند روزه هم باطل می شود.
مسائل تعبدی توقیفی هستن.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …