آیا کسی که به حج برود ولی به مدینه و مسجدالنبی و زیارت قبر پیامبر نرود، حجش صحیح است؟

آیا اگرکسی به سفر حج رفت و به مسجدالنبی نرفت حجش کامل است؟

و اگر شخصی به سفر حج رفت و به مسجدالنبی (صلی الله علیه و آله وسلم) رفت و برای سلام کردن به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نرفت هم حجش کامل است؟

 

الحمدلله،

مناسک حج همگی در مکه و پیرامون آن شهر هستند و کسی که عمره یا حج انجام می دهد، نیازی ندارد تا به مدینه برود و اعمال خاصی را در آن شهر یا اطراف آن انجام دهد، و پیامبر صلی الله علیه وسلم و یارانش رضی الله عنهم هرگاه به حج می رفتند خود به مکه سفر می کردند ولی هرگز در خود شهر مدینه عملی را که جزو ارکان یا شروط عمره و حجشان باشد انجام نمی دادند.

بنابراین زیارت قبر رسول خدا صلی الله علیه وسلم و یا رفتن به مسجدالنبی هیچکدام جزو اعمال حج یا عمره نیستند، و اگر کسی به این دو مکان نرفت حجش باطل نمی شود، چرا اصلا ربطی به هم ندارند..

اما با این وجود زیارت مسجد پیامبر صلی الله علیه وسلم جایز است، و می توان به قصد زیارت آن مسجد و خواندن نماز در آنجا به شهر مدینه سفر کرد تا از فضیلت نماز خواندن در آن مسجد بهره مند شد، ولی اگر کسی قصد کند تا فقط به نیت زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم به مدینه سفر کند، سفر او حرام است، زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

(لاتشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد: مسجدی هذا، و مسجد الحرام، و مسجد الأقصی) «(به قصد زیارت) بار و اثاث (سفر) بسته نمی‌شود مگر به قصد سه مسجد، این مسجد من (مسجدالنبی)، مسجدالحرام و مسجدالأقصی».متفق علیه

بر طبق این حدیث؛ قصد سفر برای زیارت فقط برای مسجد جایز است نه بارگاه یا قبر شخصی یا امثال آنها، و آن مساجد هم شامل هر مسجدی نمی شوند، بلکه فقط سه مسجد (مسجد النبی و مسجدالحرام و مسجدالاقصی) برای سفر بدانها تعیین شده اند، بنابراین کسی نمی تواند به قصد زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم و یا شخص صالحی و یا مسجدی مانند مسجد فلانی که مشهور شده و یا هر مکان دیگری بار سفر ببندد..

اما اگر کسی به قصد زیارت مسجد پیامبر صلی الله علیه وسلم و بهره مند شدن از فضیلت نمازخواندن در آن مسجد به شهر مدینه سفر کند، او می تواند تا ضمن خواندن نماز در آن مسجد، سری هم به قبر رسول خدا صلی الله علیه وسلم بزند و آنرا زیارت کند، زیرا هدف او از سفر به مدینه در حقیقت زیارت قبر نبوده تا بگوییم مرتکب نیت و قصد حرامی شده، بلکه او به قصد زیارت مسجد پیامبر صلی الله علیه وسلم به مدینه رفته و چون قصدش زیارت قبر نبوده، پس مرتکب حرام نشده و می تواند به زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم هم برود، زیرا زیارت قبور مسلمانان (اگر توأم با سفر کردن نباشد) جایز و بلکه مستحب است، و آنچه که زیارت قبور را حرام می کند؛ سفر کردن به نیت زیارت قبر است و یا انجام منکراتی از قبیل تبرک جستن به قبر یا خاک آن و یا توسل جستن به صاحب قبر و یا طواف آن و یا نذر کردن برای صاحب قبر و از این قبیل منکرات است که زیارت قبور را حرام می کند، وگرنه اگر کسی به قبرستان شهر یا روستای خود برود و در آنجا برای مردگان دعای آمرزش کند، عمل او جایز بوده و منع شرعی ندارد، چرا که دیدار قبر مردگان موجب یادآوری مرگ و آخرت می شود و مطمئنا این یادآوری برای عاقلان مفید خواهد بود.

و پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرمایند:

« إنی کنت نهیتکم عن زیاره القبور،فزوروها، فإنها تذکرکم الاخره…».صحیح مسلم (۵۳/۶،۶/۸۲) وأبو داود (۲/۷۲،۱۳۱).

یعنی:« رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: قبلا شما را از زیارت قبور نهی می کردم ولی الان آنها را زیارت نمایید،چرا که آنها شما را بیاد آخرت می اندازند …

پس زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم و یا رفتن به مسجد النبی هیچیک ربطی به اعمال حج ندارند، اما برای کسانی که از دور و نزدیک به حجاز می آیند تا در مکه حج و عمره انجام دهند، آنها می توانند از این فرصت استفاده کنند و سری هم به شهر مدینه بزنند تا از فضیلت نماز خواندن در مسجد پیامبر صلی الله علیه وسلم بهره مند شوند، چرا که از ابوهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود :

(صلاه فی مسجدی هذا خیر من ألف صلاه فی غیره من المساجد، إلا المسجد الحرام) «خواندن یک نماز در مسجد من (مسجدالنبی) بهتر از خواندن هزار نماز در سایر مساجد است به جز مسجدالحرام».متفق علیه

و هرگاه به قصد نماز خواندن به مدینه رفت، برای او جایز که به زیارت قبر رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیز برود.

وعلما فرموده اند (ائمه اربعه و جمهور علماء): «کسیکه اهل مدینه نیست و قصد او فقط زیارت قبر پیامبر است، مرتکب حرام شده است بلکه بایستی قصد از سفر ، زیارت مسجد پیامبر و نماز خواندن در آنجا باشد تا فضایل نماز در مسجدالنبی را بدست آورد. البته در هنگام ایام حج چون هدف در حقیقت زیارت خود مسجد پیامبر بوده نه قبر ایشان، لذا ایرادی ندارد که در آن ایام به زیارت قبر پیامبر نیز رفت به شرطیکه زیارت طبق تعریف شرع باشد و خلاف در آن رخ ندهد». ( برگرفته از مجموع الفتاوی ابن تیمیه ۲۷/۲۶) .

و زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم به اتفاق اهل اسلام مشروع است، به شرطیکه:

  • امور خلاف شرع و شرک آلود انجام نشود.
  • بدون انجام مسافرت بوده باشد. یعنی فقط به نیت زیارت قبر پیامبر به مدینه مسافرت نکرده باشیم.

البته باز این نکته مهم را تذکر می دهیم که زیارت قبر پیامبر در موارد زیر جایز است:

  • برای اهل مدینه.
  • برای کسانیکه به حج آمده اند و هدفشان در حقیقت برگزاری موسم حج بوده.
  • کسیکه قصد زیارتش، زیارت مسجدالنبی بوده تا از فضایل نماز خواندن در آنجا برخوردار شود.
  • کسیکه هم قصد زیارت مسجدالنبی را داشته باشد و هم قصد زیارت قبر پیامبر (یعنی همزمان هر دو قصد را کرده باشد و لذا به مدینه سفر کرده است) این هم جایز است.
  • کسیکه به قصد تجارت یا قصد تعلیم ساکن مدینه شده باشد که در اینصورت چون هدفش از آمدن به مدینه زیارت قبر نبوده ،لذا زیارت مسجدالنبی و قبر پیامبر برایش مستحب است.

آنچه که معصیت است: اینکه شخصی ساکن شهر مدینه نباشد و- فقط – به نیت زیارت قبر پیامبر بدانجا مسافرت کرده باشد، زیرا چنانکه گذشت پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: :« لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد : مسجدی هذا ، والمسجد الحرام ، والمسجد الاقصی». بخاری و مسلم

یعنی :« مسافرت نکنید مگر به سوی سه مسجد: مسجد من،و مسجدالحرام و مسجدالاقصی».

بر طبق این حدیث مسافرت نمودن به قصد عبادت و تبرک به هیچ مکانی مقدس جایز نیست – چه این مکان قبور اولیاء باشد یا مساجد – الا و فقط سه مسجد ذکر شده در حدیث.

با وجود این زیارت قبر پیامبر واجب نیست.

امام صنعانی رحمه الله در فتح العلوم جلد اول صفحه ۳۱۰ می گویند: “در احادیث وارده درباره فضیلت زیارت قبر رسول الله صلی الله علیه وسلم،امر به “سفر برای زیارت” نشده است. و احادیثی که امر به سفر نموده یا ضعیف و غیرقابل استنادند و یا دروغ هستند.

در ادامه می گویند: اکثر مردم تفاوت بین “خود زیارت” و ” سفر برای زیارت” را درک نمی کنند.] منظور جناب شیخ اینست که احادیثی که فضیلت زیارت قبر و از جمله قبر پیامبر را بیان می کنند ،امر به مسافرت برای زیارتشان نکرده اند و آنچه که از احادیث برایمان درک می شود زیارت قبور موطن خود و نهی از مسافرت به نیت تبرک و بدست آوردن ثواب، غیر از مساجد سه گانه است[ و بنابر همین غفلت و عدم شناخت تفاوت میان زیارت و سفر برای زیارت،شیخ سبکی،شیخ الاسلام ابن تیمیه را به انکار زیارت قبر رسول الله صلی الله علیه وسلم – هرچند که قصد سفر هم به نیت زیارت قبور نکرده باشد – متهم می کند.”

ابن تیمیه می گویند:” انچه که ائمه اربعه و اکثر علماء بر آن اتفاق دارند اینست که قصد سفر به نیت زیارت قبر پیامبر بدون اینکه قصدش زیارت مسجدالنبی و نماز خواندن در آن باشد،غیرمشروع است.و لذا علما اظهار داشته اند که کسیکه نذر کرده باشد به زیارت قبر پیامبر برود نباید بدان نذر عمل کند.” مجموع الفتاوی شیخ الاسلام ۲۶/۲۷ و الرد علی الاخنائی ص ۲۹٫

 

چنانچه شخصی بگوید : “اگر احادیث وارده در مورد زیارت قبر پیامبر همگی ضعیفند ، پس چرا زیارت قبر پیامبر را مشروع می دانید؟”

جواب اینست که دلیل بر مشروعیت قبر پیامبر ،همان حدیثی است که می فرمایند:« نهیتکم عن زیاره القبور فزوروها …»مسلم ۲/۶۷۲

و زیارت قبر پیامبر نیز مشمول این حدیث می شود و این حدیث عمومیت دارد برای قبر همه انسانها حتی کفار-البته مسئله زیارت قبر کفار کمی متفاوت است که بعدا اشاره خواهیم نمود-.

احادیثی که در مورد زیارت قبر پیامبر آمده اند ضعیفند مثلا:

«من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی”

یعنی: « هرکس مرا بعد از وفاتم زیارت نماید،همانند آنست که مرا در زمان حیاتم زیارت کرده باشد».

یا حدیث:« من زارنی بعد مماتی کنت له شفیعا یوم القیامه».

یعنی:« هرکسی بعد از وفاتم قبرم را زیارت نماید،در روز قیامت من برایش شفاعت می کنم».

دلیل ضعف این احادیث را در کتاب “الصارم المنکی فی الرد علی السبکی” تالیف علامه حافظ محمد بن عبدالهادی می توانید ببینید.

ابن تیمیه می گوید:” تمامی این احادیث و امثال آنها دروغ است که بر زبان پیامبر صلی الله علیه وسلم بسته اند و هیچ دلیلی بر صحت آن احادیث موجود نیست”. الرد علی البکری ص ۵۵٫

ابن باز رحمه الله می گویند:” اگر واقعا این احادیث صحیح بودند پس حتما صحابه که از همه جلوترند در کسب فضایل،اینکار را می کردندو امت را تشویق به زیارت قبر پیامبر می کردند،پس اینکه ما نقلی بر تشویق امت بر این امر را از صحابه ندیده ایم خود دلیل بر غیر مشروع بودن زیارت قبر پیامبر – البته با قصد سفر – است.” کتاب تحقیق و ایضاح لکثیر من المسائل الحج ص ۷۰ با تصریف.

 

اما هرگاه کسی به مدینه رفت اشکالی ندارد بقیع یا شهدای أحد را زیارت کند؛ چون پیامبرr در آغاز از زیارت قبور نهی کرد، سپس به منظور بیادآوردن آخرت و عبرت گرفتن از کسانی که در آنجا دفن شده‌اند، به آن اجازه داد. ولی باید از تبرک جستن به قبور و استغاثه از مردگان و شفیع قراردادن و توسل کردن به آنان خودداری شود.

بالا رفتن و نماز خواندن در محلی از کوه احد که گفته می‌شود محل نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده، یا بالا رفتن به آن جهت تبرک، یا بالا رفتن به کوه رماه جهت جستجوی آثار صحابه؛ و از این قبیل اعمال، هیچ مشروعیتی نداشته و مستحب نیست، بلکه از امور مستحدثه‌ای است که شرع از آنها نهی کرده است.

 

در پایان سه تذکر بسیار مهم را ذکر می کنیم:

۱- بسیاری از حجاج بر این حریص‌اند که ماندنشان در مدینه بیشتر از روزهایی باشد که در مکه بوده‌اند در حالی که یک نماز در مسجدالحرام با صد هزار نماز در سایر مساجد برابری می‌کند اما یک نماز در مسجدالنبی برابر با هزار نماز در سایر مساجد است و این تفاوت بزرگ در فضیلت بین نماز در مکه و نماز در مدینه دلیلی روشن برای حجاج است تا ماندنشان در مکه بیشتر از مدینه باشد.

۲- بسیاری از حجاج گمان می‌کنند که زیارت مسجدالنبی جزو مناسک حج است و به این خاطر به همان اندازه که بر مناسک حج حریصند بر زیارت مسجدالنبی هم حرص می‌ورزند به طوری که اگر کسی حج کند و به مدینه نرود به نظر آنان حجش ناقص است.

در این باره احادیثی موضوع و دروغین را هم روایت می‌کنند مثل حدیث (من حج فلم یزرنی فقد جفانی) «کسی که حج کند و (قبر) مرا زیارت ننماید، به من جفا کرده است». در حالی که حقیقت برخلاف پندار آنان است؛ چون زیارت مسجدالنبی سنتی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم به نماز خواندن در آن تشویق کرده است و هیچ ربطی به حج ندارد، و زیارت مسجدالنبی از شروط صحت و حتی کمال حج نیست، البته در ذات خود عملی مشروع است.

۳- در مدینه منوره اماکنی هست که بعنوان زیارتگاه شناخته می‌شوند مانند هفت مسجد نزدیک محل وقوع غزوه خندق، مسجد قبلتین، بعضی چاهها، مسجد غمامه و مساجدی که به ابوبکر و عمر و عایشه رضی الله عنهم جمیعاً نسبت داده می‌شود. تخصیص این اماکن به زیارت مشروع نیست و زیارت‌کننده این اماکن نباید گمان کند که با زیارت آنها اجر و ثواب بیشتری دریافت می‌کند؛ چون جستجوی آثار انبیاء و صالحین سبب هلاکت امت‌های قبل از ما شده است، و برای مسلمانان شایسته نیست که با سنت نبوی و روش اصحاب مخالفت کنند؛ چون خیر واقعی در پیروی از سنت نبوی و اصحاب، و شر واقعی در مخالفت با آنها است.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …